دعا در قرآن بايگاني سالانه - 1376



بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بينندگان عزيز بحث را در شب 23 ماه رمضان تماشا مي‌کنند. اهميت شب 23 از دو شب قبل 19 و 21 بيشتر است. اين شب دستورات اضافه هم دارد که از جمله دو غسل مستحبي است كه يکي اول شب و ديگري آخر شب است. خواندن سوره روم و عنکبوت نيز سفارش شده است. ازنظر روايات شب دعا، شب بيست وسوم است. احتمال شب بيست و سوم بيشتر است. بحث من درباره‌ي دعاست. مي‌خواهم دعا درقرآن و آداب دعا را بگويم. چه کنيم که دعاي ما مستجاب شود؟ چه چيزهايي باعث مي‌شود كه دعاي ما مستجاب نشود؟ «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ»(غافر/60) «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ» پروردگار شما گفته است كه دعا کنيد و ازمن چيزي بخواهيد. اگر دعا کنيد من «أَسْتَجِبْ لَكُمْ» مستجاب مي‌کنم. بعد گفته آدم‌هايي که دعانمي کنند، آدم‌هاي متکبري هستند. «إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ» آنها که تکبر مي‌کنند و دعا نمي‌کنند و فقط به اين فرمولهاي طبيعي قانع هستند، مي‌گويند: اگر مي‌خواهي خوب شوي به دكتر برو. اين آمپول و اين ويتامين مشکل شما را حل مي‌کند. دعا چيست؟ مي‌گويد: «إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ» كساني که از عبادت من تکبر مي‌کنند، عبادت من همان دعاست. اينها با ذلت به جهنم مي‌روند. ما فرمول‌ها را قبول داريم. اما خداوند هم سبب ساز است. هم سبب سوز است. خداوند مي‌تواند علت را از علت بگيرد. خداوند مي‌تواند در يک چيزي شفا قرار بدهد. مي‌تواند شفا بخشي را از يک موجودي بگيرد. قرآن تعريف حضرت ابراهيم را مي‌کند و مي‌گويد: «إِنَّ إِبْراهيمَ لَأَوَّاهٌ حَليمٌ»(توبه/114) ابراهيم «اواه» بود. «إِنَّ إِبْراهيمَ لَأَوَّاهٌ» «اواه» يعني خيلي دعا مي‌کرد.
آيه بعد آيه سوره زمر هست. سوره زمر آيه 8 مي‌گويد: بعضي انسان‌ها وقتي گير مي‌کنند، دعا مي‌کنند. اما همين که مشکلشان را حل مي‌کنيم همه چيز را فراموش مي‌کنند. فقط وقتي گير مي‌کنند مي‌گويند: يا الله! «وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَليلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ»(زمر/8) «مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ» وقتي که ضرر به انسان تماس گرفت. يعني وقتي بلا آمد و رفت «دَعا» دعا مي‌کند. «رَبَّهُ مُنيباً» با انابه دعا مي‌كند. همين که انسان گير کرد با اشک دعا مي‌کند و يا الله مي‌گويد. «ثُمَّ» ليکن، همين که «خَوَّلَهُ نِعْمَةً» همين که جايگزين کرديم و نعمتي را به او داديم «نَسِيَ» نسيان، فراموش مي‌کند. «ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ» خدا را فراموش مي‌کند. بعدهم مي‌گويد: کار، کار خدا نبود. اين مديريت من بود. کارخانه بود. آمپول بود. اين قرص من را خوب کرد. اين تراکتور من را نجات داد. وام آبروي من را حفظ کرد. نمي‌گويد: خدا مچ من را گرفت. يا مي‌گويد: وام به من کمک کرد يا قرص من را نجات داد. اين حرف‌ها را مي‌زند. اما «لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِهِ» تا اين مردم را گمراه کند. انسان زود فراموش مي‌کند. يک طلبه‌اي بي پول شد. به حرم حضرت علي رفت و گفت: يا علي تو در خانه‌ي فقرا نان مي‌بردي. حالا من فقير شدم. پول هايم تمام شده است. تو را به جان فاطمه، الآن کسي بيايد و يک صد توماني به من بدهد. صد تومان چهل سال پيش پول زيادي بود. حرف هايش را با حضرت علي زد و ضريح را بوسيد. يک خورده که ازضريح فاصله گرفت، يکي از ايراني‌ها گفت: سلام! خيلي دنبالت مي‌گشتم. کجايي؟ گفت: کاري داشتيد؟ گفت: من چند ماه پيش مي‌خواستم از ايران به نجف بيايم. پدر شما را ديدم و گفتم: من مسافر کربلا هستم. گفت: بنده زاده آنجا طلبه است. اين صد تومان را به او بده. مي‌گفت: صدتومان را گرفتم و نزد حضرت علي آمدم و گفتم: اين براي تو نيست. اين را پدرم داده است. گفت: صدتومان از خودت بده. معنايش اين است «وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً» «انداد» به معني شريک است. براي خدا شريک قرار مي‌دهد. اول مي‌گويد: خدا! بعد مي‌گويد: پدرم! خلاصه حرف را زد و به مدرسه آمد. در مدرسه ديد كه پول نيست. دويد و دوباره به حرم رفت. خيلي ناراحت شد. آدم بچه نداشته باشد، غصه ندارد. اما وقتي داد اگر داغش را ببيند، مي‌سوزد. اين پول چه شد؟ خلاصه مي‌گفت: به استادمان گفتيم. استاد گفت: آقاجان درست است كه پدر شما داده است. اما بايد 2000 شرط ايجاد شود تا اين پول به شما برسد. خدا خواست كه من پدر شما را ببينم. بگويم كه من به كربلا مي‌روم. ايشان به ياد شما باشد و پول بدهد. من به حرم بيايم و شما را ببينم. بايد اين شرايط ايجاد مي‌شد تا من شما را مي‌ديدم. وگرنه اگر در ساعت ديگري آمده بودي، من هرگز تو را نمي‌ديدم. گفت: حالا کاري ندارد. به حرم برو و توبه کن. توبه هم دو نوع است. يک توبه عربي داريم «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» يک توبه فارسي داريم. توبه فارسي را من نمي‌توانم در تلويزيون بگويم. گفت: برو و در حرم توبه کن. به حرم آمد و گفت: يا علي! معذرت مي‌خواهم. ديشب جسارت کردم. عذر خواهي کرد. تا عذر خواهي کرد يک زن عرب آمد و گفت: آقا من چند شب پيش اينجا يک پولي پيدا کردم. نشانه‌اش را بده. گفت: که مبلغ آن صد تومان است. زن پول را به او داد. گفت: يا علي ازتو است. اصلاً ما تا سيلي نخوريم قبول نمي‌کنيم و گردن کلفت هستيم. انسان همين که به بدبختي رسيد، مي‌گويد: يا الله! مي‌گويد: خانم من حامله است. ان شاءالله به سلامتي زايمان كند. اين قدر نذر و توسل و دعا مي‌كند تا بچه‌اش به دنيا بيايد. مي‌گويد: اگر دختر باشد اسم او را زهرا مي‌گذارم. بعد كه به دنيا مي‌آيد، مي‌گويد: اسم بچه‌ي خواهرم زهرا است. يك اسم اروپايي بگذاريم. وقتي مشكل دارد، مي‌گويد: يا الله! اما همين که به او نعمت مي‌دهند يادش مي‌رود.
