1375/12/2 نگاه - 1 بايگاني سالانه - 1375



بسم الله الرحمن الرحيم

اينکه مي‌گويم نگاه دروازه نيمي از گناهان است سخن امام صادق(عليه السلام) مي‌باشد. (من تزوج فقد احرز نصف دينه) هر کس همسر بگيرد نصف دينش را حفظ کرده، نيمي از گناهان بخاطر شهوت و نداشتن همسر است هر کس ازدواج کند 50 درصد بيمه است.
همه عضوها امانت خداست، چشم امانت خداست «الْعَيْنُ» در عربي 70 معنا دارد ما در فارسي هم کلماتي داريم که چند معنا دارد مثل شير سماور - شيري که مي‌خوريم - شير بيشه شير چند معنا دارد «الْعَيْنُ أَمَانَةٌ» چشم امانت است يعني شما حق نداريد با شکم پر مطالعه کنيد چون براي چشم ضرر دارد. نزديک غروب که هوا گرگ و ميش است مطالعه نکن براي چشم مضر است. دمر مطالعه نکنيد نزديک تلويزيون نرويد نگاه کنيد. با آب حوض وضو نگير چون آلوده است مي‌خورد به چشم‌ات و مضر است. اگر کسي مراعات نکند خيانت به امانت کرده است.
2- چشم مسئول است يعني از چشم سوال مي‌شود قرآن مي‌فرمايد که «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» اسراء/36 چشم و گوش و دل مسئولند. از چشم مي‌پرسند چرا نگاه کردي؟
3- چشم نعمت است رابطه انسان با دنياي خارج چشم است. منتهي همين چشم بعضي‌ها دارند و استفاده نمي‌کنند «وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ» بقره/7 روي چشم بعضي‌ها پرده است اصلاً حق را نمي‌بينند «وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها» اعراف/179 قرآن انتقاد مي‌کند که چشم دارد آثار را مي‌بيند امام خدا را قبول ندارد.
عظمت انقلاب را مي‌بيند 18-17 سال همه دنيا گفتند جمهوري اسلامي نماند همه صدام را کمک کردند همه توطئه کردند هر رقم کاري مي‌توانستند بکنند کردند و هرکاري هم نکردند نشده مثل بعضي از ماها که گناهي نکرديم پيش نيامده افراد نادري هستند که هرگناهي پيش مي‌آيد انجام مي‌دهند. رشد علمي، اقتصادي، اجتماعي را مي‌بيند اما واقعاً کور است.
قرآن مي‌فرمايد اينهايي که آنجا کور هستند آنجا هم کور هستند «وَ مَنْ كانَ في‏ هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبيلاً» اسراء/72
کسي که اينجا حقيقت را نبيند روز قيامت هم کور بد نيا مي‌آيد انوقت به خدا هم اعتراض مي‌کند«قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَني‏ أَعْمى‏ وَ قَدْ كُنْتُ بَصيراً» طه/125 توي دنيا چشم داشتم چرا قيامت نابينا هستم مي‌فرمايد بخاطر اينکه در دنيا چشم داشتي حقيقت را نديدي.
اميرالمومنين(عليه السلام) مي‌فرمايد(العين طلاعع القلوب) چشم دروازه دل است.
زدست ديده و دل هر دو فرياد که هرچه ديده بيند دل کند ياد
اينکه دلت مي‌خواهد چون نگاه کردي قرآن مي‌فرمايد «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» نور/30(يغضو) يعني پيش بکشند -يعني اگر مي‌خواهيد جلوي گناه را بگيريد شروع‌اش از چشم است. نمي‌فرمايد «لاتَنْظُرُوا» نمي‌شود نگاه نکرد اگر چشمش را ببندد توي جوي مي‌افتد، مي‌رود زير ماشين. بايد نگاه کرد نمي‌فرمايد از خانه بيرون نيائيد، مي فرمايد خانم‌ها و آقايان از خانه بيرون بيائيد نگاه هم بکنيد اما وقتي نگاهت افتاد خيره نشويد. بالاخره آدم وقتي راه مي‌رود زن را مي‌بيند. و شروع حفظ گناه «مِنْ» علامه طباطبايي مي‌فرمايد اين «مِنْ» يعين اگر مي‌خواهيد جلوي فساد را بگيريد اول خط چشم است.
قديم که ماشين نبود گچ و آجر را با الاغ مي‌بردند اين الاغها قطاري مي‌رفتند الاغ جلوي مي‌ايستاد، الاغها همه مي‌ايستادند بعضي از اين افرادي که گچ را مي‌بردند شلاق را به الاغ آخري مي‌زد يکي گفت آقا ان گناهي ندارد اولي ايستاده آنرا حرکت بده، اين هم راه مي‌افتد.
يک مقداري گناهها از چشم است. حديث داريم «الْعَيْنُ جَاسُوسُ الْقَلْبِ»(مصباح‏الشريعة، ص‏9) چشم جاسوس قلب است «العين رائد القلب الفتن»(غررالحكم، ص‏60) چشم پست چي فتنه هاست يعني اول نامه پُست را چشم تحويل مي‌دهد «العين بريد القلب»(غررالحكم، ص‏60)، «العين رائد القلب الفتن» رهبر فتنه‌ها چشم است «العيون مصائد الشيطان»(غررالحكم، ص‏260) «مصائد» قُلاب، وسيله صيد -چشم قلاب است اين تعبيرات راجع به نگاه بد است امام سجاد(عليه السلام) رساله‌اي دارد بنام رساله حقوقيه 50 حق براي 50 چيز نقل کرد مثلاً مي‌فرمايد حق همسايه، حق پدر، حق غلام، حق مادر، حق شريک بعد عضوها را هم يکي مي‌کند مي‌فرمايد و اما حق چشم «وَ أَمَّا حَقُّ بَصَرِكَ فَغَضُّهُ عَمَّا لَا يَحِلُّ لَكَ»(تحف‏العقول، ص‏255) نگاه نکنيد به آنچه که حرام است.
شما وقتي توي خيابان راه مي‌روي تابلوهايي را مي‌بيني، پُلوپز، زودپز، جاروبرقي، صابون، مسواک صبح که از خانه بيرون مي‌آيي آنچه مي‌بيني تو را به سمت دنيا مي‌کشد اما وقتي امدي توي خيابان و ديدي نوشته دل شکستن هنر نمي‌باشد، سلام نشانه ادب است، راست مي‌گويد، نماز باران رحمت است، آمريکا هيچ غلطي نمي‌تواند بکند. يعني يکوقت آدم جمله‌هايي که مي‌بيند جمله‌هاي اخلاقي مذهبي، انقلابي يکوقت جملايت که مي‌بيند پلوپز، زودپز، عکس‌ها در آدم اثر مي‌کند. يک وقت آدم عکس گل و بلبل مي‌بيند. يک وقت يک قلم مي‌خري سوسماراست. حوله مي‌بري صورتت را خشک کني گربه است پتو رويت مي‌کشي پلنگاست، سوسمار و خر و گاو، کفش مي‌خري فيل است. مثل اينکه اينجا باغ وحش است چرا اينقدر حيوان و حشر مگر اينجا رازبقا است؟ ما انسان هستيم چرا اينقدر تبليغات انسان تبليغات وحشي است. چشم‌ها در روح اثر دارد، رنگها اثر دارد.
آيه‌اي در قران داريم راجع به روانشناسي رنگها مثلاً مي‌فرمايد «لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرينَ» بقره/69 گاهي رنگ آدم وقتي به آن نگاه مي‌کند باز مي‌شود گاهي رنگ وقتي آدم نگاهش مي‌کند گرفته مي‌شود. مي‌فرمايد رنگي را انتخاب کنيد که «تَسُرُّ النَّاظِرينَ» آدم به آن نگاه کند شاد بشود به همين خاطر گفته‌اند لباس مشکي نپوشيد حالا عاشورا بخاطر دليل دوم يکي دو روز است اما چرا لباس مشکي؟ لباس سرمه‌اي، لباس تار. يکي دو روز بدليل حادثه طوري نيست. رنگ قرمز براي چشم خيلي ضرر دارد اصلاً آدم آب را توي ليوان بريزد يا ظرف آبي که توي ظرف موج مي‌زند وقتي آدم مي‌خورد لذت بخش است.
قرآن مي‌فرمايد وقتي غذا مي‌خوري به غذايت نگاه کن چون هرچه به غذا نگاه کني دهانت بيشتر آب مي‌آيد و هرچه تراوش بيشتر باشد هضم غدا بهتر است.
