1375/9/1 اعتکاف بايگاني سالانه - 1375



بسم الله الرحمن الرحيم

عکف يعني ماند اعتکاف کاري بوده حالا ور افتاده. البته همه جا ور نيفتاده در قم هيچوقت ور نيفتاد ولي در شهرهاي ديگر نبوده، اما چند سالي است که در سايه جمهوري اسلامي اين کار زنده شده و مسئله‌اش اينست که سه روز در مسجد مي‌مانند و بيرون نمي‌آيند. يکي از عبادت هاست چون انسان توي کارهاي اجتماعي مثل ماشيني که مدتي او را مي‌خوابانند زميني که از آن کشت بر مي‌دارند يک مدتي مي‌اندازند. خلاصه افرادي که که غرق در زندگي هستند به مسجد مي‌روند و بنزين گيري مي‌کنند مايه مي‌گيرند خودشان را شارژ مي‌کنند.
شما تلفن‌هاي سيار را نگاه کنيد يا خيلي از چيزهاي ديگر را شارژ مي‌کنند. ما 124 هزار پيغمبر داريم اسم 25 نفر از آنها در قرآن است به هيچ يک از پيغمبرها خداوند نفرموده که بارت سنگين است ولي راجع به پيغمبر ما مي‌فرمايد «إِنَّا سَنُلْقي‏ عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً» مزمل/5 بدرستي که من مي‌خواهم يک مسئوليت سنگين روي دوش تو بگذارم. خوب پيغمبر مي‌گويد 124 هزار پيغمبر داشتي بار من سنگين است؟ مسئوليت را از کجا انجام بدهم مي‌گويد دو انرژي برداشتم
1- نماز شب بخوان «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلاً» مزمل/6 اگر مي‌خواهي روز بتواني اين مسئوليت را تحمل کني سحرها بنزين گيري کن اگر سحرها رابطه‌ات را با خدا شارژ کردي اگر سحرها خدا را ديدي روز مي‌تواني بار را تحمل کني(کد خدا را ببين ده را بچاپ)
2- آرام آرام قرآن بخوان آرام آرام نماز شب بخوان «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً» مزمل/4 به پيغمبر(صل ا. . . عليه و آله) مي‌گفتند ساحر، ديوانه، شاعر هرچه مي‌خواهند بگويند چون آدم قبلاً آمادگي دارد. يک وقت من مي‌گويم آقا من مي‌خواهم تو را بخندانم ولي نخندي چون به تو گفته‌ام آماده باش هر رقم بازي در بياورم تو نمي‌خندي. اگر آدم آمادگي نداشته باشد زود از کوره در مي‌رود. کسي که از خيابان مي‌رود يک استکان آب روي او بريزي بر مي‌گردد و تو را مي‌زند همين آقا وقتي آمادگي دارد خودش لخت مي‌شود و زير دوش مي‌رود. مي‌گويد سحرها بلند شو با خدا گره بخور که سنگيني بار تو را تلو تلو نکند. منشاء انرژي رابطه با خداست. اعتکاف هم همين است آدمهايي که کار و مسئوليت زياد مي‌کنند دو سه روزي به مرخصي مي‌روند بازگشت به خويشتن. در قرآن هم 2 جا اسم اعتکاف آمده جاي اعتکاف هم مسجدهاي شلوغ است.
اين يک نکته است مي‌گويد وقتي هم تنها مي‌شوي برو جاي شلوغي تنها باش يعني اسلام دين کناره گيري نيست. پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) در مسجدالحرام معتکف مي‌شد ضمن اينکه خودش بود و خدا اما از مردم فاصله نداشت توي متن مردم بود اين اهميت دين ما است در دين ما چيزي به نام کناره گيري و گوشه گيري در آن نيست همه‌اش مي‌گويد با مردم باش، با مردم مشورت کن، لبخند بزن، دست بده، احوالپرسي کن، عيادت کن صله رحم کن تولد تبريک بگو مرد تشيع جنازه برو در جمعه و نماز جماعت پيش مردم باشد. رهبانيت که آدم برود توي غاري سرش را پائين بياندازد و براي خودش باشد گوشه گيري کن اين خيلي قشنگ است.
«وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ» بقره/187، «لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ» بقره/125
خداوند به ابراهيم و اسماعيل(عليهما السلام) مي‌فرمايد مسجد را تميز کنيد براي آنهايي که مي‌آيند طواف کنند و براي اينهايي که مي‌خواهند معتکف بشوند.
براي پيغمبر(صل ا. . . عليه و آله) يک خيمه مي‌زدند توي مسجد. بعد از اين کار دکان شد يک روز حضرت آمد ديد خيمه‌هاي ديگري زده‌اند فرمود اين خيمه براي چه کسي است گفتند اين خيمه براي عايشه است آن خيمه براي حفصه است پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) احساس کرد که اينها براي خدا نيست فرمود خيمه‌ها را جمع کنيد، اين کار الهي است و قصد قربت مي‌خواهد ماه رجب براي اين کار بسيار مناسب است. جنگ بدر در ماه رمضان شد آن سالي که ماه رمضان در جنگ بدر بود پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) نتوانست چند روز برود توي مسجد و معتکف شود سال بعد دو دهه معتکف شد يعني اينقدر ماندن در مسجد ارزش دارد که آن سالي که پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) نتوانست معتکف بشود سال بعد قضا کرد. گير ما اينست که وقتي مي‌خواهيم با تهاجم فرهنگي مقابله کنيم خيال مي‌کنيم حتماً بايد با استخر آب گرم و زمين ورزش و موسيقي وارد و حالا اينها عده‌اي را سرگرم مي‌کند اما از تو بچه را پخته نمي‌کند. فرق است بين اينکه بچه را از لحاظ ايماني و فکري شارژ کنيم يا ايام فراغتش را پر کنيم. يک وقت جيب‌هاي بچه را با آدامس و شکلات پر مي‌کنند تا بگويد بابا و مامان خوب هستند. يک وقت هم شعور بچه را بالا مي‌بريم و اگر بچه خودش شعور داشته باشد مي‌گويد بابا و مامان خوب هستند. گرچه بيسکويت هم نخورد. تهاجم فرهنگي ذليخا بود که خودش را آرايش کرد همه درها را بست «وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ» يوسف/23 يک هجمه شهوتي بود. خوب اينجا چيزي که يوسف(عليه السلام) را حفظ کرد طراحي و خطاطي بود اردو بود؟ گير ما اينست که کارهاي اصيل را جا گذاشته‌ايم و داريم کارهاي مصنوعي مي‌کنيم. يعني بچه خودمان را مي‌کشيم و دفن مي‌کنيم مي‌آئيم عروسک قنداق مي‌کنيم و حال آنکه خودمان بچه داريم. بايد رابطه ما با مسجد زياد باشد. منتهي وضع مسجدهايمان هم زياد خوب نيست، بايد در آنها انقلابي بشود توي روحانيونش توي هيئت امنايش توي خادمينش بايد بازسازي بشود.
سوال: اگر روحاني نامنظم بيايد توي مسجد و مردم را سر کار بگذارد آيا باز هم عادل است؟ يعني اتلاف وقت مردم گناه نيست؟ البته اگر اطلاع بدهد که نمي‌آيد مردم وقتشان تلف نمي‌شود. اگر اتلاف وقت مردم گناه صغيره است تکرارش ضرر ندارد؟ اگر نمي‌تواند منظم بيايد از اول به مردم بگويد من نمي‌توانم منظم بيايم من خودم تهران مسجدي دارم، بدليل اينکه هر هفته يکي دو سفر استاني مي‌روم نمي‌توانم آخوند خوبي باشم يعني آخوند منظم به مردم مي‌گويم منتظر من نباشيد. ذکر خودتان را بکنيد.
همانطوري که غبارروبي حرم امام رضا(عليه السلام) افتخار است خادم مسجد شدن هم افتخار باشد البته حساب سرايداري و خادم افتخاري جداست خادم افتخاري مي‌توانند بزرگترين شخصيت‌هاي مملکتي باشند. آقاياني که سه روز در مسجد مي‌مانند مي‌توانند مطالعه کنند عبادت کنند سه روز را روزه قضا بگير. نماز قضا بحر حال سنت خوبي بود که از بين رفته بود فقط در قم اين چراغ روشن بود ولي اخيراً در ديگر شهرها نيز روشن شده و حکومت اسلامي هم براي همين است که ارزشهاي فراموش شده را زنده کند و اخيراً ستادي هم در اين زمينه تشکيل شده.

