1375/6/29 حضرت زينب (عليه السلام) و روز پرستار بايگاني سالانه - 1375



بسم الله الرحمن الرحيم

سال تولد حضرت زينب(عليها السلام) پنج جمادي الاول سال ششم هجري بود و پنجاه و شش سال عمر كرد يك سال از امام حسين(عليه السلام) كوچكتر بود.
بعضي‌ها گفته‌اند زينب يعني زين أب. زين يعني زيبايي. يعني نور چشم بابا مادر فارسي مي‌گوييم عزيز بابا. يا اسم درختي است نيكو منظر. حضرت علي(عليه السلام) سه پسر داشت كه اسم آن‌ها را علي گذاشت اين يك درس است كه اگر چيزي خوب است همه تكرار كنيم. ما در اسم گذاري دنبال اسمي مي‌گرديم كه در فاميل‌ها نباشد بگذار در هر خانه‌اي يك فاطمه باشد.
يحيي پسر زيد و زيد پسر امام زين العابدين(عليه السلام) شهيد شدند مردم خراسان گفتند به كوري چشم مخالفين كه نوه‌ي امام زين العابدين(عليه السلام) كه يك سيد انقلابي در خط امام معصوم بود حالا كه يحيي را شهيد كردند تمام زن‌هاي خراسان هر كس پسر زائيد به كوري چشم مخالفان اسم پسرش را يحيي مي‌گذاريم تا در هر خانه‌اي يحيي باشد.
از من پرسيدند چرا براي پيغمبر(صلي الله عليه و آله) يك صلوات اما براي امام(رحمه الله عليه) سه صلوات گفتم براي اين كه شاه مي‌گفت امام(رحمه الله عليه) نه، آمريكا مي‌گفت امام(رحمه الله عليه) نه، ما به كوري شاه سه صلوات مي‌فرستيم.
پيداست كه آدم بايد غيرت ديني داشته باشد. اسم خوب را همه داشته باشيم. امام حسين(عليه السلام) فرمود(و لكم في أسوة في أسماء) از من ياد بگيريد كه اسم همه‌ي بچه هايم را علي مي‌گذارم چون معاويه(لعنة الله عليه) گفته بود كسي اسم علي روي بچه‌اش نگذارد.
پدر شوهرش جعفر طيار است من اين اسم را خيلي دوست دارم حتي يك نفر از من پرسيد مي‌خواهي اردن بروي؟ گفتم فقط به خاطر جعفر طيار مي‌خواهم بروم. نماز جعفر طيار تنها چيزي است كه از دنياي ورد وارد دنياي فقه شده.
دنياي ورد و ذكر دعاهاست دنياي فقه توضيح المسائل علماء و مراجع است. آن جايي كه نمازهاي مستحبي را در آن مي‌آورند نماز جعفر طيار را همه‌ي مراجع آورده‌اند و امام رضا(عليه السلام) هر شب بجاي نماز شبش نماز جعفر طيار مي‌خواند. جعفر طيار برادر حضرت علي(عليه السلام) است و اين دو برادر در يك لحظه چشم پيغمبر(صلي الله عليه و آله) را شاد كردند پيغمبر(صلي الله عليه و آله) ايستاده بود كه امام علي(عليه السلام) از يك طرف آمد من خيبر را فتح كردم جعفر طيار هم از آن طرف آمد كه دوازده سال هجرت كرده بود به آفريقا(حبشه)، سخنگوي پيغمبر(صلي الله عليه و آله) از اولين مهاجرين بعد پيغمبر(صلي الله عليه و آله) فرمود نمي‌دانم لذتم از فتح خيبر بيشتر است يا از ورود جعفر طيار.
جعفر طيار به قدري عزيز است كه امام علي(عليه السلام) وقتي مي‌خواهد در سخنراني‌اش افتخار كند مي‌فرمايد: «وَ مِنَّا جَعْفَرٌ»(كمال‏الدين، ج‏1، ص‏274) جعفر طيار از ما است حمزه از ما است فاطمه(سلام الله عليها) از ما است. امامان ما به وجود جعفر ناز مي‌كردند. جعفر طيار در جنگ موته دو تا دستش قطع شد مثل حضرت ابوالفضل(عليه السلام) در كربلا. اولين گروهي كه از مسلمان‌ها هجرت كردند و رفتند حبشه سخنگوي آن‌ها بود و دوازده سال در حبشه بود و بنيانگذار اسلام در آفريقا بود طوري سخنراني كرد كه نجاشي پادشاه حبشه گريه كرد و هدايت شد.
