1373/11/29 نماز، رکوع و سجود-1 بايگاني سالانه - 1373



بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

امسال ماه رمضان بحث ما درباره‌ي عبادت بود. امروز که در آستانه‌ي شب قدر هستيم و بيننده‌ها بحث را مي‌بيينند، بحث ما درباره‌ي رکوع و سجود است. راجع به رکوع و سجود مطالبي هست كه برايتان مي‌گويم.
در قرآن درباره‌ي رکوع آيات زيادي داريم. مسأله رکوع مربوط به اسلام نيست. حتي قبل از اسلام هم خداوند به ابراهيم مي‌گويد: ابراهيم بلند شو و مسجدالحرام را تميز کن. چون کساني مي‌خواهند به مسجد بيايند و رکوع کنند. يعني به احترام رکوع افراد پيغمر اولوالعزم مسجد را تطهير مي‌کند. «طهرا بيتي» خانه من را پاک کنيد. براي اينکه افرادي مي‌آيند که اهل رکوع و سجود هستند. راجع به ياران پيغمبر داريم «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً»(فتح/29) کساني که با پيغمبر هستند، اهل رکوع و سجود هستند. در تعريف رزمنده‌ها مي‌گويد: «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ»(توبه/112) رزمنده‌ها اهل رکوع هستند. «وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ»(ص/24) پس در قرآن آياتي براي رکوع داريم.
امام صادق(ع) فرمود: «ثَلَاثَةٌ إِنْ يَعْلَمْهُنَّ الْمُؤْمِنُ كَانَتْ زِيَادَةً فِي عُمُرِهِ وَ بَقَاءَ النِّعْمَةِ عَلَيْهِ. . . . . . تَطْوِيلُهُ فِي رُكُوعِهِ وَ سُجُودِهِ فِي صَلَاتِهِ»(كافي، ج‏4، ص‏49). رکوع طولاني عمر را زياد مي‌کند. امام باقر(ع) فرمود: «مَنْ أَتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ يَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ»(بحارالأنوار، ج‏6، ص‏244) کسي که رکوعش را درست انجام دهد، وحشت قبر نخواهد داشت. در آثار رکوع داريم که رکوع بيني شيطان را به خاک مي‌مالد. روايتي داريم که خداوند مي‌فرمايد: «يَا مَلَائِكَتِي أَ مَا تَرَوْنَ كَيْفَ تَوَاضَعَ لِجَلَالِ عَظَمَتِي أُشْهِدُكُمْ لَأُعَظِّمَنَّهُ فِي دَارِ كِبْرِيَائِي وَ جَلَالِي»(تفسيرالإمام‏العسكري، ص‏522)‌اي فرشته‌ها نگاه کنيد و ببينيد که ايشان چه رکوع باحالي دارد. ‌اي فرشته‌ها شما را گواه مي‌گيرم که من به اين فرد به خاطر اين رکوع‌ها عظمت خواهم داد.
رکوع شکري است که انسان در برابر خدا انجام مي‌دهد. آثار ركوع: 1- رکوع خوب باعث مي‌شود که خداوند به انسان افتخار کند. 2- وحشت قبر از انسان برطرف مي‌شود 3- عمر را زياد مي‌کند.
آداب رکوع: وقتي اين آيه نازل شد: «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظيمِ»(واقعه/74). پيغمبر فرمود: اين را در رکوع قرار دهيد، فلذا در رکوع مي‌گوييم: «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ» ادب رکوع اين است که وقتي شما مي‌خواهيد رکوع انجام دهيد، قبل از رکوع دستهايتان را بالا ببريد. امام باقر(ع) فرمود: «مُدَّ عُنُقَكَ وَ لْيَكُنْ نَظَرُكَ بَيْنَ قَدَمَيْك»(كافي، ج‏3، ص‏319) در رکوع خم نشويد. کمر را صاف کنيد. کمر صاف و گردن کشيده باشد که اگر قطره‌اي آب بر روي کمر افتاد اينطرف و آنطرف نرود و صاف بايستد. در کتاب اسرار الصلوه نوشته شده است، معناي اين نوع رکوع اين است که خدايا حاضر هستم گردنم را در راه تو بدهم. در رکوع داريم «إِذَا رَكَعَ جَنَّحَ بِيَدَيْهِ »(كافي، ج‏3، ص‏320) امام رضا(ع) وقتي رکوع مي‌کرد دست‌ها و انگشت هايش باز بود. امام باقر(ع) فرمود: «فَإِذَا رَكَعْتَ فَصُفَّ فِي رُكُوعِكَ بَيْنَ قَدَمَيْكَ تَجْعَلُ بَيْنَهُمَا قَدْرَ شِبْرٍ»(كافي، ج‏3، ص‏334) در رکوع نگاه بين دو پا باشد و پاها از هم باز باشد. در رکوع سفارش شده است كه صلوات هم بفرستيد. حتي اگر ذکر را سه بار بگوييد بهتر است. پس آداب رکوع را با هم مي‌گوييم. 1- کمر صاف باشد. 2- زانو خم نباشد. 3- دستها روي زانو باشد. 4- انگشتها باز باشد. 5- بين دو پا يک وجب فاصله باشد. 6- نگاه پايين باشد. 7- در ركوع به صلوات نيز سفارش شده است. 8- ذکر رکوع را سه بار بگوييد. مسأله‌ي رکوع و سجود علامت عشق و تواضع است. در دنيا افراد وقتي به هم مي‌رسند، براي احترام گردن کج مي‌کنند و تعظيم مي‌کنند. ما هم در برابر خدا تعظيم مي‌کنيم. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: «كَانَ عَلِيٌّ ع يَرْكَعُ فَيَسِيلُ عَرَقُهُ حَتَّى يَطَأَ فِي عَرَقِهِ مِنْ طُولِ قِيَامِهِ»(فلاح‏السائل، ص‏109) راجع به رکوع داريم که علي ابن ابي طالب آنقدر رکوع را طول مي‌داد که «فَيَسِيلُ عَرَقُهُ» عرق از پايش جاري مي‌شد. روايت داريم که پيغمبر نماز جماعت مي‌خواند. حضرت علي نبود. جبرئيل نازل بايست تا علي برسد. اين هم اهميت نماز جماعت را نشان مي‌دهد و هم عظمت علي(ع) را به ما ياد آور مي‌كند. اميرالمؤمنين در مورد ملائکه مي‌فرمايد: خداوند فرشته‌هايي دارد که دائماً در حال رکوع هستند و کمر راست نمي‌کنند.
پيغمبر اکرم(ص) در مسجد نشسته بودند. يک کسي وارد مسجد شد و شروع به نماز خواندن كرد. رکوع و سجودش را ناقص و شکسته خواند. پيغمبر نگاهي به رکوع و سجود آن مرد انداخت و فرمود: «نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرَابِ لَئِنْ مَاتَ هَذَا وَ هَكَذَا صَلَاتُهُ لَيَمُوتَنَّ عَلَى غَيْرِ دِينِي»(كافي، ج‏3، ص‏268) مثل کلاغ به زمين نوک زد. اگر اين فرد با اين مدل نماز بميرد، به دين ما نيست. رکوع از ارکان است. اگر رکوع و سجود را فراموش کني، چه عمدي و چه سهوي باشد، نماز باطل است. رکوع رکن است. قيام متصل به رکوع هم رکن است. از علي ابن ابيطالب خاطره‌اي هست كه شيعه و سني هم آن را نقل کرده‌اند. علي ابن ابيطالب مشغول نماز بود. فقيري در مسجد آمد و به پيغمبر گفت: مردم من فقير هستم. بي بضاعت هستم. به من کمک کنيد. همه نگاه کردند. به ما گفته‌اند: «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ»(ضحى/10) اگر کسي سؤال کرد به او بدهيد. حتي داريم که بگوييد: شايد دروغ مي‌گويد. حديث داريم كه خدا کند فقرا دروغ بگويند. دروغ فقرا است که ما را نجات مي‌دهد. خيلي چانه نزنيد. ده تومان، پنجاه تومان كاري نمي‌كند. آن کس كه مي‌گويد: فقير بايد شرعي باشد، زکات است. براي زکات بايد فقير شرعي باشد. براي صدقات لازم نيست كه فقير شرعي باشد. اين فقير به مسجد آمد. اما هيچ کس به او کمک نکرد. اين فقير دست به دعا برداشت و گفت: خدايا شاهد باش. من به مسجد پيغمبر آمدم و استمداد کردم اما احدي به من کمک نکرد. علي بن ابيطالب در حال رکوع بود. اشاره کرد و آمد انگشتر را گرفت. بعد آيه نازل شد «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»(مائده/55) اين آيه که نازل شد، پيغمبر فرمود: به مسجد برويد و ببينيد چه خبر است؟ چه کسي در رکوع به فقير کمک کرده است. بعد از آن خيلي‌ها از روي چشم و هم چشمي در حال رکوع انگشتر و چيزهاي ديگر خود را به فقير دادند. اما آيه‌اي نازل نشد. خوب است که گل خودش بشکفد. با فوت کردن گل شكفته نمي‌شود. «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» اين ولايت مطلقه است. گاهي وقتها مي‌گويند: پدر ولي بچه است اما ولي بچه حق اين را ندارد که به بچه کتک بزند. مي‌گويند: ايشان والي شهر است. والي شهر است يعني ولايت شهر را دارد. اما اينطور نيست که هر کاري خواست در شهر انجام بدهد. اين ولايت يک ولايت مطلق است. خداوند از هر جهت ولي شما است. خدا مي‌تواند همه‌ي کارها را بکند. رسول خدا هم مي‌تواند. بعد مي‌گويد: آن کسي که در رکوع انگشتر داد هم همينطور است. از اين آيه معلوم مي‌شود که ولايت اميرالمؤمنين يک ولايت کلي است. ولايت همه جانبه است.
راجع به رکوع داريم که رکوع به اندازه يک سوم نماز ارزش دارد. امام صادق(ع) فرمود: «فِي الرُّكُوعِ أَدَبٌ وَ فِي السُّجُودِ قُرْبٌ»(مصباح‏الشريعة، ص‏89) رکوع ادب است و سجده قرب است.
راجع به سجده هم سخنان زيادي داريم. رکوع مخصوص نماز است اما سجده مخصوص نماز نيست. (مثل سجده شکر) اهرم قرب به خدا سجده است. اما من معذور هستم که آيه‌اش را بخوانم. چون اگر آيه را بخوانم همه بايد سجده کنند. اما ترجمه ‌اش اين است: هر کس که مي‌خواهد به خدا نزديک شود، سجده كند. سجده کنيد تا به خدا قرب پيدا کنيد. داريم که بهترين حالات بنده با خدا موقعي است که سجده کند.
قرآن وقتي افراد خوب تاريخ را بيان مي‌کند. مي‌فرمايد: در تاريخ آدم‌هايي بودند که «إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا»(مريم/58) وقتي آيات خدا را براي آنها تلاوت مي‌کرديم، سجده مي‌کردند و گريه مي‌کردند. «عِبادُ الرَّحْمن»(فرقان/63) سيماي بنده‌ي خوب اين است. «يَبيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً»(فرقان/64) کساني که تا صبح سجده مي‌کنند. سجده هم از ارکان است. روايات داريم که اگر مؤمن کارش را خوب انجام دهد، اجرش بيشتر مي‌شود. پرسيدند: يعني چه؟ فرمود: رکوع و سجود را انجام دهيد.
دو سجده وجود دارد که رمز است. در نماز دو بار سجده مي‌کنيم. سجده اول يعني خدايا من مواد غذايي داخل خاک بودم که از طريقه ريشه درخت‌ها ساقه و ميوه شدم. آن ساقه گندم شد و بعد هم به نطفه تبديل شد. من از آن نطفه به وجود آمدم. پس اصل ما نطفه بود. نطفه همان ميوه بود. ميوه همان خاک بود. پس اولين رمز سجده اين است که ما خاک بوديم. بعد از سجده‌ي اول مي‌نشينم. يعني از خاک بلند شديم و دوباره در دنيا‌ي زنده هستيم. سجده دوم يعني مي‌ميريم و دوباره وارد خاک مي‌شويم. سر از سجده دوم برمي داريم. يعني روز قيامت دوباره از خاک بلند مي‌شويم. پس اين سجده کدام است. سجده‌ي ما زندگي ما است. «وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»(بقره/28) از خاک به اين دنيا آمديم. دوباره در قبر وارد خاک مي‌شويم. دوباره زنده مي‌شويم. سجده هماهنگي با همه‌ي موجودات است. «وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً»(رعد/15). قرآن مي‌گويد: کل هستي در حال سجده است. اما هر کدام يک نوع هستند. چمن پياده مي‌رود. سرو سواره مي‌رود. هرکسي در مسير خودش در حال عبوديت است. از امام رضا(ع) داريم «أَنَّ الْعِبَادَةَ الْعُظْمَى إِنَّمَا هِيَ الرُّكُوعُ وَ السُّجُودُ »(عيون‏أخبارالرضا، ج‏2، ص‏103). اوج عبادت رکوع و سجود است. يعني قله‌ي عبادت رکوع و سجود است. پيامبر(ص) مي‌فرمايد: «مَنْ سَجَدَ سَجْدَةً حُطَّ عَنْهُ بِهَا خَطِيئَةٌ وَ رُفِعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةٌ»(ثواب‏الأعمال، ص‏34) برکات سجده را مي‌گوييم: 1- با يك سجده‌ي با توجه «حُطَّ عَنْهُ بِهَا خَطِيئَةٌ» گناهان بخشيده مي‌شود. 2- «وَ رُفِعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةٌ» درجه بالا مي‌رود. 3- مباهات خداوند به او بيشتر مي‌شود. رسول اکرم(ص) فرمود: «إِنَّ الْأَرْضَ الَّتِي يَسْجُدُ عَلَيْهَا الْمُؤْمِنُ يُضِي‏ءُ نُورُهَا إِلَى السَّمَاءِ»(مستدرك‏الوسائل، ج‏4، ص‏485) وقتي بر روي زمين سجده مي‌کنيم، نور آن به آسمان مي‌رود. 4- سجده گاه منور مي‌شود. پيغمبر فرمود: اباذر آن منطقه‌اي که در آن عبادت مي‌کني، در روز قيامت شهادت مي‌دهد. 5- سجده گواه قيامت است. اميرالمؤمنين فرمود: اگر بدانيد که در حال سجده چگونه رحمت خدا را دريافت مي‌کنيد، سر از سجده بر نمي‌داشتيد. امام رضا(ع) فرمود: «إِذَا نَامَ الْعَبْدُ وَ هُوَ سَاجِدٌ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى عَبْدِي قَبَضْتُ رُوحَهُ وَ هُوَ فِي طَاعَتِي»(عيون‏أخبارالرضا، ج‏2، ص‏8) اگر انسان در حال سجده خوابش ببرد، خداوند به فرشته‌ها مي‌گويد: نگاه کنيد «قَبَضْتُ رُوحَهُ وَ هُوَ فِي طَاعَتِي» اين فرد در سجده خوابش برده است. اميرالمؤمنين در سجده ضربت خورد. وقتي ضربت خورد، فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»(خصائص‏الأئمة، ص‏63) من فوز را در قرآن و معجم ديدم. نوزده کمال است که خدا به اينها فوز مي‌گويد. علي ابن ابيطالب هفتاد کمال دارد که روي کره زمين، هيچ احدي هيچ کدام از اينها را ندارد. شهادت حضرت علي(ع) مهم بود. تنها امامي که در سجده شهيد شد حضرت علي(ع) بود. در جنگ خندق عمرو بن عبدود يک ضربتي به سر مبارک اميرالمومنين زد. از سر مبارك حضرت خون آمد. پيغمبر تا سر خوني علي را ديد منقلب شد و فرمود: يا علي اين چيزي نيست. يک بار ديگر هم سر تو خوني خواهد شد.
سي سال قبل از شهادت، اميرالمؤمنين پرسيد: يا رسول الله! بهترين کار در ماه رمضان چيست؟ وقتي پيامبر جواب او را داد، اميرالمؤمنين نشست و رسول خدا گريه کرد و منقلب شد. گفتند: يا رسول الله! علي که چيزي نگفت. شما از ماه رمضان گفتيد و اين گريه ندارد. رسول الله فرمود: در همين ماه رمضان، علي شهيد مي‌شود. امير المؤمنين در شب جمعه شهيد شد. روايت داريم کسي که شب جمعه تا قبل از ظهر شهيد شود، چه امتيازي دارد. دشمنان علي گفته‌اند: «قتل علي لشدت عدله» ضربتي که علي خورد به خاطر اين بود که عادل بود.
حضرت علي گفت: حسن جان من دارم مي‌روم. «فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ»(نهج‏البلاغه، نامه 47) يعني ابن ملجم يک ضربت زده است. شما هم يک ضربه بزنيد. گفت: حسن جان من مي‌روم. در چهار گوشه و در چهار منطقه براي من قبر درست کن که دشمنان نفهمند قبر من کجا است. اگر بفهمند من را از قبر بيرون مي‌آورند. روايت داريم كه معاويه در قنوت نمازش به علي لعنت مي‌کرد. بخشنامه کرد که همه خطيب‌ها به علي لعنت کنند. دل انسان مي‌سوزد که صد سال قبر علي(ع) مخفي بود. حضرت امام که از دنيا رفت تا روز چهلم مرقدش را ساختند، ولي قبر علي ابن ابيطالب چهل سال پنهان بود.
علامه اميني صاحب الغدير پشت حرم مي‌ايستاد و گريه مي‌كرد. گفتند: تنها روحاني پيرمردي که از همه بيشتر گريه مي‌کند، علامه اميني است. وقتي به حرم مي‌آمد، مي‌گفت: السلام عليک يا مظلوم! مظلومتر از علي کسي نبود.
خدايا به آبروي سجده‌هاي علي(ع) به ما معرفت سجده و عبادت، خودسازي، جهاد و تلاش را عنايت بفرما. خدايا به ما توفيق کمک به محرومان، فقرا را عطا بفرما.
«والسلام عليكم و الرحمة الله و بركاتة»