«ولادت امام جواد(عليه السلام)»

سه تا از امام‌هاي ما از بچگي به امامت رسيدند. امام جواد و امام هادي(عليه السلام) و امام زمان(عجه ا. . . تعالي فرجه الشريف). آيا بچه هم مي‌تواند امام بشود؟ بله قرآن آيه‌اي دارد که مي‌فرمايد حضرت عيسي(عليه السلام) در گهواره فرمود «قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني‏ نَبِيًّا» مريم/30 خدا مرا پيغمبر قرارداد. امامت و نبوت کيلويي و متري نيست گاهي يک راديو کوچک 9 موج را مي‌گيرد ولي يک راديو اندازه بشکه موج تهران را نمي‌گيرد. گاهي افراد کله‌شان بزرگ است چيزي حاليشان نيست گاهي بچه‌هايي هستند کله‌شان کوچک است اما. . . خدا وقتي بخواهد بدهد مي‌دهد پير مردي بنام آقاي بهلول که تلويزيون هم او را نشان داد 30 سال زندان افغانستان مبارزه با رضاشاه در 24 ساعت يکبار غذا مي‌خورد. اين هم فقط نان و ماست مي‌خورد بالاي 90 سال سن دارد 300 هزار رقم شعر و قرآن را حفظ است.
آدم هم داريم که هي جوجه کباب مي‌خورد و آرق مي‌زند 20 شعر هم حفظ نيست خلاصه روي علم و اينها کيلويي حساب نکنيد شهري و دهاتي سفيد و سياه حساب نکنيد.
وقتي به امامت رسيدند ول وله مي‌شد که مگر مي‌شود اينها امام بشوند؟ ولذا مأمون الرشيد جلساتي را تشکيل مي‌داد و جوانترين امامي که شهيد شد امام جواد(عليه السلام) بود در سن 25 سالگي قبر مطهرش هم در کاظمين است. بني اميه و بني عباس(لعنه ا. . . عليهما) قاتل امام‌هاي ما بودند منتهي شيوه‌ها فرق مي‌کرد. بني اميه شمشير مي‌کشيد مثل کربلا، بني عباس شمشير نمي‌کشيدند و آنها را زير نظر داشتند ولذا امام رضا(عليه السلام) را وليعهد کردند، از مدينه او را کشاندند هر چه فرمود من بازوي ستمگر نمي‌شوم آخرش گفتند يا وليعهدي را قبول کن يا تو را مي‌کشيم فرمود به يک شرط اکنون که اجباراً وليعهدي را قبول کردم به شرطي که در هيچ کاري به مأمون کمک نکنم يعني مردم راه مأمون حق نيست يعني اگر راهش حق باشد امام رضا(عليه السلام) از راه حق دوري نمي‌کند امام رضا(عليه السلام) فرمود «وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»(ثواب‏الأعمال، ص‏6) من شرط توحيدم شرط از مشروط جدا نمي‌شود.
نه از بي وضو نمي‌شود چون وضو شرط نماز است امام رضا(عليه السلام) فرمود توحيد و امامت، امامت بند به توحيد است اگر نظام مأمون توحيدي بود «وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» من هم کمکش مي‌کردم اينها چونکه محبوبيت داشتند نگران بودند اگر امام رضا(عليه السلام) در مدينه باشد مردم دور او جمع شوند به او رأي بدهند کودتا کنند و رژيم بني عباس را بر اندازند اينها را به اسم وليعهد توي آستين خودشان مي‌آورند تا دائماً نگاشان کنند وليعهدي امام(عليه السلام) يک تاکتيک سياسي بود، براي اينکه او را از مدينه به مرو بکشند و آنجا او را کنترل کنند.