عبدالله پسر ايشان است و شوهر حضرت زينب(عليها السلام) و عبدالله هم اولين كودك مسلمان در آفريقا. عبدالله تاجر و پولدار بود يك زماني هم فهميد وضع شكر بد است هرچه پول داشت شكر خريد و مجاني در اختيار فقرا گذاشت. از مرفهين بادرد.
امام(رحمه الله عيله) انتقاد شديد مي‌كرد از مرفهين بي درد به شخصي گفتند وضعت چه طور است گفت من از مرفهين بادرد هستم. دو تا از بچه‌هاي عبدالله در كربلا شهيد شدند در مدينه جلسه‌ي فاتحه گرفت(خوب حضرت زينب(عليها السلام) هم مادر آن دو تا بچه بود) در جلسه‌ي فاتحه كسي تنگ گوش عبدالله گفت حالا نمي‌رفتند جبهه الآن وقت دامادي‌شان بود گفت من افتخار مي‌كنم دو تا بچه‌ام شهيد شده با اين كه تاجرم و وضع مالي‌ام خوب است ولي من با زينب كبري(عليه السلام) وقتي عقد بستم در ضمن عقد شرط كرد كه من زن تو مي‌شوم به شرطي كه از امام حسين(عليه السلام) جدا نشوم حالا هم جدا نشده و رفته دو تا بچه‌ام هم كه شهيد شده‌اند افتخار مي‌كنم.
مادر شوهر: اسماء بنت عميس. اين خيلي زن خوبي بود ولي شوهرهايش يكي يكي ازدنيا مي‌رفتند يا شهيد مي‌شدند عميس پسر نداشت چهار دختر داشت اما چه دامادهايي داشت. اسماء اول زن جعفر شد و خدا پسري به نام عبدالله به او داد بعد زن ابوبكر خليفه‌ي اول شد از ابوبكر صاحب پسري شد به نام محمد كه خيلي نور چشم حضرت علي(عليه السلام) بود و مي‌فرمود پدرش ابوبكر است اما از ما است. اين درس است بعضي خانواده‌ي شهدا مي‌گويند ما ازدواج نمي‌كنيم به خاطر وفاداري. باسمه تعالي اين وفاداري نه در قرآن است و نه در حديث نه خدا راضي است و نه پيغمبر(صلي الله عليه آله) اسمش هم بي خود وفاداري نگذار هر كس شوهرش از دنيا رفته يا شهيد شده نمي‌خواهد ازدواج كند نكند اما اگر مي‌خواهد ازدواج كند خيال نكند ازدواج نكردن وفاداري است. قرآن در دو جا مي‌فرمايد زن و شوهري زشت نيست «فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومين» مومنون/6 ملوم يعني ملامت مي‌كنند مردم نيش مي‌زنند «غَيْرُ مَلُومين» يعني مردم حق ندارند نيش بزنند.
بعضي شهرهاي ايران عقايد كجي دارند مي‌گويند داماد وقتي آمد سراغ دخترم اگر خواست با دخترم باشد بايد عروس را بردارد و برود حق ندارد در خانه‌ي ما شب بخوابد بابا مگر عقد نكردي وقتي عقد كردي هر شبي داماد خواست خانه‌ي پدر زن بخوابد «غَيْرُ مَلُومين» طوري نيست آخر خانه‌ي پدرش حامله شد «غَيْرُ مَلُومين» طوري نيست آقا زشته «غَيْرُ مَلُومين» آن جايي كه قرآن گفته نيش بزن ما نيش نمي‌زنيم آن جايي كه گفته نيش نزن ما نيش مي‌زنيم.
عروسي بهم خورد چرا؟ مادربزرگ عمه‌ي خاله پدرم فوت كرده خوب چه خاكي به سرم كنم كه مرده! ؟ حالا تا چهلم چرا تا چهلم؟ «غَيْرُ مَلُومين» ماه محرم و صفر كسي عروسي كند طوري نيست احترام بگذاريد اما حرام نيست.
اسماء بنت عميس زني بود كه پيغمبر(صلي الله عليه و آله) فرمود من بهشت را براي تو ضمانت مي‌كنم تو قطعاً اهل بهشتي زني كه قطعاً اهل بهشت است. شوهرش شهيد شده دوباره شوهر كرد ابوبكر از دنيا رفت با حضرت علي(عليه السلام) ازدواج كرد.
دختره پول جمع كرده چهارده سالش است مي‌خواهد برود مكه كه خوب برود من خودم هجده ساله بودم از نجف با ماشين ارزان هزار تومان رفتم البته نهصد تومان چون صدتومان برگرداندم يك كسي گفت تو را به حضرت عباس آبروي هر چه حاجي بود ريختي آخر تو هم شدي حاجي؟ گفتم آخر حاجي حتماً بايد تنگي سينه داشته باشد، قوزي كمر داشته باشد، حتماً بايد هفتاد كيلو باشد، حتماً بايد پير باشد اين چه عقيده‌اي است كه ما داريم بابا اين دختر چهارده ساله شده حاج خانم از بس حاج خانم‌ها بعضاً حسادت دارند نيش مي‌زنند بابا نيش نزن. دختر دوازده ساله اگر مي‌تواند ازدواج كند، ازدواج كند.
به حضرت زينب(عليها السلام) مي‌گفتند عقيله بني هاشم عقيله يعني زني كه عاقل است. عقل يعني قدرتي كه آدم را از لغزش حفظ مي‌كند. عقيله مثل بصيره «بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصيرَةٌ» قيامت/14 يعني خيلي بصير است به قول ما طلبه‌ها(ه) آن براي مبالغه است. زينب كبري(عليها السلام) خيلي عاقل است اين كه مي‌گويند زن‌ها كم عقلند همه كم عقل نيستند.
امام علي(عليه السلام) مي‌فرمايد: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِيمَانِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ نَوَاقِصُ الْعُقُول»(نهج‏البلاغه، خطبه 80) زن‌ها عقل‌شان ناقص است جاي ديگر مي‌فرمايد «إِيّاكَ وَ مُشاوَرَةُ النِّساءِ إِلّا مَنْ جَرَّبْتَ بِكَمالِ عَقْلِها»(كنزالفوائد، ج‏1، ص‏376) آن خانمي كه تجربه كردي عقلش را يعني عقل بعضي زن‌ها ناقص و بعضي كامل است مردها هم همين طور هستند. آمد پرسيد گفت شما در قرآن مي‌گوييد آيه داريم زن را بزنيد گفتم در حديث داريم به مرد هم بزنيد. مرد اگر خرجي نمي‌دهد به دادگاه شكايت كنيد دادگاه هشدار مي‌دهد اگر باز هم خرجي نداد شلاقش مي‌زنند زن هم اگر به وظيفه‌اش عمل نمي‌كند بعد از سه مرحله تنبيه مي‌شود. ما روايت داريم با اين مردها مشورت نكن مخشان نمي‌كشد پس مرد كم عقل و زن كم عقل هم داريم.
كسي كه ادعا مي‌كند من دينم را از عرفا گرفتم نه فقها يعني حاضرم توي سير و سلوك حرف‌هايي به هم ببافم اما اگر يك وقت جنگ شد پايم را جبهه نمي‌گذارم. زنده باد امام خميني(رحمة الله عليه) كه هم عارف بود و هم فقيه. اصلاً چهل درصد از دانشجوهاي ما خواهرند در بعضي كارها زن‌ها از مردها بهترند يكي شغل مقدس پرستاري است. گرچه الآن مرد پرستار هم داريم اما در پرستاري چون انس و حوصله و محبت و عاطفه مي‌خواهد انس و حوصله و عاطفه‌ي زن از مرد بيشتر است. در تربيت زن از مرد بهتر است.
ما سي و چهار كشور اسلامي داريم كه سه تا از كشورهاي اسلامي توسط زن مسلمان شده‌اند. در همه حركت‌هاي قرآن زن و مرد دوش به دوش هم بوده‌اند ابراهيم(عليه السلام) كنارش هاجر بود. پيغمبر(صلي الله عليه و آله) كنارش خديجه بود امام علي(عليه السلام) كنارش فاطمه(سلام الله عليه) بود. حضرت موسي(عليه السلام) را پنج تا زن حفظ كرد نبوت او دست پنج زن بود «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏‌ام مُوسى‏» قصص/7 خدا وحي كرد به مادر موسي(عليه السلام) بعد خواهرش «وَ قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ» قصص/11 عقب رودخانه برو بعد زن فرعون نبوت عيسي(عليه السلام) بند به زن است چون پدر نداشت.
در اين مسابقات علمي دخترها جوايزي گرفته‌اند كتاب‌هايي نوشته‌اند. خوب است در هر دانشكده‌اي غرفه‌اي باشد براي كتاب‌هايي كه مال زن هاست حدود دويست الي سيصد كتاب راجع به ارزش زن نوشته شد اين را هم زن‌ها بخوانند كه ببينند چه قدر ارزش دارند و هم مردها بخوانند ديدشان نسبت به زن‌ها عوض بشود. هنوز در بعضي از استان‌ها زن كه مي‌خواهد حرف بزند مي‌گويد زن كه حرف نمي‌زند اصلاً سخنراني‌هاي زينب(عليها السلام) بود كه رژيم شاهنشاهي يزيد را برداشت. چنان تفسير قرآن مي‌گفت امام علي(عليه السلام) مي‌ايستاد و تفسير دخترش را گوش مي‌داد و لذت مي‌برد امام حسين(عليه السلام) كه شهيد شد هيچ كس با امام زين العابدين(عليه السلام) رابطه نداشت. زينب كبري(عليه السلام) واسطه بود حرف‌ها را از امام زين العابدين(عليه السلام) مي‌گرفت و در جامعه پخش مي‌كرد چون زمان امام سجاد(عليه السلام) خفقان بود و لذا حديث‌هاي ما قال الباقر قال الصادق(عليه السلام) خيلي زياد است. در اين زمان امام‌ها بالا آمدند.
كتاب‌هاي زنان قهرمان، زنان سخنور و اديب و زنان نمونه كتاب‌هاي خوب هستند. رياحين الشريعه پنج جلد كتاب است راجع به زنان، ببينيد. خلاصه كتاب‌هايي كه مربوط به زن هاست زن‌ها خودشان مطالعه كنند. خطبه‌ي فدكيه حضرت زهرا(سلام الله عليها) به اندازه‌ي دعاي كميل است خيلي هم لغت هايش مشكل است كسي كه اين خطبه را حفظ كرد و در تاريخ منعكس كرد و امامان هم مي‌گفتند اين خطبه را حضرت زهرا(سلام الله عليها) گفته زينب كبري(عليه السلام) در شش سالگي حفظ كرد يعني دختر تيز هوشي بود. زينب(عليه السلام) صبح‌ها كه از خواب بيدار مي‌شد مي‌آمد امام حسين(عليه السلام) را مي‌ديد بعد مي‌رفت نماز صبح مي‌خواند نسبت به امام حسين(عليه السلام) عشق مي‌ورزيد خواهر و برادري.
امام حسن و امام حسين(عليه السلام) اسكورت زينب(عليه السلام) بودند يعني زينب كبري(عليه السلام) وقتي مي‌خواست از مدينه بر سر قبر پيغمبر(صلي الله عليه و اله) برود اميرالمومنين(عليه السلام) مي‌فرمود حسن، حسين(عليهما السلام) بلند شويد و خواهرتان را اسكورت كنيد بعد قبلاً هم مي‌گفت يك كسي برود مسجد چراغ‌ها را خاموش كند كه كسي دختر مرا نبيند. به قدري آبرو داشت كه امام حسين(عليه السلام) مي‌فرمود خواهرجان توي نماز شب مرا دعا كن روايت داريم ثواب گريه بر زينب كبري(عليه السلام) ثواب گريه بر امام حسين(عليه السلام) است. بعضي افراد اين طوريند كه اگر دين براي آن‌ها نان داشت مي‌گويند دين و آخر دين نون دارد ولي دين زينب كبري(عليه السلام) نوني نبود.
يك كسي مي‌گفت من خيلي دوست دارم سفر بروم مي‌گفتيم چرا؟ مي‌گفت چون خوراكش دوبله و نمازش نفصه و كار هيچي.
حالا در جمهوري اسلامي جمعيت دوبله، درآمد نصفه و كار چند برابر. بعضي‌ها اگر پنير گران شود به انقلاب بدبين مي‌شوند بابا ما انقلاب كرديم كه از زير سلطه‌ي آمريكا بيرون بياييم كه شد انقلاب كرديم كه رژيم شاهنشاهي را از بين ببريم كه شد اين همه خدمات انجام شد. به كوري چشم آن‌هايي كه مي‌گفتند مسلمان‌ها نمي‌توانند كشورداري كنند. نه پستم كه تملق كنم و نه دروغ مي‌گويم چون گناه كبيره است. آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس جمهوري است كه رئيس جمهوري‌هاي دنيا نسبت به او به عنوان يك پدر سياسي نگاهش مي‌كنند ابرمرد تاريخش مي‌دانند شما آقاي هاشمي را دست كم مي‌گيريد. خيلي افتخار مي‌كنيم كه استعدادهاي ما شكوفا شد اصلاً انقلاب كرديم براي همين. البته پنير و لپه هم گران شد. دروغ پارتي بازي و رشوه هم هست اما اين‌ها هست آن هم هست.
زينب كبري(عليه السلام) در نصف روز هفتاد و دو شهيد ديد گفتند وضع چه طور است فرمود «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا»(اللهوف، ص‏160) الله اكبر. نديدم جز زيبايي، خدا راضي است من هم راضي‌ام. اين را خانم‌ها نگاه كنند كه اگر خانمي به شوهرش بگويد عدس بخر ماش بخر مي‌گويند مرده شور اين زندگي را ببرد‌اي بابا تو زني؟ ! عصر عاشورا زينب كبري(عليه السلام) بدن امام حسين(عليه السلام) را بلند كرد و فرمود(رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا هَذَا الْقَليلَ) اين قليل را قبول كن خدايا اين قدر بزرگي كه امام حسين(عليه السلام) پيش تو قليل است دين و ايمان كجا مي‌رود كه به امام حسين(عليه السلام) مي‌گويد كم. خيلي شهامت داشت اسير شد، شهيد داد. بيست و چند شهر او را گرداندند حالا آمد توي كاخ يزيد و مي‌فرمايد «إِنِّي لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَكَ»(اللهوف، ص‏183) به درستي كه من خيلي تو را صغير مي‌دانم تو خيلي آدم پستي هستي. حديث داريم كسي كه سر نماز مي‌گويد الله اكبر كسي كه خدا پيش او بزرگ است همه چيزي را بايد پست بشمارد اگر خدا پيش تو بزرگ است پول پيش تو بزرگ نيست اگر براي صد تومان دروغ بگويي امام صادق(عليه السلام) فرمود «إِذَا كَبَّرْتَ فَاسْتَصْغِرْ مَا بَيْنَ السَّمَوَاتِ الْعُلَى وَ الثَّرَى دُونَ كِبْرِيَائِهِ»(مصباح‏الشريعة، ص‏87) وقتي الله اكبر مي‌گوييم آن چه بين زمين و آسمان است بايد پيش تو كوچك باشد وگرنه اگر گفتي الله اكبر زنده باد صد توماني اين كه نشد. علت اين كه امام(رحمة الله عليه) مي‌فرمود آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند واقعاً معناي الله اكبر است علي(عليه السلام) در مورد صفات شيعه ميفرمايد: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ»(صفات‏الشيعة، ص‏18) كسي كه خدا در نزد او بزرگ است غير خدا را كوچك مي‌داند.
شبي كه فردايش امام علي(عليه السلام) شهيد شد خانه‌ي زينب كبري(عليها السلام) بود اكثر شب‌ها حتي شب يازدهم مشغول تلاوت و تهجّد بود. دخترهاي تحصيل كرده‌ي در خانه فراغت دارند حالا قرآن حفظ كنند.
پرستاري شغل بسيار مقدسي است عده‌اي رفتند مدينه يك نفر مريض شد مابقي رفتند حرم يك نفر پيش مريض بود كه پرستار ايشان باشد حضرت فرمود ثواب كسي كه از مريض پرستاري كرد كمتر از ثواب آن‌هايي كه رفتند حرم پيغمبر(صلي الله عليه و آله) نيست. حديث داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ قَامَ عَلَى مَرِيضٍ يَوْماً وَ لَيْلَةً بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ ع فَجَازَ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِعِ»(ثواب‏الأعمال، ص‏288) اگر پرستار(مرد يا زن) يك شبانه روز پيش يك مريض بود، خداوند روز قيامت او را با ابراهيم(عليه السلام) محشور مي‌كند و روي پل صراط راحت رد مي‌شود.
پرستارها بايد به مريض دل داري بدهند مريض اگر حالش بد است نگويند تو مردني هستي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا دَخَلْتُمْ عَلَى الْمَرِيضِ فَنَفِّسُوا لَهُ فِي الْأَجَلِ فَإِنَّ ذَلِكَ لَا يَرُدُّ شَيْئاً وَ هُوَ يُطَيِّبُ النَّفْسَ»(كنزالفوائد، ج‏1، ص‏379) اگر بر مريض وارد شديد بگوييد انشاءالله طول عمر داري يعني تلقين خوب داشته باشيد.
استفاده از فرصت‌ها، انشاءالله همه پرستارهاي حزب الهي هستيد. بعضي زمينه‌هاي پرستاري هست، چون آدم‌هايي هستند وقتي سالمندند گردن كلفتي مي‌كنند وقتي مريض مي‌شوند يك حالتي دارند حرف را مي‌پذيرند پرستار اگر هنر داشته باشد از همان فرصت استفاده مي‌كند. اين قدر آدم داريم راجع به نماز كاهلند ولي وقتي مريض مي‌شود آمادگي دارد پرستاري كنارش بنشيند و ده دقيقه حرف بزند اين را توي راه مي‌آورد.
يك يهودي مريض شد تا سالم بود هر چه پيغمبر(صلي الله و عليه و آله) مي‌فرمود گوش نمي‌كرد وقتي مريض شد به عيادتش رفت يهودي يك خرده آماده بود وقتي ديد آماده است حضرت يك خرده با او صحبت كرد گفت قبول است فرمود حالا كه قبول است اسلام بياور. اسلام آورد «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» را گفت و بعد هم از دنيا رفت پيغمبر(صلي الله عليه و اله) كه از خانه‌اش بيرون آمد فرمود «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْجَى بِيَ الْيَوْمَ نَسَمَةً مِنَ النَّارِ»(أمالي صدوق، ص‏397) و(بحار الانوار، ج 78، ص234) خدا را شكر مي‌كنم كه خدا توسط من يك نفر را از جهنم نجات داد. اين را هم سني‌ها در سنن ابي داوود نقل كرده ند و هم شيعه در بحارالانوار جلد هفتاد و هشت صفحه دويست و سي و چهار. داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ سَعَى لِمَرِيضٍ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ يَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»(من‏لايحضره‏الفقيه، ج‏4، ص‏15) اگر كسي براي مريض تلاش كند، براي اين كه مريضي را نجات بدهد چه به نتيجه برسد و چه نرسد(خدا كه از ما نتيجه نمي‌خواهد اگر از ما كار مي‌خواست مي‌فرمود «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما عَمِلَ» مي‌فرمايد «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏» نجم/39 يعني تو سعي‌ات را بكن شد، شد نشد هم كه نشد) «خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ» خداوند همه‌ي گناهانش را مي‌بخشد. پرستار بايد رازدار باشد گاهي مريض‌ها در بيهوشي دست به يك حرف‌هايي مي‌زنند نوار نگذاريد كه ببينيد چه مي‌گويد. بعضي مريض‌ها يك عيب‌هايي دارند كه به كس ديگري نمي‌توانند بگويند پرستار بايد متعهد باشد زن جوان خوابيده مرد جوان خوابيده. پرستار بايد فرقي بين مريض غني و مريض فقير نگذارد.
امام رضا(عليه السلام) فرمود كسي كه جواب سلام آدم پولدار را خوب بدهد(مثلاً پولدارها كه سلام مي‌كنند مي‌گويند سلام. سلام را مي‌كشد فقير كه سلام مي‌كند مي‌گويد عليك سلام) كسي كه فرق بگذارد خداوند روز قيامت بر او غضب خواهد كرد. مقام معظم رهبري به شهردار فرمود جنوب شهر بايد مثل شمال شهر باشد. اتفاقاً جنوب شهر بايد بهتر باشد چون شمال شهر خانه‌هاي خودشان بزرگ هست اگر بيرون را هم نبينند خانه‌ي خودش را مي‌بيند. آقايي روي منبر هي از بهشت مي‌گفت گفتند آقا از جهنم بگو گفت جهنم را خودتان مي‌رويد مي‌بينيد؟ ! اگر شمال شهر پارك نباشد بعضي خانه‌ها پارك دارد.
اگر بنده مريض شدم و مرا بيمارستان آوردند شما تلاش كردي و من خوب شدم وقتي خوب شدم تا آخر عمر هر چه حديث بخوانم شماي پرستار هم در كار من شريكي.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته