1373/9/17 كشاورزي بايگاني سالانه - 1373



بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

ما در مركز تحقيقات وزارت كشاورزي هستيم. موضوع بحثمان تذكرات و مسائلي راجع به كشاورزي است. قرآن مي‌فرمايد: آنچه كمبود است اشكال در شماست. «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنْ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنْ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمْ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمْ الْأَنهَارَ»(ابراهيم/32) ما براي شما آسمانها و زمين را قرار داديم. نحرها را در اختيار شما گذاشتيم. خورشيد و ماه را در اختيار شما گذاشتيم. شب و روز را در اختيار شما گذاشتيم. همه چيز را در اختيار شما گذاشتيم. «وَسَخَّرَ لَكُمْ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمْ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ»(ابراهيم/33) «وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»(ابراهيم/34) اگر بخواهيد نعمت‌هاي خدا را بشماريد نمي‌توانيد بشماريد. بعد مي‌گويد: اشكال در خودت است. يا مديريت‌اش يا توليدش يا مصرفش غذا هست. مجاني و ارزان داديم. منتهي انسان ظلم مي‌كند و كفران مي‌كند. آيت الله صدر در كتاب «اقتصاد» اين آيه را آورده است و تفسير عجيبي هم دارد. اگر در يك كشوري قحطي است «إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ» بايد ديد كدام كشور است. ما الان نفت داريم. مغز هم داريم. آدم هم داريم. منتهي صدام ظالم به ما حمله كرد. كلي پول در جنگ از دست داديم. بعد هم كه جنگ تمام شد كلي از پول‌هاي ما صرف بازسازي مناطق شد. امام علي(ع) مي‌فرمايد: شكمي گرسنه نيست مگر اينكه در كنار شكم گرسنه يك آدم پرخوري است. اگر هر كسي دو جفت كفش داشته باشد، كسي بدون كفش نيست. اگر افرادي مي‌لرزند براي اين است كه در چمدان‌هاي ما لباسهاي زيادي هست.
اهميت كشاورزي: از نظر رواني، آدم وقتي خودش زحمت كشيد احساس لذت مي‌كند. احساس مي‌كند مفت خور نيست و دسترنج خودش است. اين احساس لذتي كه كشاورز دارد ديگران ندارند. علت اينكه مصرف ما زياد است چون راحت خرج مي‌كنيم. بريز و بپاش در شهرنشين هاست. اگر نانواهاي ما خوب نان بپزند ما نيازي به گندم از خارج از كشور نداريم. آن مقداري كه مي‌خريم همان مقداري است كه اسراف مي‌كنيم. از نظر سلامتي كشاورزها از شهرنشين‌ها سالم‌تر هستند. اين پول سونا مي‌دهد كه عرق‌اش در بيايد. او خودش در حين كار عرقش در مي‌آيد. يعني براي ما گران تمام مي‌شود تا بخنديم. اما براي او خنديدن خيلي راحت است. اينطور هم نيست كه ما بيشتر از او بخنديم. از نظر اخلاقي آنها ايام فراغت‌شان را با كارهاي مفيد پر مي‌كنند. برخلاف ما كه ايام فراغتمان همينطور هدر مي‌رود. كشاورزي شغل خداست نه شغل انبياء! معلمي شغل خداست. منتهي به ديوارها مي‌نويسند كه معلمي شغل انبياست. «الرَّحْمَانُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ»(الرحمن/1و2) يعني خداوند معلم است. بعد از خدا جبرئيل است. «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى»(نجم/5) بعد از اينها پيغمبر است. «وَيُعَلِّمُهُمْ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ»(بقرة/129) كشاورزي شغل خداست. خود خدا هم گفته است «أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ‌ام نَحْنُ الزَّارِعُونَ»(واقعة/64) تو خيال مي‌كني يك دانه را مي‌كاري و بذر مي‌افشاني. كشاورز واقعي من هستم. تمام انبياء كشاورز بودند. تمام انبياء چوپان بودند. چوپاني خودش يك درس است. دختراني كه كوچك هستند عروسك قنداق مي‌كنند. براي اينكه وقتي مي‌خواهد در بيست سالگي بچه قنداق كند اين روح عروسك قنداق كردن در او هست كه بزرگ بشود. راه دست او بشود. انبياء چون مي‌خواستند با يك مشت آدم بي مغز كار بكنند، خداوند قبل از اينكه اينها را پيغمبر كند چوپان مي‌كرد. چوپان بايد ده ساعت سر پا بايستد تا اين بزغاله سير بشود. اين خيلي حوصله مي‌خواهد. هيچ شغلي به اين اندازه دشوار نيست. بايد تمرين كند تا با آدمهايي كه كُند هستند، بتواند كار كند. تمرين حوصله است. اگر گنجشكي دانه‌اي را بخورد براي كشاورز ثواب است. اگر مور و ملخ بخورد، ثواب دارد. اينها را حديث داريم. از خودم نمي‌گويم. پيغمبر فرمود: «من اكل كد يده» خوشا به حال كسي كه شغل بازويي دارد. بر خلاف اينكه الان هر كس مدرك گرفت مي‌خواهد كه پشت ميز بنشيند. «مر علي الصراط كالبرق» روي پل صراط از همه زودتر مي‌گذرد. رحمت خدا بر كسي كه شغل او بازويي باشد. حديث داريم به كسي كه شغل او بازويي باشد پاداش انبياء را مي‌دهند. دختر و پسر بايد شغل بازويي داشته باشند. هركسي يك هنري داشته باشد. «طلب العلم فريضة علي كل مسلم» اين حديث را هم داريم. «طلب الحلال فريضة علي كل مسلم» البته حديث داريم. «كل مسلم و مسلمة» بعضي حديث‌ها را هم داريم. «كل مسلم» منتهي اين حديث‌هايي هم كه مي‌گويد: مرد مسلمان، مراد زن مسلمان هم هست. مثل اينكه مي‌گويند: عابرين از خط پياده رو عبور كنند. اين شامل عابرات هم مي‌شود. نمي‌توانيم بگوييم: عابرين جمع مذكر است. يعني مردها از وسط پياده رو بروند. پس زنها وسط خيابان بدوند. خلاصه بعضي جاها كلمه مرد مراد هم مرد است و هم زن است. شخصي وارد منزل پيغمبر شد. ديد حضرت دارد كار مي‌كند. گفت: چه كار مي‌كني؟ گفت: دارم كار مي‌كنم. گفتند: چرا؟ گفت: اگر آدم بيكار باشد فتنه درست مي‌كند. انسان بايد وقتش از حلال پر بشود وگرنه دست به حرام مي‌زند. امام علي(ع) را ديدند كه صد هزار هسته خرما بار داشت. گفتند: اين چيست؟ فرمود: انشاء الله صد هزار درخت خرما است. از اين معلوم مي‌شود كه بايد ما از ريزترين چيزها بيشترين استفاده‌ها را بكنيم. مردم سه دسته هستند. 1- بعضي‌ها توليدشان زياد است، مصرفشان كم است. 2- بعضي‌ها توليدشان كم است. مصرفشان زياد است. 3- بعضي توليد و مصرفشان مثل هم است. كشاورز مثل شماره يك است. شهرنشين كسي است كه توليدش كم است و مصرفش زياد است. امام باقر(ع) مي‌فرمايد: وقتي مي‌خواهيد بذر بپاشيد بذر را در دست بگير و رو به قبله بايست و اين آيه را بخوان. «أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ»(واقعة/63) اگر هم بلد نيستيد مقصر خودتان هستيد. بعضي از كشاورزهاي ما تقصير دارند. روي زمين كار كردند. از خاك انگور بيرون كشيدند. ميوه بيرون كشيدند. اما از مغزشان سواد بيرون نكشيدند. آن مقداري كه روي زمين كار كرديم روي خودمان كار نكرديم. آن مقداري كه خواهران روي پشم براي قالي كار مي‌كنند روي مغزشان كار نكردند. اين گله را ما از بعضي از كشاورزها داريم. مردم ما معمولاً عشق سواد ندارند. يك ليسانس كه مي‌گيرند هفده سال همينطوري مي‌مانند. سماوري را كه از آن چاي مي‌ريزند آب سر آن مي‌ريزند. «وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا»(طه/114) احدي نبايد بي مطالعه بماند. امام باقر(ع) مي‌فرمايد: وقتي دانه دست گرفتي از خدا كمك بخواه. «اللهم صل علي محمد و آل محمد وجعله مباركا و ارزقه سلامة والعافيه و سرور و الغبطه» خدايا اين بذر را مبارك قرار بده و آنرا در سلامت از آفات قرار بده. بعد مي‌فرمايد: در آن سرور و غبطه قرار بده. يعني ديگران با چشم تعجب به آن نگاه كنند. مثل عروسي كه هر زني مي‌خواهد فرم لباس عروسي‌اش چشم‌ها را به خودش متوجه كند. بايد بدانيم كه هستي از اوست. كشاورزها ايمانشان بيشتر است. چون اداره اي‌ها مي‌گويند: من انشاء الله هفده روز ديگر حقوق مي‌گيرم. يعني اينها جيره بندي است. او منتظر لطف خداست. چون منتظر آب و باران است. توكل‌اش به خدا از كارمند بيشتر است. ولذا داريم كه «وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلْ الْمُتَوَكِّلُونَ»(ابراهيم/12) اهل توكل به خدا توكل كنند. امام فرمود: اهل توكل كشاورزها هستند. در صنف مردم هم طلبه‌ها زودتر از مردم داماد مي‌شوند. نسل طلبگي چيزي ندارد. مي‌گويد: بسم الله الرحمن الرحيم! ازدواج مي‌كنيم ببينيم خدا چه مي‌خواهد؟ دانشجو مي‌گويد: بگذار ليسانس و فوق ليسانسم را بگيرم. بايد حساب كنيم كه هستي از اوست. كشاورز هر دفعه‌اي كه بهار و پائيز را مي‌بيند يك مرده و زنده شدن را تجربه مي‌كند. شوفرهاي كاميون وقتي صدقه مي‌دهند مثل شهري‌ها نيستند كه پنج ريال و يك تومان بدهند. پنجاه توماني مي‌دهد. غذا و سيگارشان درجه يك است. بريز و بپاش آنها زياد است. هيچ چيزي هم ندارند ولي هرچه دارند خرج مي‌كنند. براي اينكه همه‌اش پشت فرمان صحرا ديده است. چون همه‌اش بزرگ ديده است وقتي خرج مي‌كند بزرگ خرج مي‌كند. رگ لوتي گري در اين شوفرها هست كه در پشت ميزي‌ها نيست. اتاق ده متري روح را هم ده متري مي‌كند. مثلاً قصاب‌ها انگشترهايشان بزرگ است. نه اينكه همه‌اش نگاهش به پشت انگشتش است. مي‌خواهد چيز بزرگي ببيند. اينها اثر مي‌گذارد. حديث داريم نگاه كردن به آب و به سبزي روح را باز مي‌كند. خانه بايد باغچه داشته باشد.
روي تحقيقات خودتان هم صاحب نظر باشيد. گاهي در تحقيقات شيطنت است. كما اينكه در جبهه هم مي‌تواند باشد. در مسجد هم مي‌تواند باشد. براي پنجاه سال ديگر شيطنت‌هايي مي‌كنند. شما ايراني هستيد. عقل هم داريد سواد هم داريد. همه تحقيقات خارجي‌ها را يكبار ديگر هم خودتان تحقيق كنيد. عوام هم همينطور است. مثلاً مي‌گويند: زن يك دنده از مرد كمتر يا بيشتر دارد. يكبار عمه‌ات را بخوابان و دنده هايش را بشمار. مي‌گويند: سيزده نحس است. خوب اگر سيزده نحس است چرا حضرت علي(ع) سيزده رجب به دنيا آمد؟ چرا سيزده رجب و رمضان و شعبان اهميت آن از باقي روزها بيشتر است؟ به هر اسمي كه بتوانند شيطنت مي‌كنند. بنابراين معناي محقق اين است كه خودش تحقيق بكند. يكي از علما خواب ديد صبح كه در مسجد مي‌روي اولين موجودي كه مي‌آيد به آن احترام بگذار. ايشان هم رفت و ديد يك سگ آمد. ورود سگ در مسجد حرام است. اين هم سگ را راه نداد. باز فردا شب خواب ديد كه مگر نگفتيم: احترام كن. دوباره فردا ديد كه باز هم سگ در مسجد آمد. سه چهار روز همين اتفاق افتاد. گفت: اگر من هر شب هم اين خواب را ببينم خودم آدم هستم و عاقل هستم. سگ نبايد وارد مسجد شود. ما بايد يك بازنگري كنيم. در تمام اخلاقيات و رسوم آداب همه چيز را بايد بار ديگر تجديد نظر كنيم. نود درصد رسومات ما غلط است. همه چيز را اقتصادي نبينيم. «وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً»(لقمان/20) كشاورزي خودش يك ارزش است. همه‌اش اقتصادي فكر نكنيد. آدم ممكن است پول بدهد و دو كيلو سبزي بخرد. اما هنر باغداري در او از بين مي‌رود. قرآن مي‌فرمايد به همه نعمت‌ها شكمي نگاه نكنيد. سر و كار با آب و خاك جز فطرت ما است. بچه‌ها خيلي دوست دارند گل بازي كنند. خانه‌هاي آجري و چوبي بهتر از خانه‌هاي آهني است. علاقه به خاك در فطرت هست. در دين ما همنيطور است. هفده ركعت كه نماز مي‌خوانيم. هر ركعتي دو تا سجده دارد. بلندترين نقطه بدنمان را روي خاك مي‌گذاريم. با آب و خاك تماس داريم. نام گذاري سوره‌ها به اسم طبيعيت است. سوره بقره، سوره انعام، سوره فيل، زيتون، نمل، نحل، ليل، شمس، نجم، قمر، دخان، حديد، نام سوره‌ها به اسم طبيعت است. در فطرت ميل به طبيعت هست. اينها را خيلي ساده ننگريد. خدا به ما سفارش كرده است كه من زمين را ظلوم قرار دادم نه ذليل! زمين يك دانه مي‌گيرد. يك خوشه مي‌گيرد. خيلي سخاوت دارد. زمين صفت خدايي دارد. «يبدل الله سيئات بالحسنات» يعني بدي‌ها را تبديل به خوبي مي‌كند. زمين آب زباله را مي‌گيرد. آب زلال تحويل مي‌دهد. تصفيه آب براي زمين است. ذخيره آب براي زمين است. زنده‌ها را حمل مي‌كند. مرده‌ها را بايگاني مي‌كند.
هيچ چيزي لغو نيست. اگر زمين را سفت قرار داده بود نمي‌توانستيم كشاورزي كنيم. اگر نرم قرار داده بود نمي‌توانستيم ساختمان بسازيم. خوشا به حال كسي كه از اينها درس مي‌گيرد. «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»(كهف/7) مي‌گويد: تمام زرق و برقها زينت زمين است. هرچه روي زمين است زينت زمين است. كشاورزهاي ما چند تا اشكال دارند. يكي اينكه بعضي از آنها سواد ندارند. نبايد ما كشاورز بي سواد داشته باشيم. حديث داريم مالي در بحر و بر از بين نمي‌رود. مگر اينكه مردم زكات ندهند. «وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ»(انعام/141) روزي كه درو مي‌كنيد زكات هم بدهيد. حديث داريم وقتي مي‌رويد ميوه بچينيد روز برويد تا مردم بيايند و شما را ببينند و تعارف كنيد. بعضي‌ها مخفيانه مي‌روند. عروسي بايد علني باشد تا مردم بيايند و چيزي بخورند. حديث داريم پول كه به فقير مي‌دهيد به بچه‌تان بدهيد كه به فقير بدهد. تا بچه‌تان هم ياد بگيرد. حديث داريم هر ضرري كه هركسي مي‌خورد بخاطر اين است كه حق فقرا را نمي‌دهد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»