«وَ يَسْتَجيبُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ»(شورى/26)خدا دعاي چه كساني را مستجاب مي‌کند؟ مي‌گويد: «وَ يَسْتَجيبُ» خدا اجابت مي‌کند دعاي کساني را که اهل ايمان و عمل صالح هستند. اين بحث، بحث بسيار خوبي براي شب 23 است. دعا در روايات را مي‌گويم. پيامبر(ص) فرمودند: «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»(إرشادالقلوب، ج‏1، ص‏148) مغز عبادت دعاست. يعني مغز عبادت و روح عبادت دعاست. اميرالمومنين علي(ع) فرمودند: «الدُّعَاءُ مَفَاتِيحُ النَّجَاحِ وَ مَقَالِيدُ الْفَلَاحِ»(كافي، ج‏2، ص‏468) دعا کليد رستگاري است. علي(ع) فرمود: «الدُّعَاءُ مِفْتَاحُ الرَّحْمَةِ وَ مِصْبَاحُ الظُّلْمَةِ»(الدعوات، ص‏284) چراغ تاريکي‌ها دعاست. امام باقر(ع) فرمودند: «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّينِ»(المحاسن، ج‏1، ص‏44) حديث داريم «الدُّعَاءُ عَمُودُ الدِّينِ»(فلاح‏السائل، ص‏28) دعا ستون دين است. اميرالمومنين مي‌فرمايند: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْأَرْضِ الدُّعَاءُ»(كافي، ج‏2، ص‏467) بهترين کاري را که خدا دوست دارد، دعاست. پيامبر فرمود: «إِنَّ أَعْجَزَ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعَاءِ»(أمالي مفيد، ص‏317) آدم بدبخت و عاجز کسي است که حتي حال دعا هم نداشته باشد. اما صادق فرمود: «يَا مُيَسِّرُ ادْعُ وَ لَا تَقُلْ إِنَّ الْأَمْرَ قَدْ فُرِغَ مِنْهُ إِنَّ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْزِلَةً لَا تُنَالُ إِلَّا بِمَسْأَلَةٍ »(كافي، ج‏2، ص‏466) خداوند يک چيزهايي دارد که تا دعا نکني به تو نمي‌دهد. حضرت علي(ع) فرمودند: «أعلم الناس بالله أكثرهم له مسألة»(غررالحكم، ص‏192) آن کسي که بيشتر ازهمه دعا مي‌کند خداشناسيش قوي‌تر است. امام صادق(ع) فرمودند: «إِنَّ الدُّعَاءَ أَنْفَذُ مِنَ السِّنَانِ»(كافي، ج‏2، ص‏469) اثر دعا از لبه‌ي سرنيزه بيشتر است. امام حسين(ع) فرمودند: «إِنَّ الدُّعَاءَ لَيَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً»(كافي، ج‏2، ص‏469) دعا مومن را از بلاها حفظ مي‌کند. امام صادق(ع) فرمودند: «إِنَّ الدُّعَاءَ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً»(كافي، ج‏2، ص‏469) اگر يک چيزي مقدر شده باشد با دعا مي‌شود مقدرات خدا را عوض کرد. امام صادق(ع) فرمود: «عَلَيْكَ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ »(كافي، ج‏2، ص‏470) دعا براي هر دردي شفاست. امام علي(ع) فرمودند: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ»(نهج‏البلاغه، حكمت 146) امواج بلا را با دعا رد کنيد. اين چند روايت براي دعا بود. اما دعا در همه حال و براي همه نيازها است. مي‌گويد: وقتي به مشكل خوردي، دعانکن. ما وقتي دخترمان دم بخت است، مي‌گوييم: خدايا يک داماد خوب به ما بده. از همان وقتي که دختر در قنداق است، بگو: خدايا داماد خوب برسان. وقتي سالم هستي بگو: خدايا تن سالم بده. يعني فقط هنگام گير كردن دعا نكن. وقتي هم که مشکل نداريد، دعا کنيد. حديث داريم كه همه چيز را از خدا بخواهيد. حتي حديث داريم «شِسْعُ نَعْلِكَ» بند کفشت را هم ازخدا بخواه. «فِي الْحَدِيثِ الْقُدْسِيِّ يَا مُوسَى سَلْنِي كُلَّ مَا تَحْتَاجُ إِلَيْهِ حَتَّى عَلَفَ شَاتِكَ وَ مِلْحَ عَجِينِكَ»(عدةالداعي، ص‏134) علف گوسفندت را هم ازخدا بخواه. نمک آب گوشتت را هم ازخدا بخواه. مي‌گوييم: چيزهاي بزرگ را به خدا بگو. اينها که چيزي نيست. واقعاً آدم اگر مي‌خواهد تفريح هم بکند، بگويد: خدايا من مي‌خواهم تفريح کنم. چون با برنامه ريزي‌هاي ما نيست. يکي از افراد که من اسم ايشان را نمي‌برم، مي‌گفت: يک روز تصميم گرفتم كه استراحت مطلق کنم. گفتم: چون من خيلي خسته شدم، امروز تصميم مي‌گيرم. نگفت: ان شاءالله، گفت: مي‌گيرم. منشي را صدا کردم. امروز ملاقات ممنوع است. به همه كساني كه مي‌خواهند بيايند بگو نيايد. دو شاخه تلفن را بکش. آقاي وزير مي‌گفت: رفتم استراحت کنم. رئيس دفتر آمد و گفت: آقا يک نفراز بندرعباس و بوشهر آمده است و مي‌گويد: من فقط يک دقيقه با وزير کاردارم. اگر بيش از يک دقيقه حرف زدم بيرونم کن. ايشان ازراه دور آمده است. اشكالي ندارد. آقاي وزير خودش براي من مي‌گفت. مي‌گفت: گفتم يک دقيقه طوري نيست. کاري به استراحت مطلق ما نداره. اين آقا آمد و گفت: آقاي وزير من يک دقيقه وقت دارم. من يک چيزي مي‌خواهم بگويم. بترسم يا نترسم؟ گفتم: نه نترس. گفت: نترسم؟ گفت: نه! آقا نترس بگو. مطمئن باش هيچ کاري ندارم. گفت: به قدري از تو بدم مي‌آيد که دلم مي‌خواهد خدا طاقت بدهد كه با چاقو تکه تکه‌ات کنم. يک دقيقه من تمام شد. من رفتم! وزير مي‌گفت: من تا صبح جان کندم كه اين چه کسي بود؟ خود من يک روز تصميم گرفتم غصه نخورم. از هر روز بيشتر غصه خوردم. يکي از شخصيت‌هاي مهم مملکت مي‌گفت: يک روز تصميم گرفتم كه يک خواب لذت بخشي بکنم. به بچه‌ها گفتم كه به خانه مادر بزرگشان بروند. دو شاخه را کشيدم. راديو و تلويزيون را قطع کردم. گفتم: هيچ صدايي بلند نشود. گفت: تا خوابيدم دو گربه آمدند و دعوا کردند. چنان ازخواب پريدم. هميشه ان شاء الله بگو. مي‌گويد: حتي اگر هم مي‌خواهي يک خواب راحت بکني، انشا الله بگو. نگو ديگر انشالله نمي‌خواهد. چرا مي‌خواهد. اگر بخواهي يك خواب راحت بكني اگر انشالله نگويي، خواب آشفته مي‌بيني. سرت روي متكا است. اما زجر مي‌کشي. ولي ممكن است کسي كنار خيابان بخوابد اما خواب خوش ببيند. هرچه مي‌خواهيم بايد ازخدا بخواهيم. راجع به آداب دعا چند نكته خدمت شما مي‌گويم. 1- بسم الله بگوييد. 2- از خدا ستايش کنيد. 3- صلوات بفرستيد. البته اينها همه حديث دارد. اگر حديثش را بخوانم و بنويسم خيلي طول مي‌كشد. فقط فهرست وار مي‌خوانم. آداب دعا چيست؟ مي‌گويي: آقا چه کنم که گوشي را بردارد؟ مي‌گويد: اين شماره را بايد بگيري. گوشي را برمي دارد. شماره اين است. 1- بسم الله، تجليل از خدا، صلوات، توسل، اقرار به گناه، بگو: خدايا من گناه كردم. شما وقتي به خانه‌ي کسي مي‌روي، يک کادو ميبري. بهترين کادو چيست؟ بهترين کادو آن چيزي است که صاحب خانه نداشته باشد. يک وقت يک سماور مي‌برد. در صورتي كه صاحب خانه دو سماور ديگر هم دارد. آدم يک چيزي بدهد كه آن چيز را نداشته باشد. گاهي هم خوشش مي‌آيد از اين که چند چيز تكراري داشته باشد. مثل اينكه برايش كراوات بياورند. دوست دارد كه چند كراوات داشته باشد. اما اگر شما براي من يک کروات بياوري، من نياز ندارم. چون اصلاً دوست ندارم. از چيزهايي که خدا دوست دارد برايش ببريم. چيزي که خدا ندارد، عجز است. خداوند عاجز نيست. عجز ندارد. اما خيلي دوست دارد كه بندگان برايش عجز ببرند. بگو: نمي‌توانم. خدايا توکل من برتو است. من نمي‌توانم خودت درست کن. خودت درست کن نه اين که من کوتاهي بکنم. من به مقدار تلاشم هرچه به عقلم مي‌رسد، انجام مي‌دهم. بقيه را تو درست کن. دعاهاي ماه رمضان را شنيده‌ايد؟ «اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ»(المصباح‏كفعمي، ص‏617) همه گرسنه‌ها، همه تشنه‌ها، همه يعني بلند نظر باشد. اميرالمومنين دعا مي‌کند. مي‌گويد: خدايا آن چه خوب است، کمال است. بندگان خوب تو در گذشته ازتو خواستند. آن چه کمال بندگان خوب است الآن ازتو مي‌خواهم. شما شب 23 مي‌خواهي دعا کني. اين طور دعاکن. بگو: خدايا تمام دعاهاي دعاکنندگان را درشرق غرب عالم مستجاب كن. چيزي از تو كم نمي‌شود. يعني خورشيد در خانه‌ي مردم هم مي‌تابد و چيزي از تو کم نمي‌شود. مثل لامپ كه اگر يک نفر زير آن بنشيند يا دو نفر بنشينند، نورش كم نمي‌شود. عمومي دعا کن. فقط خودت را نگو. دعا عمومي باشد. کساني هم که يادتان مي‌آيد دعا کنيد. به خصوص مرده‌ها كه دستشان از دنيا كوتاه است. يک قصه از يکي از علما بگويم. يکي از علماي بسيار وارسته که من به شدت به ايشان ارادت دارم تعريف مي‌كردند. ايشان پدر شهيد و از خبرگان هستند. مي‌گفت: شخصي در مسجد النبي، در مدينه دعا مي‌کرد. همين که داشت دعا مي‌کرد يکي از دوستان خود را كه مرده بود به ياد آورد که به او دعا کند. گفت: من به تو دعا نمي‌کنم. باهم دعوا داشتند. يکي يکي دوستان خود را دعا مي‌کرد. اما براي آن كسي كه با او دعوا كرده بود، دعا نکرد. شب خواب دوستش را ديد. گفت: من مردم. گير كرده‌ام. تو در مسجد نزد پيغمبر بودي. من در برزخ گير كرده‌ام. اينقدر كنارت آمدم و بال زدم. اما تو براي من دعا نكردي. اين قدر کينه نداشته باشيد. ايشان مي‌گفت: کساني که يادتان مي‌آيد دعا كنيد. ولذا بايد گاهي به خدا التماس دعا گفت. بايد گفت: خدايا من را به ياد کساني که حال دارند، بيانداز. گاهي بايد التماس دعا به خدا گفت. به خدا بگو: خدايا من را به ياد اولياي خودت بيانداز. دعا بايد عمومي باشد. دعا دسته جمعي باشد. بچه‌ها را دعوت کنيد. دعا کنيد. در خانه بگوييد: بچه‌ها بياييد. من دعا مي‌کنم. شما آمين بگوييد. امام باقر همين کار را مي‌کرد. دعا به ديگران خيلي مهم است. اگر به چهل نفر دعا کردي دعاي خودت هم مستجاب مي‌شود. اما به شرطي که دلت براي چهل نفر بسوزد. از روي عشق به چهل نفر دعاکنيم. نه از روي اين که اين چهل تا مانع است. به ديگران جدي دعا کنيم. الان حدود 20 سال از انقلاب مي‌گذرد. اگر 30 سال پيش کسي مي‌گفت: ‌اي خدا! اين شاه جنايتکار بيرون برود. مي‌گفتند: برو کشکت را بساب! شاه که بيرون نمي‌رود. آدم مستاجرش را هم نمي‌تواند از خانه بيرون کند. تومي خواهي شاه را بيرون کني؟ باهمين دعاي بي خودي مي‌خواهي شاه را بيرون كني؟ تو ديوانه هستي. يعني اگر 30 سال پيش اين طور دعا مي‌کرديم مستجاب نمي‌شد. دعا که مي‌کنيد مطمئن باشيد به اين که مستجاب مي‌شود.
زمان شاه به مشهد رفتم. به امام رضا گفتم: يا امام رضا! شش ميليون بچه مدرسه‌اي هست. آن زمان آموزش پرورش شش ميليون بچه داشت. من از حدود 27 سال پيش معلم بچه‌ها بودم. گفتم: يا امام رضا دوستت دارم ولي من مي‌خواهم در مشهد بمانم. اما وجدانم ناراحت است که شش ميليون بچه در کوچه‌ها و خيابان‌ها رها و آزاد هستند. من ده شب بيايم زيارت بخوانم. اگر بتواني يک لطفي بکني که من همين ده شب در مشهد بمانم خيلي خوب است. من يک کلاس براي بچه‌ها مي‌خواهم. يک کلاس براي جوان‌ها مي‌خواهم. دنبال پول نبودم. چون اصلاً در كلاس‌هاي من پول نبود. فقط دوست داشتم كه براي بچه‌ها اصول دين بگويم. به امام رضا گفتم: ما يک زيارت مي‌خوانيم تا يک کسي يک کلاس به ما بدهد. در حرم بودم. يک سيد بزرگواري آمد و گفت: يک سمينار دبيرهاي تعليمات ديني است. ما را در خيابان فلکه آب آورد. گفتند: دکتر باهنر هستند. من آن زمان ايشان را نمي‌شناختم. اسمشان را شنيده بودم. اما ايشان را نديده بودم. پشت فرمان بود. گفتند: سمينار دبيرهاي تعليمات ديني است. رفتيم ديديم كه در يك سالن، پانصد، ششصد دبير تعليمات ديني است. دکتر بهشتي و مرحوم مطهري هم بودند. مقام معظم رهبري هم بود. گفتم: اينجا عجب جايي است! نمي‌شود كه من اينجا حرف بزنم؟ گفتم: اگر پنج دقيقه به من وقت بدهيد، من يک طرحي دارم كه روي تخته سياه مي‌گويم. مرحوم بهشتي 5 دقيقه وقت را خالي کرد. من روي سن رفتم و از آن بحث‌هاي خوب كردم. چون بحث‌هاي من درجه بندي دارد. يكي از بحث‌هاي درجه يک خودم را گفتم. در اين 5 دقيقه چهاربار براي من کف زدند. به قدري خنديدند که صندلي مرحوم مطهري افتاد. يعني همين طور که مي‌خنديد صندليش را از عقب گرفتند. مقام معظم رهبري آمد و گفت: شما چه كسي هستيد؟ گفتم: من يک طلبه هستم. قرآئتي هستم. گفت: به خانه‌ي ما بيا. ما را به خانه‌اش برد. بعد هم به مسجد امام حسن مجتبي رفتيم. ايشان گفت: تو هرشب در مسجد صحبت کن. آقاي رفسنجاني و آقاي رباني مي‌آمدند. بعد هم راه باز شد که باز شد. آقاي مطهري من را به جاهايي معرفي کرد. آقاي مطهري نزد امام رفت و گفت: من کلاس‌هاي ايشان را ديدم. امام گفت: من قرآئتي را نمي‌شناسم. مطهري گفت: من کلاس‌هاي ايشان را ديدم. ايشان ما را به صدا و سيما فرستاد. همه اينها از توسل به حضرت رضا بود. يک چيزي گفتم که در حرم خنديدم. گفتم: ‌اي خدا من مي‌خواهم براي تمام دخترها و پسرهاي ايراني حرف بزنم. براي تمام ارتشي‌ها، براي تمام آموزش و پرورشي‌ها، صحبت كنم. يکباره شروع به خنده كردم. يادم مي‌آيد كه روي خود را برگرداندم كه كسي متوجه من نشود. الان اگر شما در حرم بروي و ببيني كه جواني مي‌گويد: خدايا مي‌خواهم تمام خانه‌هاي بلژيک را بخرم. مي‌گويي: برو دنبال كارت! يک اتاق اجاره‌اي هم به اين نمي‌دهند. آن وقت خانه‌ي بلژيكي مي‌خواهد. اين ديوانه است. به قدري دعاهاي من عمومي بود که خنده‌ام گرفت. هرچه خواستم خدا به من داد. شب بيست وسوم است. خدا خداي همه است. اين قدر دل پاک داريم که اگر يک قطره اشک بريزد کودتا مي‌کند. گر گدا کاهل بود، تقصير صاحب خانه نيست. دعا کنيد. براي ديگران دعا کنيد. جايي برويد كه هيچ کس نباشد. حتي دختراني هم كه حجاب ندارند، در يك اتاق بروند و پيشاني خود را روي خاك بگذارند. تصميم بگيرند كه گناهان خود را کم کنند. با خدا رابطه پيدا کن. راحت مي‌شود گره زد. خدا زود راضي مي‌شود. «يا سَرِيعَ الرِّضا»(مصباح‏المتهجد، ص‏849) يعني فوري گوشي را برمي دارد. نمي‌گويد: پشت خط باشيد. «يا اله الْعَاصِين» يعني خداي معصيت کاران. خوبها که هميشه با خدا هستند. اصلاً اين شبها براي گنه کارها است. محكم دامنش را بگيريد.
*آداب دعا؛ حسن ظن داشته باشيد. يعني يک چيز بزرگ که خواستيد، نگوييد: يعني مستجاب مي‌شود؟ چرا چنين دعا مي‌کنيد. دعاي بزرگ کن. خدايا شب بيست و سوم است. مي‌خواهم تمام بچه‌هاي من يار حضرت مهدي باشند. اين طور دعا کن. بگو: آقا ما هنوز زن نگرفتيم. زن نگرفته باش. براي بعد دعا کن. نگذار بعد از اينکه بچه دار شدي، دعا كني. دعاهاي بزرگ كنيد. خدايا به من توفيق بده كه هر شبانه روز حضرت مهدي را من دعا کنم. مشمول دعاي حضرت مهدي قرار گيرم. امام خميني اين طور دعا مي‌کرد. مي‌گفت: خدايا ما را مشمول دعاهاي خاص ولي الله الاعظم قرار بده. بعضي‌ها نمي‌توانند دعا کنند. به جايي رفتم. بنده خدايي که دعا مي‌کرد، مي‌گفت: خدا خدا! گفتم: چه دعايي مي‌خواهي که اين طوري جيغ مي‌کشي؟ مارا به تب گرفتار نکن. گفتم: ‌اي بابا! تب چيزي نيست كه براي آن نعره مي‌کشيد. دعاهاي بزرگ كنيد. مي‌شود كه همه پادگان‌ها «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» گفته شود؟ بله! مي‌شود. جاويد شاه‌ها الله اکبر شد. مي‌شود كه باطهارت باشيم. * اوقات دعا؛ سحر، وقت باران، ساعات آخر روز جمعه وقت‌هاي مناسب دعا هستند. *اخلاص در دعا؛ معرفت، لقمه حلال، ياس از مردم است. وقت كافي نداريم كه موانع لستجابت را هم بگويم. گناه و ظلم مانع دعا هستند. حديث داريم گاهي دعا مستجاب مي‌شود. اما طرف گناه مي‌کند خدا به فرشته‌ها مي‌گويد: دست نگه داريد. اين گناه کرد. ظلم هم همين طور است. البته دعاهايي هم مستجاب نمي‌شود. دعاي آدم بيکار مستجاب نمي‌شود. كار نمي‌كند، مي‌گويد: خدايا برسان. بلند شو كار كن.
خدايا شب23 شب سرمايه براي ما است. به آبروي همه آبرو مندان تاريخ از آدم تا خاتم، اهل بيت و اوليا و شهدايت، به آبروي همه کساني که پيش تو آبرو دارند تمام دعاهاي اين شب‌ها را مستجاب بفرما. وسيله هدايت همه منحرفين کره زمين را فراهم کن. ما را که هدايت کردي دچار لغزش نکن. نسل ما تا آخر تاريخ بهترين مومنين و مومنات قرار بده. خداوندا به بي مسکن‌ها، مسکن خوب بده. به بي همسرها همسر خوب بده. به بي فرزندها فرزند خوب بده. به بيکارها شغل حلال بده. به بي سوادها علم مفيد بده. به تفرقه‌ها وحدت بده. به مرضا شفا بده. به کدورت‌ها صفا بده. ايمان کامل، بدن سالم، فکر باز، نيت خالص، علم مفيد، سعه صدر، رزق حلال، عزت دنيا و آخرت، حسن عاقبت، زندگي با عزت و عمل با ايمان، مغفرت، سعادت نصيب ما بفرما. روح امام ازما راضي بگردان. روح انبيا و اوصيا از ما راضي بگردان. ما را بهترين ياران اسلام وامام زمان و انقلاب قرار بده. رهبر ما، امت ما، نسل و ناموس ما، عقايد و افکار ما، دين وآئين ما، مرز و بوم ما، کشور ما، جوانان ما را حفظ بفرما. دولت ما مورد تائيد خاصه خود قرار بده. خدايا دست توطئه گران را از كشور ما قطع كن. اگر قابل است هدايت كن. و گرنه دستشان را قطع بفرما. روز به روز بر عزت و قدرت وشوکت نظام ما بيافزاي. از همه التماس دعا دارم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»