علامه طباطبايي ميهماني نمي‌رفت وقتي هم يم رفت زود بلند مي‌شد و مي‌رفت امام جمعه محترم شيراز مي‌گفت در يکي از ميهماني‌ها آمد چند ساعت نشست گفتند علامه 5 دقيقه مي‌نشيند و بلند مي‌شود بعد ديدند علامه اين چند ساعتي که نشسته همنيطور به گيلاس نگاه مي‌کند. يک سيب که به علامه مي‌دادند مدتي به آن نگاه مي‌کرد يعني يک چيزي که به آدمهاي عاقل مي‌دهند پشتش را هم مي‌بينند يعني دست طراح را هم مي‌بيند يک خط شناس وقتي به خط نگاه مي‌کند فکر مي‌کند يک آسمان شناس وقتي به آسمان نگاه مي‌کند فکر مي‌کند ما که به آسمان نگاه مي‌کنيم چيزي حاليمان نيست. يعني هر کس عميق‌تر و دانشمندتر است به چيزي که نگاه مي‌کند پشت آنرا هم مي‌بيند. پشتش اينست که اين چه مي‌شود يک موتور سوار وقتي ويراژ مي‌دهد چرخ جلو را بلند مي‌کند يک مدتي مي‌رود دلش خوش است چهار نفر براي او سوت مي‌کشند يک آدم عاقل مي‌گويد اين حاليش نيست که پشت اين ماجرا اينست از مغز به زمين مي‌خورد بعد چه تلفاتي داريم از اين مانورهاي بدمستي بعد چه جوانهايي، چه تلفاتي، چه بودجه‌اي چه تخصص‌هايي، چه تخت‌هاي بيمارستاني و چقدر دارو و نسخه و خارج شدن ارز يعني يک موتور که چرخش بالا رفت نمي‌داند که بند به کجاست. يک بچه بادام که ديد از حرص‌اش با دندان مي‌شکند. اما يک دندانپزشک نگاه مي‌کند و مي‌گويد اين فشاري که با دندان روي بادام آوردي به دندان فشار وارد مي‌ايد ترک برمي دارد. غذا لاي آن مي‌رود دندانت مي‌پوسد سياه مي‌شود بايد داخل آن را بتراشيم موادي که با آن مي‌خواهيم گود دندان را با آن پُر کنيم از خارج مي‌آيد تو امروز بادام مي‌شکني ولي وصل به آمريکا مي‌شود به اين مي‌گويند ديد عميق. يعني آدم به هر چيزي نگاه کند بُن و بيخ و عاقبت کار را ببيند.
يک جوان دختري را که مي‌بيند قشنگ است علاقمند مي‌شود. حديث مي‌گويد اين دختر خوشکل است ولي بعضي دخترهاي بي اصل ولو شکل‌شان خوب باشد مثل گلي است که ريشه‌اش توي پهن است. گل خوشکل است اما ريشه‌اش توي کود است اين خانم خوشکل است اما پدر و مادرش اصالت ندارند. شيري که خورده، ناني که پدرش به او داده. يک خانم پزشکي اخيراً عروس شده افطاري‌ها جايي نمي‌رفت پرسيدند چرا؟ گفت من بچه اول‌ام است سعي مي‌کنم اولين لقمه‌هايي که مي‌خورم که بناست جزو سلول بچه‌ام بشود مي‌خواهم لقمه‌هايي باشد که صددرصد حلال باشد. خانم پزشک است اما دقت مي‌کند چه مي‌خورد چه به بچه‌اش مي‌دهد. آدم هم داريم که مي‌گويد بچه‌ام خوش باشد دزدي هم بود باشد.
يک کسي رفت هندوانه‌اي دزديد شروع به خوردن کرد گفتند دزدي است گفت من بخاطر خنکي‌اش مي‌خورم کار به دزدي‌اش ندارم. ولي آدم مذهبي پشت اين هندوانه حسابهاي ديگري هم مي‌کند ديدها بايد عميق باشد.
چند تا نگاه عبادتست
1- نگاه به قرآن ولو آدم قرآن را حفظ است از روي آن بخواند
2- نگاه به امام روايت داريم شيعه و سني نقل کرده‌اند «النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عِبَادَةٌ»(أمالي صدوق، ص‏361) شخصي به ديگري گفت مي‌خواستي زمان حضرت علي(عليه السلام) باشي گفت بله گفت زمان حضرت علي(عليه السلام) که ماشين نبود هواپيما نبود کشتي نبود بمب و اتم نبود پتروشيمي و اتوبان و. . . بود گفت علي(عليه السلام) که بود در جوار علي(عليه السلام).
شخصي به امام جواد(عليه السلام) رسيد ديد بني عباس ايشان را بردند در يک زندگي اضطراري و غذاي رنگارنگ براي امام جواد(عليه السلام) درست کردند تا وارد شد به ذهنش امد با اين زندگي که حکومت براي امام جواد(عليه السلام) درست کرده فکر نمي‌کنم ديگر امام جواد(عليه السلام) هوس برگشتن به مدينه را داشته باشد. همين جا خوب است. تا اين به مغزش آمد امام جواد(عليه السلام) چون علم غيب داشت گفت چي داري فکر مي‌کني؟ به خدا قسم نان خالي در کنار پيغمبر(صلي الله عليه وآله) شرف دارد بر بهترين غذاها پهلوي مأمون الرشيد و هارون الرشيد.
گاهي انسان در يک روستا نان حلال بخورد با آرامش بهتر است از انواع نانها و درآمدهايي که در ان دلهره باشد. مي‌گويند يک گربه با شير بحث‌اش شد شکل گربه و شير مثل هم است شير به گربه گفت خاک توي سرت! گفت چرا؟ گفت من برگ زرد توي جنگل‌ها مي‌خورم شيرم تو جوجه کباب پهلوي پولدارها مي‌خوري گربه‌اي. گفت راست مي‌گويي گاهي به من مي‌گويند پيشي! هرچه خوردم آب مي‌شود.
درآمد قاچاق زياد است اما يکمرتبه پليس مي‌گويد پيشي! ! قاچاقچي. . . . گاهي درآمدها حرام است فلان جنس را از گمرک رد کنيم مارمولک بازي در کوچه و خيابان و بازار هست اما گاهي وقتها يک پيش دارد. به(پيش‌اش!) نمي‌ارزد.
عروس و داماد با هم حرف بزنند، خانم من دانشجو هستم پول هم ندارم با هم ازدواج کنيم بعد به حقوق مي‌رسيم نمي‌خواهد تالار بگيريم همينطور عقد کنيم آقا من پول ندارم ولي تو ديپلم هستي کمک‌ات مي‌کنم فوق ديپلم بشوي تو ديپلم نداري من دانشجو هستم مهريه تو اين باشد که من به تو درس مي‌دهم قبول کن خلاص.
زني آمد نزد پيغمبر(صلي الله عليه و آله) و عرضه داشت يا رسول الله من
مي خواهم شوهر کنم الان باشد مي‌گويند خفه شو! بي حياي پررو - پررويي نداريم ما زنِ شهيد داريم ازدواج نمي‌کند مي‌گويد من مي‌خواهم وفادار باشم البته معناي وفا را اين خانم نمي‌فهمد که چيه. مگر وفاداري به اينست که آدم ازدواج نکند. شما هم وفادار باش هم ازدواج کن.
شخصي سرما خورده بود گفتند خربزه نخور. گفت من هم سرما مي‌خورم و هم خربزه مي‌خورم، ربطي به هم ندارد.
يکي از همکاران ما شبي که مي‌خواستند دخترش را به خانه داماد ببرند، خبر آورده‌اند بچه‌ات جبهه شهيد شده، يک لحظه فکر کرد فرمود شهادت خير است ازدواج هم خير است. اين خير نبايد جلوي آن خير را بگيرد. خيلي خوب اين برود آن هم شهيد بشود اين شده حالا که همه بساط را به هم بريزيم که چي؟ هم آدم وفادار است به شوهرش، يعني اهداف شهدا را دنبال مي‌کند.
حالا يک خانم شهيد نمي‌خواهد ازدواج کند نکند نمي‌گوئيم حتماً ازدواج بکند اما خيال نکنند ازدواج کردن بد است و آنکس که ازدواج نکرده مقدس است و باتقوا اينکه ازدواج کرده خانم وِلِي است، نه خير. اينکه ازدواج کرده مقدس است و آنکه ازدواج نکرده همينطور بي خود ازدواج نکرده. نمي‌خواهد ازدواج نکند آخر بعضي‌ها که ازدواج نکرده‌اند خيال مي‌کنند اينها از اولياء خدا هستند آنوقت يک خانم شهيد يا يک خانم ديگر که ازدواج مي‌کند مي‌گويند اين چه آدم بي معرفت و بي وفايي است من مي‌خواهم به اين بي معرفت و بي وفا نگوئيد خيلي هم معرفت دارند.
نگاه به امام نگاه به قرآن نگاه به رهبر عادل(النظر الي الامام المُقصد عبادة) حديث داريم. نگاه به کعبه نگاه به عالم نگاه به سيد عبادتست نگاه به دريا نگاه به سبزي نور چشم را زياد مي‌کند نگاه به اب غم را برطرف مي‌کند آب نما. رئيس دانشگاه مي‌گفت ما در دانشگاه دو سه تا آب نما درست کرديم دانشجوها حتي موقع استراحت مي‌آمدند دور اين آب نما. روايت داريم در زندگي مادي به زير دست خودت نگاه کن تا شکر کني مثلاً قالي دست باف داري نگاه کن به آن آقا که قالي ماشيني دارد قالي ماشيني داري نگاه کن به آن آقايي که روي موکت نشسته يا روي زيلو نشسته چون وقتي آدم به زيردست‌اش نگاه مي‌کند شکر مي‌کند امام اگر به بالا دستش نگاه کند آهي مي‌کشد و مي‌گويد اگر خداوند به اينها داده ما وِل معطل هستيم آدم وقتي با پولدارها نشست وقتي بلند مي‌شود و از خانه پولدار بيرون مي‌آيد با بعض خدا از خانه بيرون مي‌آيد يعني با عشق خدا رفت توي خانه با بغض خدا بيرون مي‌آيد نگاه به پولدار اين خاصيت را دارد.
اما در مسائل معنوي فلاني درس‌اش بهتر است شجاعت‌اش بيشتر است عبادت و خلوص‌اش بيشتر است در کمالات به بالاتر از خودت نگاه کن تا الگو بگيري. به امام سجاد(عليه السلام) گفتند خيلي عبادت مي‌کني فرمود من کجا و علي(عليه السلام) کجا به علي(عليه السلام) گفتند خيلي عبادت مي‌کني فرمود من کجا و رسول الله(صلي الله عليه و آله) کجا در کمالات «حتى أسرح إليك في ميادين السابقين»(مصباح‏المتهجد، ص‏849) جزو دعاي کميل است يعني خدايا من مي‌خواهم درميدان سبقت بگيريم منتهي نه سبقت در خانه و ماشين سبقت در کمالات.
نگاه به آيات الهي «أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ» غاشيه/17 به شتر نگاه نکردي؟ حکيمي هنوز شتر نديده بود گفتند شتر حيواني است که مي‌خوابد بار روي آن مي‌گذاري يکمرتبه بلند مي‌شود اين حکيم دانشمند بود يک خورده فکر کرد و گفت گردنش دراز است گفتند از کجا فهميدي گفت محاسبه کردم چون بار سنگيني که خوابيده روي آن مي‌گذاري مي‌خواهد بلند شود نياز به اهرم دارد بايد چيزي باشد که اهرم‌اش باشد پس بايد گردنش دراز باشد گفتند انسان هم سوارش مي‌شود. گفت پس گردنش بايد منحني باشد چون اگر قدش بلند است پس آدم چطوري بايد روي آن بپرد مگر همه مردم بايد پرش کنند اين بايد گردنش حالت منحني داشته باشد که آدم پايش را روي آن بگذارد و بالا برود گفتند توي بيابانها زندگي مي‌کند گفت پس بايد کف پايش پهن باشد که توي شن فرو نرود و به همين خاطر گفته‌اند شتر را نحر کن و گوسفند را ذبح کن. ذبح يعني چهار تا رگ‌اش را ببر البته دو تا رگ است دوتاي ديگر مري و ناي است که همينطوري به آنها گفته‌اند رگ راه نفس، راه غذا اينها رگ نيستند. اگر مي‌گفتند شتر را ذبح کن هم پدر شتر در مي‌آمد و هم پدر قصاب. چون مثل تنه درخت است. مگر مي‌شود. . . ولذا شتر را گفته‌اند همينطور که ايستاده يک سيخ چه توي چاله(زيرگردن) آن بزن که زود به قلب برسد چون ته گردن شتر يک گودي است نزديک به قلب تا به قلب خودر هم قصاب راحت مي‌شود و هم شتر اگر مي‌گفتند شتر را ذبح کنيد شتر ذبح کردن يک بلايي بود.
«كَيْفَ خُلِقَتْ» نگاه کنيد شتر چطور آفريده شده «وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ» غاشيه/18 کنار شتر آسمان گذاشته اين يک درس است براي مبلغين که اگر کسي مي‌خواهد تبليغ کند هميشه محلي حرف نزند اگر مي‌فرمود نگاه کنيد به شتر مي‌گفتيم خيلي خوب پيغمبر(صلي الله عليه و آله) هم چون توي عربها بوده و آنجا هم شتر سوار بوده‌اند مَثل از محله خودشان زده فوري مي‌فرمايد «أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ» پشت سر آن فرموده «وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ» به آسمان نگاه کن يک مثال زميني و يک مثال آسماني يکي منطقه‌اي يکي بين المللي يکي ارضي يکي سمائي «إِلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ» غاشيه/19 نگاه کن به کوهها، ما همينطور مي‌گوئيم کوههاي سر به فلک کشيده اصلاً شما تا بحال درباره کوه فکر کرده‌ايد اگر اين کوه نبود دائماً زمين زلزله مي‌شد چون گداختگي زمني دائماً پوست زمين را مي‌جنباند ما هميشه هي مي‌جنبيديم اين کوهها مثل سنگي که روي سيني درِ ديگ مي‌گذارند است.
اگر کوهها نبود چه طوفانهايي پدرمان را در مي‌آورد ديواري است براي جلوگيري از طوفان اگر کوهها نبود سه شنبه برف مي‌آمد چهار شنبه هم‌اش آب مي‌شد اين کوهها زمينه‌اي است براي ذخيره برف تابستان يعني مثل بانک پولها را نگه مي‌دارد تدريجاً ميدهد. سنگ و گياه‌هايي که در کوه ست گياه‌هاي داريويي غارهايش براي حيواناتش سنگ هايش براي ساختمان تازه اين مقداري که از کوه بيرون است مثل ميخي که مي‌کوبي يک خورده از آن بيرون است اکثر ميخ توي چوب فرو ميرود اين کوهي که بيرون آمده در دل زمين است و در دل زمين مثل شبکه اينها در هم فرو رفته و نوک کوه در فضا قلاب انداخته که تناسب اين کره زمين را با فضا و تناسب زمين را با گذاختگي حفظ مي‌کند
داريم که پيغمبر(صلي الله عليه و آله) خيلي به آسمانها نگاه مي‌کرد. حديث داريم که هم شيعه و هم سني آنرا نقل کرده‌اند که پيغمبر(صلي الله عليه و آله) اين آيات را مي‌خواند «إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ» آل عمران/190 خداوند انشاالله صدام را نابود کند راه کربلا باز شود برويد نجف ما مقدار کمي از عمرمان را نجف بوديم حدود يک سال و خورده‌اي طلبه نجف بودم سحرها که در حرم حضرت علي(عليه السلام) باز مي‌شد مي‌خواستند سحرها در حرم را باز کنند اين آيه را مي‌خواندند.
خود حضرت امير(عليه السلام) هم مي‌خواند «إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» در آفرينش آسمانها و زمني «وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ» همينکه شب و روز اختلاف دارد و پشت سر هم است و کم و زياد مي‌شود «لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ» آدمهاي عاقل در اين گردش فکر مي‌کنند «الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ» آل عمران/191 ياد خدا مي‌کنند ايستاده نشسته، خوابيده ياد خدا مي‌کنند، ما براي خوابمان هم دستور داريم وضو بگير بخواب انگار تا صبح عبادت مي‌کني گفته‌اند سه «قُلْ هُوَالله» بخوان بخواب ثواب يک ختم قرآن دارد در خواب هم دعا داريم «وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» فکر مي‌کنند در آفرينش زمين و اسمان بعد که فکر کردند ايمان دارند يعني ايمانشان بر اساس فکر است آخر ايمان بعضي‌ها بر اساس تقليد است مي‌گويد من دين دارم چون مادر بزرگم شله زرد نذر مي‌کند يعني شله زرد مادر بزرگشان دليل دين ايشان است مي‌گويد من دين دارم روي عکس حضرت علي(عليه السلام).
يکي از ساواکي‌هاي زمان شاه يکي از علما را برده بود و داشت مي‌زد مي‌گفت شما دين نداريد مي‌گفت من دين ندارم؟ ! فوري عکس حضرت علي(عليه السلام) را از جيبش درآورد و گفت پس چرا به من مي‌زني؟ گفت شاهنشاه به ما حقوق داده بزنيم اگر نزنيم حقوقمان حرام است. اما آنها «وَ يَتَفَكَّرُونَ» بعد مي‌گويند «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً» اين هستي بيهوده نيست. نگاه، نگاه عبرت آميز. امام صادق(عليه السلام) فرمود زکات چشم اينست که نگاه هايت عميق باشد نگاه سطحي نکني. گاهي افرادي خانه مي‌سازند هيچ گناهي در آن نيست افرادي هم خانه مي‌سازند با همه رقم گناهي. امام حسين ع آمد ديد يک کسي دارد خانه مي‌سازد مي‌برد بالا فرمود «رَفَعَ الطِّينَ وَ وَضَعَ الدِّينَ»(مستدرك‏الوسائل، ج‏3، ص‏467) گِل را برد بالا دين را آورد پائين يعني از دين‌اش کم کرد. گِل را بالا برده. درآمد بعضي‌ها خوب است اما به چه قيمتي 18 دروغ گفته، 4 غيبت کرده کلک زده کلاهبرداري کرده کت و شلوارش ده‌ها هزار تومان است اما با چه قيمتي ماشين چند ميليوني با چه قيمتي، ارزش با امام حسين(عليه السلام) است زير سم اسب رفت يک سر سوزن از دين‌اش کم نشد آدم هست يک بستني به او بدهي 22 تا دروغ برايت مي‌گويد.
حديث داريم اگر آدم يم خواهد بداند چقدر نرخ‌اش است ببيند کجا گناه مي‌کند اگر با يک بستني دروغ گفت يک بستين مي‌ارزد. آقا بنده ليسانسم نخير شما بستني هستي براي اينکه با يک بستني امضاي ناحق کردي آقا بنده حجةالاسلامم نخير بخاطر اينکه فلاني خوشش بيادي روي منبر تعريف‌اش را کردي تو متملقي مگر هر کسي مُرد مي‌شود روي منبر از او تعريف کرد براي اينکه صاحب عزا خوشش بيايد من تملق بگويم بخاطر اينکه پاکت پول بگيريم اگر با يک سکه دروغ گفتي يک سکه هستي اگر با يک قطعه زمين دروغ گفتي يک قطعه زمين هست.
اميرالمومنين(عليه السلام) فرمود هستي را به علي(عليه السلام) بدهند که گناه بکند حتي گناه کوچولو پوست جو را از دهان مورچه بگيرد ولله قسم اين گناه را نمي‌کنم يعني نرخ علي(عليه السلام) از هستي بشتر است نرخ ما هم يک بستني. آيت الله العظمي حکيم مرجع تقليد بزرگي در عراق بود ايشان يک نماينده داشت در يک شهري کي مرجع ديگر هم يک نماينده داشت اين نماينده دعوت مي‌کرد که مردم تقليد آقاي حکيم را بکنند و آن نمايند ههم دعوت مي‌کرد که تقليد آن مرجع را بکنند بين اين دو نماينده اختلاف شده وبد. مرحوم آيت الله حکيم نماينده‌اش را به نجف احضار کرد فرمود شما با فلاني مسأله داريد گفت آقا من براي شما شاخ و شانه مي‌کِشم آن هم براي. . . فرمود من را وِل کن «إدفن الحکيم و الرفع الاسلام» اين جمله را آيت الله حکيم فرمود اِنگار من مُردم به فکر اسلام باش. حالا اين آقا رئيس جمهور بشود يا نشود من دروغ بگويم که آن آقا رئيس جمهور بشود؟ من گناه کنم که اين به مجلس برود؟ من کم فروشي کنم که صاحب مغازه پولدار بشود؟ من رشوه بگيريم که زنم النگو داشته باشد. در مرجع تقليد فرمود خاک کن توي سر من به فکر دين‌ات باش.
حضرت امام(رحمة الله عليه) مدرسه فيضيه جمله‌اي فرمود که مردم جيغ کشيدند از گريه کردن من جمله‌اش را نمي‌توانم بگويم منتهي خودش گفت من جمله‌اش را با چند رقم معنا مي‌کنم، کلمه او به زبانم نمي‌گردد بگويم فرمود(واي بحال من اگر انقلاب کرده بودم که مردم دست من را ببوسند) من به فکر دين هستم اصلاً اگر به فکر دين بودي خودت عزيز مي‌شوي من اگر خواستم علي(عليه السلام) را معرفي کنم خودم هم عزيز مي‌شوم اما اگر خواستم علي(عليه السلام) را معرفي کنم در سخنراني ولي هدفم معرفي علي(عليه السلام) نبود هدفم معرفي خودم بود. قرائتي چه چيزهايي گفت چقدر باسواد است ما تا حالا نشنيده بوديم. اگر بخواهم خودم را معرفي کنم بهترين سخنراني هم بکنم مي‌گوئيد وِل کن بابا. اگر جوي آب، آب ر ابه مزرعه برساند درختها خودش هم سبز مي‌شود امام علي(عليه السلام) فرمود وقتي اولياء خدا نگاه مي‌کنند به باطن دنيا نگاه مي‌کنند ولي باقي مردم به ظاهر نگاه مي‌کنند واي بحال کسي که عقلش توي چشمش باشد.
به شخصي گفتند فلاني چه رکوعي! چه نمازي! نمي‌داني چه عبادتي مي‌کند! فرمود ببين عقلش هم کار مي‌کند يا نه چون ممکن است مثل ابوموسي اشعري باشد خر مقدس سوار الاغ مي‌شود، ولي با علي بن ابي طالب(عليه السلام) مخالفت مي‌کند. توي انقلاب خودمان آدم داشتيم چند ليتر گريه کرد که‌اي مهدي(عجة الله تعالي فرجه الشريف) بيا. خوب بيايد چکار کند؟ نائب‌اش آمد تو براي نائب‌اش چه کرده‌اي که براي خودش. . . اقيانوس اطلس بيا خوب توي حوض خانه خودت چقدر شيرجه رفتي تا. . .
بالاخره امام(رحمة الله عليه) آمد صدام هم به ما حمله کرد امام(رحمة الله عليه) هم فرمود دفاع واجب است تو چقدر گوش به حرف نائب امام دادي که حالا مي‌خواهي. . تو2 تومان نسيه کردي دزديدي، حالا يک ميليون وام مي‌خواهي؟ ! توي حوض خانه‌ات صورتت را نشستي، مي‌خواهي توي اقيانوس اطلس شيرجه بروي؟ کساني که توي انقلاب نقشي ندارند انيها اگر توبه نکنند امام زمان(عجة الله تعالي فرجه الشريف) هم بيايد نقشي نخواهند داشت.
نگاه به نامحرم حرام است. آقايان نگاه نکنيد نگاهِ اول که افتاد طوري نيست دومي ديگر نگاه نکنيد منتهي نگاه اولي که. . . آخر يک کسي نگاهش افتاد به دختري همينطور داشت نگاه مي‌کرد(چشم هايش را باز نگه داشته بود) گفت مي‌خواهم نگه اول باشد! ! نه بابا اينکه مي‌گويند نگاه اول حلال است يعني چشمت را پائين بيندازي و الا اولي که آدم طولش بدهد خوب اين طول دادن است.
يک ترسو را بردند به او آمپول بزنند از آن پول مي‌ترسيد گفت « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم» ?(ميم را مد داد) اينقدر ميم را کشيد تا آمپول را زدند. نگاه اول نگاهي که فوري پائين بيايد «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» نور/30 اگر نگاه نکنيد دروازه نيمي از گناهان بسته مي‌شود.
آنوقت حديث داريم اگر پسر و دختري نگاه کرد براي رضاي خدا چشمش را پائين انداخت خداوند جبران مي‌کند هم در دنيا همسر خوب به او مي‌دهد مي‌گويد اين مزد آن نگاه نکردن هم در آخرت به او حورالعين مي‌دهد مي‌گويد مزد آن است هم در قيامت که همه چشم‌ها گريانند. چشمي که به حرام رسيد نگاه نکرد آن گريه نخواهد کرد چون نگاه سهمي از سهام شيطان است نگاه تيري از تيرهاي شيطان است.
گاهي از نگاها نگاه تحقير است نگاه تهديد است. با نگاه کسي را نترسانيد حديث داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ نَظَرَ إِلَى مُؤْمِنٍ نَظْرَةً لِيُخِيفَهُ بِهَا أَخَافَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ»(كافي، ج‏2، ص‏368) اگر کسي مومني را بترساند خداوند روز قيامت او را مي‌ترساند گاهي آدم بوق مي‌زند کسي بپرد بالا کيف مي‌کند شما با نگاه چه خبره سياه سياه مي‌روي. با نگاه قمزه نرويم با نگاه کسي را مسخره نکنيم.
نگاه عبرت، نگاه عبادت، نگاه مطالعه، نگاه درس گرفتن ارزش است. نگاه شهوت، نگاه غفلت، نگاه به پولدارها با بغض مسموم است.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»