گفتند دخترمان را هم به امام جواد(عليه السلام) مي‌دهيم که دختر ما عامل نفوذي باشد در خانه امام جواد(عليه السلام) يعني يک جاسوس توي اندرون داشته باشيم و لذا مأمون دخترش را به امام جواد(عليه السلام) خانه‌اي و غذايي بالاخره کاخ و دربار مأمون شاه بود توي ذهنم آمد که فکر نمي‌کنم امام جواد(عليه السلام) ديگر به وطنش برگردد با اين سفره‌هايي که ديده ايشان ديگر مدينه برو نيست مي‌گفت تا فکر کردم امام جواد(عليه السلام) فرمود «خُبْزُ شَعِيرٍ وَ مِلْحُ جَرِيشٍ فِي حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا تَرَانِي فِيهَا»(الصراطالمستقيم، ج‏2، ص‏200) نان جو با نمک بخورم بي حرم رسول ا. . . در مدينه باشم «أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا تَرَانِي فِيهَا» شرف دارد که بهترين غذاها را بخورم و تحت نظر حکومت مأمون باشم.
از اين مي‌فهميم اهل شکم خيال مي‌کنند اولياء خدا هم براي شکمند يعني آنهايي که رياست طلبند خيال مي‌کنند امام خميني(رحمه ا. . . عليه) که بحث حکومت اسلامي مي‌کرد مثلاً مي‌خواست شاه بشود. يکي از اين ضد انقلابها مي‌گفت الان امام خميني(رحمه ا. . . عليه) کيف مي‌کند. اين شخص چونکه خودش شکمو بود خيال کرد امام جواد(عليه السلام) ارزش‌ها را فراموش مي‌کند زود قضاوت کرد خيال مي‌کند اقتصاد و رفاه اصل است اين فکر نمي‌کند که مکانهاي مقدس را با خوشگذراني‌هاي موقت نبايد فروخت. گاهي آدم نان خالي حلالي دارد درآمد حلال است اما در جايي درآمد حرام است به او نمي‌آيد «لَا خَيْرَ فِي لَذَّةٍ بَعْدَهَا النَّارُ»(من‏لايحضره‏الفقيه، ج‏4، ص‏392) خيري نيست در لذت‌هايي که بعدش آتش است. لقمه حرام خيلي کارها مي‌کند در حکومت طاغوت عالمي را به دربار آورند گفتند سه کار بکن:
1- يا قاضي شاه باش
2- معلم بچه‌هاي شاه باش
3- يک نهار پيش شاه بخور. اين هم فکر کرد و گفت اگر قاضي شاه بشويم بايد هر چه شاه دستور داد قضاوت کنيم معلم بچه‌هاي شاه هم بشويم گرگ زاده عاقبت گرگ شود. بالاخره فوقش شاه مي‌شود يک نهار بخوريم و کلک اين را بکنيم. شاه براي او غذا آورد لقمه حرام چنان دل اين را جذب کرد که گفت اعلي حضرت اگر اجازه بفرمائيد هم قاضي شما مي‌شوم و هم معلم بچه‌هاي تو. حديث داريم که لقمه حرام در بچه اثر مي‌گذارد.
معاون وزير آموزش و پرورش مي‌گفت: ما در اصفهان بچه دبيرستاني بوديم گاهي هم دوست داشتيم بازي کنيم. زنگ کلاس بازي مي‌کرديم گوش به حرف استاد نمي‌داديم مي‌گفت يک روز استاد گفت بچه‌ها جمع شويد تا يک جمله به شما بگويم گفت بچه‌ها بنده بايد 55 دقيقه درس بدهم ولي وقتي شما بازي گوشي مي‌کنيد من هم اينجا مي‌نشينم لقمه حرام به زن و بچه‌ام مي‌دهم. راضي نباشيد من لقمه حرام به زن و بچه‌ام بدهم. اين معاون وزير مي‌گفت من هر چه از معاد دارم بخشي از آن بخاطر آن حالتي است که معلم داشت. يعني يک دبير خدا ترس که از لقمه حرام وحشت دارد و وقتي معاد مي‌گويد گريه‌اش مي‌گيرد 50 يا 40 يا 100 سال در بچه اثر مي‌کند معاد اينها استدلالي نيست يک استاد دانشگاه اگر معتقد به قبر و قيامت باشد همه دانشجوها منقلب مي‌شوند، اگر هم نباشد هزار تا استدلال هم بگويد مي‌خواند و نمره مي‌گيرد. و آن درسي که براي نمره بخواني درس نيست بايد به دين عشق ورزيد. دين باوري غير از دين داني است.
آن شخص فقط فکر کرده بود که امام جواد(عليه السلام) ديگر به مدينه باز نخواهد گشت فهميده مي‌شود که امام جواد(عليه السلام) از فکر افراد هم با خبر بود علم غيب داشت.
امامت ما سه اصل دارد 1- نص يعني گفتن با صراحت خيلي روشن بگويند امام چه کسي است 2- عصمت 3- علم غيب شرط امامت اينست که راحت بگويند مثل غدير خم که پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) فرمود هر کس من رهبر او بوده‌ام بعد از رحلت من علي ابن ابي طالب(عليه السلام) رهبر او است. بيست الي 30 روايت داريم که پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) فرمود بعد از علي ابن ابي طالب(عليه السلام) امام حسن(عليه السلام) بعد امام حسين(عليه السلام) بعد امام زين العابدين(عليه السلام) بعد. . . اسم اين دوازده تا را قبل از تولدشان شخص پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) تک تک اسم برده سني‌ها هم اين را قبول دارند آنوقت آنهايي که نمي‌خواستند اهل بيت را قبول کنند توي داوازده تا مانده‌اند 4 يا 5 تا از بني عباس 4 يا 5 تا از بني اميه خلفاي راشدين را قاطي کرده‌اند 16 تا شده‌اند يزيد و دو سه نفر ديگر را برداشته‌اند 8 تا مانده.
از چيزهايي که معجزه است اينست که کساني که زير بار اهل بيت نرفتند و رواياتي ک پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) اسم 12 تا را برده خواستند قورتش بدهند و کتمان کنند و نگويند خودشان ديده‌اند که دوازده تا هست که آدمها را هر طور کنار هم مي‌چينند جور در نمي‌آيد. يک کسي مي‌خواست امام‌ها را بشمارد ابوالفضل(عليه السلام) را هم حساب مي‌کرد مي‌ديد 13 تا شد مي‌گفتند بابا ابوالفضل(عليه السلام) امام نيست حالا اين خوب بود شبيه امام است. يکي از من پرسيد اسم علي(عليه السلام) کجاي قرآن است؟ گفتم هيچ جا گفت پس چرا مي‌گوئيد علي(عليه السلام) گفتم پس اسم ابوبکر کجاي قرآن است؟ ما امام علي(عليه السلام) را از غدير خم تعيين مي‌کنيم 356 نفر از علماي درجه يک اهل سنت در الغدير تک تک اسمش آمده که پيغمبر(صل ا. . . عليه و آله) فرمود بعد از من چه کساني هستند يعني با صراحت گفت
2- عصمت بايد گناه نکند در فيلم امام علي(عليه السلام) ديديد کساني که در محراب پيغمبر(صل ا. . . عليه و آله) بودند مست بودند. آقا پياز فروش پيازهايش فروش نمي‌رفت به آن آخوند کذايي گفت به تو پول مي‌دهم روي منبر بگو هر کس يک پياز بخورد يک باغ بهشت هر کس دو پياز بخورد 2 باغ بهشت و خلاصه پياز فروش پول مي‌داد حديث مي‌تراشيدند. واي به حالي که تبليغات پولي بشود خدا عاقبت خيلي را خير مي‌کند که براي تبليغ پول مي‌گيرندکلمه عصمت يعني محفوظ مي‌گويند معصوم است يعني هيچ گناه نمي‌کند. آيا آدم مي‌شود گناه نکند؟ بله خود شما هم معصوميد يعني در يک سري گناهها فکر گناه هم نکرديد، مثلاً يکي از گناهها اينست که آدم خودش را آتش بزند شما اين گناه را نکرده‌ايد و فکرش را هم نکرده‌ايد. يکي از گناهها اينست که آدم برود توي خيابان و آبهاي لجن را بخورد. آدم نه اين کار را کرده و نه فکرش را مي‌کند. منتهي ما مي‌دانيم لجن بد است اما نمي‌دانيم که غيبت بد است در جاهايي که مي‌دانيم بد است ما هم آنجا معصوميم منتهي جاهايي که گناه مي‌کنيم نمي‌دانيم گناه چقدر بد است منتهي امام همه گناهان را مي‌داند چقدر بد است.
3- علم غيب: مأمون مي‌خواست دخترش را به امام جواد(عليه السلام) بدهد بني عباس گفتند آقا امام جواد(عليه السلام) جزو اهل بيت پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) است اينها محبوبيت دارند به آنها زور نگو. تو که مي‌داني ريشه بني عباس با بني هاشم از قرن‌ها کينه دارند، دو به دست آنها نده حکوت را از دستت مي‌گيرند. هر کاري مي‌کردند مأمون گفت الا وبلا اگر هم کينه دارند از طرف بني عباس بوده اگر دو نفر با هم دعوا کردند. نگوئيد هر دو ساکت بنشينيد. زماني که ما با صدام جنگ داشتيم دنيا مي‌گفت صلح کنيد، کشورمان را گرفته پس بدهد بعد صلح مي‌کنيم، همان سالي که جنگ بود من به مکه رفته بودم يکي از تاجرهاي سعودي مي‌گفت صلح کنيد قرآن مي‌فرمايد: «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ» نساء/128 صلح بهتر است ايراني‌ها هم رفته بودند پارچه بخرند گير اين بزازها افتاده بودند ما آمديم از آن دکان رد بشويم گفتند قرائتي بيا اين مي‌گويد صلح، من به يکي از آنها گفتم يکي از تاق‌هاي پارچه را برداشتم گفت کجا؟ گفتم صلح کنيد، صلح کنيد گفتم صلح يعني اول پارچه را پس بده بعد صلح کنيد. صدام آمده زمين را گرفته صلح کنيم؟ صلح يعني هر چه خورده پس بدهد بعد صلح کنيم. گاهي کار با موعظه نمي‌شود و بايد با نمايش کار را انجام داد. گاهي توي تبليغات بيچاره مي‌شديم که چطور تبليغ کنيم با هر عربي خواستيم صحبت کنيم ساواکي‌هاي سعودي ايرانيها را مي‌گرفتند، که چرا با اينها حرف مي‌زنيد؟ آخرين طرح اين بود که گفتيم آقا برويد ببينيد دو نفر که اينجا نشسته‌اند قيافه‌شان را نگاه کنيد کاري به پيرها نداشته باشيد، اگر ديديد آدمهاي جوان تحصيلکرده‌اي هستند برو پشت سر اينها بنشين دو تا ايراني خودتان جنگ زرگري بگوئيد آقا ايران چرا صلح نمي‌کند؟ آن بگويد آخر اينطور است، اينطور است طوري بالا بالا صحبت کنيد که اين دو نفري که نشسته‌اند گوششان را عقب بدهند يعني آمپول تبليغ از طريق عقب.
يک بار استيضاحي بود گفتيم آقاياني که طرفدار هستند يکي، يکي برويد توي مغازه و بگوئيد آقا ما يک جنسي مي‌خواهيم بخريم که ساخت خود کشور شما باشد مي‌گويند ما في چيزهايي که هست همه از آمريکا و اروپاست اصلاً کارم اين بود که هر يک از اينها 40، 50 دکان را تحقير کنند که هيچي از خودتان نداريد اينها فرم‌هايي از نهي از منکر است.
ما در امامت سه چيز مي‌خواهيم 1- نص يعني اسمش آمده باشد مشخص باشد 2- عصمت گناه نکند فکر گناه هم نکند 3- علم غيب. مأمون وقتي مي‌خواست دخترش را به امام جواد(عليه السلام) بدهد همه دربايان گفتند آقا دخترت را نده لااقل صبر کن اين يک خورده با سواد بشود ليسانسش را بگيرد بابا جان يکي از بت‌هاي زمان ما اينست که مي‌گويند دختر ديپلم بگيرد. پسر ليسانس بگيرد. اين بت را بايد بشکنيم بخشي از مبارزه با تهاجم فرهنگي ازدواج آسان و سريع است. من بارها گفتم خودم پسر ندارم بچه هايم سه دخترند و همه را در زمان دبيرستان شوهر مي‌دهم بعد هم رفتند و نزديک است ليسانسشان را بگيرند بچه دار هم شدند اينکه آدم بگويد دخترم بايد ديپلم باشد. خوب تا برود ديپلم بگيرد فاسد مي‌شود(بعضي از آنها خدايي نکرده) تا برود ليسانس بشود ممکن است دسته گل آب بدهد منحرف بشود خدايي نکرده. ديپلم و ليسانس چه بتي هستند؟
يکي از بت‌هاي زمان ما مدرک است نمي‌خواهم بگويم عمل ارزش ندارد تحصيل و ازدواج هر دو حقند نبايد يک حقي جلوي حق ديگر را بگيرد کار خير را بايد سريع انجام داد. يک کسي سرما خورده بود شک کرد که خربزه بخورد مي‌ترسم بخورم عطسه کنم به آقا گفت يک استخاره بکن تا آقا رفت استخاره کند اين خربزه را خورد گفت چرا؟ گفت ترسيدم بد بيايد.
آدم گاهي مي‌ترسد تا برود ديپلمش را بگيرد بد بشود با داماد شرط کنيد که عروس را بردي ببر منتهي اين مي‌خواهد ديپلمش را بگيرد و ادامه تحصيل بدهد تا دکترا هم بخواند به سلامت. از کار يکي از همکارهاي ما در نهضت سواد آموزي خيلي خوشم آمد شبي که دخترش را به خانه داماد مي‌بردند به پدر عروس گفتند که پسر شما توي جبهه شهيد شده در يک لحظه شکسته شد يک خورده فکر کرد و گفت باشد هيچي نگوييد عروس را ببريد شهيد شدن در راه خدا حق است عروس هم خانه شوهر برود حق است. نبايد آن حق جلوي اين حق را بگيرد. اين اسلام مرگ بر خرافاني که توي کله بعضي‌ها هست مادربزرگ پسر عمويش مرحوم شده مي‌گويند 40 روز عروسي را عقب بياندازيد بابا من چه خاکي به سرم کنم؟ مرد که مرد داماد و عروس چکار کنند؟ تا آن مي‌رود يکي ديگر مي‌ميرد خوب توي هر فاميل يک مشت پير هستند آدم احترام بگيرد. اصلاً من تعجب مي‌کنم چرا دو ماه محرم و صفر عروسي‌ها تعطيل است بله تاسوا و عاشورا تعطيل باشد.
آيه داريم نه حديث داريم نه خود ائمه ما محرم و صفر بچه هايشان را عقد و عروسي نمي‌کردند؟ چرا(بله) دين ما يک چيزي است که از خودمان هم قاطي‌اش شده هم قرآن و حديث و هم خودمان فرق سوره انعام و مائده چه فرقي مي‌کند ما نفهميديم ختم انعام ريشه‌اش کجاست؟ چطور بعضي از سوره‌ها شانس دارد در آن شله زرد و پلو است بعضي سوره قرآن اشکنه هم ندارد خدا شانس بدهد.
مأمون گفت امام جواد(عليه السلام) با اينکه نوجوان است از همه شما بهتر مي‌فهمد آخرش گفتند آقا پس اجازه بده ما امتحانش کنيم مخالفين رفتند يحيي بن اکثم را پيدا کردند به او گفتند يک پولي را به تو مي‌دهيم يک سوال گيج کننده بکن که امام جواد(عليه السلام) گيج شود قبول کرد جلسه‌اي با حضور سران دانشمند درست کردند، امام جواد(عليه السلام) يک نوجوان آمد نشست مأمون هم آمد نشست يحيي بن اکثم هم آمده که آبروي امام جواد(عليه السلام) را ببرد سوال کرد اگر کسي در مکه شکار کرد(حاجي‌ها در مکه حق شکار ندارند) جريمه‌اش چيست؟ امام جواد(عليه السلام) فرمود شب شکار کند يا روز دفعه اولش است يا دفعه دومش، پشيمان شده يا پشيمان نشده در ايامي بوده که لباس احرام پوشيده و يا در ايامي بوده که لباس احرام نپوشيده آن صيدي که شکار کرده نر بوده يا ماده چنان يحيي بن اکثم رسوا شد. خلاصه يک بر هيچ، او را داغون کرد. بعد براي اينکه يک سيلي علمي هم بزند فرمود يک سوال مي‌کنم جواب بده. يحيي بن اکثم را تو خالي کرد پوکش کرد بعد پرتش کرد. فرمود تو که خيلي فکر کردي دانشمند کله دار هستي من هم پهلوي تو کوچولو هستم مي‌شود زني باشد که صبح ساعت 8 بر مرد حرام باشد ساعت 9 حلال باشد ساعت 10 حرام باشد ساعت 11 حرام باشد 2 بعداز ظهر حلال باشد سرشب حرام باشد؟ داغون شد. بعد فرمود حالا به تو مي‌گويم بله کنيز مردم است به او نگاه کني حرام است، کنيز را مي‌خري حلال مي‌شود بعد از خريد آزادش مي‌کني حرام مي‌شود، همان آزاد شده را اگر به ازدواج در بياوري حلال مي‌شود. بعد از ازدواج زهار کني حرام مي‌شود، بعد کفاره مي‌دهي. . . فرمود من که نمي‌خواستم اين حرفها را بزنم حالا براي اينکه تو خيلي دم تکان مي‌دهي من مي‌خواستم به تو يک پاتک بزنم که خبري نيست.
شخصي به يک شيخ گفت آقا شما مي‌توانيد اسم رئيس جمهور فلان کشور را ببريد گفت نه من انگليسي نخواندم خنديد گفت خنده ندارد من هم آيه قرآن «فَسَيَكْفيكَهُمُ اللَّهُ» بقره/137 مي‌خوانم که گيج بشوي در جلسه‌اي 60 هزار سوال آوردند که يکي از اين سوال‌ها بماند، اشتباهي که ما مي‌کرديم خيال مي‌کرديم مأمون که جلسات عملي برگزار مي‌کرد چون به علم علاقه داشت ولي نه مأمون 3 مناظره درست کرد با حضور تمام علما و دانشمندان هي مي‌گفت آقا يک سوال کنيد که امام رضا(عليه السلام) در آن بماند. يک سوال کنيد که امام جواد(عليه السلام) در آن بماند در آن نمي‌ماند. بعد از 3 مناظره ديدند هر مناظره‌اي که مي‌خواهند تحقير کنند عزت اينها بيشتر مي‌شود. معاويه يک نامه به امام علي(عليه السلام) نوشت تو آن هستي که با زور از تو بيعت گرفتند حضرت امير(عليه السلام) فرمود عجب! اين خوبي من است آنکه مي‌گويي براي من ارزش است، آنکه تو خيال مي‌کني زشت است.
کسي نگويد اعتکاف مال پيرمردهاي بيکار است ما مسئوليت اجتماعي داريم پيغمبر(صلي الله عليه و آله) مسئوليت اجتماعي‌اش از شما بيشتر بود مثل بهانه مي‌گوئيم در اداره 4 رکعت نماز بخوان مي‌گويد کار مردم عقب مي‌افتد مي‌گويم امام حسين(عليه السلام) ظهر عاشورا کار نداشت کارمند اداره دخانيات و پست و تلگراف همه کارمندها کار دارند فقط آدم بيکار امام حسين(عليه السلام) بود اين هم ظهر عاشورا را بابا زير رگبار نماز اول وقت خواند. کارمندهاي ما با خانمشان يک ربع حرف مي‌زنند، تخمه مي‌شکني مردم پشت در نيستند، اما براي نماز پشت در مي‌مانند. در جمهوري اسلامي 5 جا روسفيديم يك جا رو سياه. رهبر بهترين رهبرهاي کره زمين رئيس جمهور بهترين امت ما 8 سال تکه تکه شدند يک وجب زمين به صدام ندادند بازسازي و رشد علمي و کتابخانه توليدات، ابتکارات، مسابقات بچه‌ها در آموزش و پرورش و بين المللي ورزشکارها رو سفيديم. يک جا سرمان را پائين مي‌اندازيم خراب کرديم بيائيد درست کنيم مي‌گويند در کشورهاي اسلامي نماز خانه بغل پمپ بنزين تميز است، براي ايراني‌ها کثيف است. نماز خانه رستوران‌هاي کشورهاي ديگر تميز است ايران کثيف است. نماز جمعه کشورهاي ديگر شلوغ است کشور ايران خلوت است نماز ظهر کشورهاي ديگر اول ظهر شلوغ است نماز ايران خلوت است اذلن کشورهاي ديگر حلقومي اذان ايران با نوار ما فقط در نماز خجالت مي‌کشيم. کشوري که 30، 40 بهترين دارد اين لکه ننگ را هم برداريم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته