1372/2/9 تعليم و تربيت، تفسير آيه وعلّمَ آدم الاسما بايگاني سالانه - 1372



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.

در محضر مبارك برادران و خواهران و برادراني هستيم از امور تربيتي و اولياء و مربيان و بينندگان بحث را در روز معلم و سالگر علامه شهيد مطهري، موضوع بحث ما بمناسبت تعليم و تربيت و روز معلم آيه «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» البقرة/30 ماجرا اين است كه وقتي خدا خواست آدم خلق كند به فرشته‌ها گفت كه من مي‌خواهم موجودي خلق كنم بنام آدم حالا چرا طرح كرد؟ خدا هر كاري مي‌خواهد بكند كارش را به كسي طرح نمي‌كند با كسي مشورت نمي‌كند كه اگر تصويب شد انجام دهد و گرنه كه نه، تنها موجودي كه خدا قبل از خلق آن طرح مي‌كند بعد خلق مي‌كند خلقت آدم است، فرشته‌ها هم رأي منفي دادند گفتند انسان را خلق نكن مي‌خواهي بشري خلق كني كه مفسد في الارض است خون ريز است براي چه آدم را خلق مي‌كني؟ ما سبحان الله مي‌گوئيم هر چه بخواهي ما عبادت مي‌كنيم از خير اين انسان بگذر گفت من چيزي مي‌دانم كه شما نمي‌دانيد.
نكته‌ها:
طرح مسائل با اهل تدبير يكي از اصول سياسي و اجتماعي است خوب است كه انسان هر كاري مي‌خواهد بكند اول طرح كند رشد دادن به افراد تحت امر است خداوندي هم كه نيازي به مشورت ندارد باز هم طرح مسئله يك ارزش است پيغمبر عقل كل بود اما گاهي وقتها كارهايش را طرح مي‌كرد كسي نگويد من نياز به مشورت ندارم اگر كسي هست بايد پيغمبر باشد اما در عين حال پيغمبر هم مشورت مي‌كند.
دوم: اينكه انتخاب حاكم و جانشين به دست خداست «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» البقرة/30 يعني بدرستي كه من مي‌خواهم خليفه تعين كنم، مي‌شود با كف و صلوات رئيس جمهور و وكيل تعين كرد مدير عامل تعين كرد ولي درباره انتخاب رهبر آسماني بايد از طرف خدا باشد.
سوم: انسان لياقت دارد خليفه خدا باشد، روي هر چه كار كني ارزش آن بيشتر مي‌شود روي چوب كار كني مي‌شود در و پنجره ارزش آن بيشتر مي‌شود روي در و پنجره كار مي‌كني رنگ مي‌زنيم ارزش آن بالا مي‌رود روي پنبه كار مي‌كنيم مي‌شود نخ روي نخ كار مي‌كنيم مي‌شود پارچه روي هر جمادي كار كني ارزش آن بيشتر مي‌شود اگر روي هر چيزي كار كنيم ارزش آن بيشتر مي‌شود بهترين سرمايه گذاري اين است كه روي آدم كار كنيم روي نسل نو كار كنيم هر چه پول خرج مغز بشود حرام نمي‌شود ممكن است كسي پول كفش بدهد غصه بخورد سرنوشت كفش تماس با خاك است راحت پول كفش مي‌دهيم غصه هم نمي‌خوريم اما اگر بيست تومان قيمت كتاب بيشتر شد غصه مي‌خوريم. ما وقتي رشد كرده‌ايم كه وقتي پول كفش زياد باشد غصه مي‌خوريم نه پول كتاب كفش مال خاك است كتاب مال مغز است انسان مي‌تواند خليفه خدا باشد.
از اين آيه معلوم مي‌شود كه فرشته‌ها اطلاعاتشان كم است وقتي ديدند خدا مي‌خواهد انسان خلق كند شروع كردند به سوال كردند و خداوند هم به آنها حالي كرد كه شما بلد نيستيد.
از اين آيه معلوم مي‌شود كه اعتراف و بهانه گناه است اما سوال و رفع ابهام ارزش است خداوند به ابليس گفت سجده كن گفت چرا؟ به فرشته‌ها گفت مي‌خواهم آدم خلق كنم گفتند چرا؟ هر دو گفتند چرا اما فرشته‌ها آبرو دارند و ابليس آبرو ندارد چون يكي از چراها ريشه‌اش سوال است يكي بهانه ولذا در روايات داريم(سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً) وسائل‏الشيعة ج 25 ص 234 سوال كه مي‌پرسيد براي فهميدن باشد.
فرشته‌ها از كجا مي‌دانستند كه آدم خونريز است؟ علامه طباطبايي از اين آيه استفاده مي‌كند كه قبل از آدم و اين نژاد يك نژاد ديگر هم بوده است كه فرشته‌ها از آن نژاد سابقه اين نژاد را هم بر آن حمل مي‌كردند وگرنه اگر بدون مقدمه بگويند كه اين آدم را خلق نكن خدا هم مي‌گويد هنوز كه من كاري نكرده‌ام.
(يفسدوا فيها) يعني دائماً در حال فساد است يعني اين خونريزي در طول تاريخ بشر بوده است از اين آيه معلوم مي‌شود كه خليفه خدا بايد عادل باشد و عادل نبايد خونريز باشد.
از اين آيه معلوم مي‌شود كه اگر كسي خوبيهاي خودش را گفت اما غرض و مرضي ندارد اشكالي ندارد گاهي آدم انتقاد هم مي‌كند كه فلاني به درد اين پست نمي‌خورد و من به درد اين پست مي‌خورم اگر گفتن اين جمله كه فلاني به درد اين پست نمي‌خورد براساس حسادت نباشد و گفتن اينكه من به درد اين پست مي‌خورم براساس غرور نباشد اشكالي ندارد. در بعضي جاها غيبت اشكالي ندارد مي‌گويي آقا فلاني دكتر نيست كه تابلو زده است مي‌گويد غيبت نكن بابا اگر من نگويم مردم را مي‌كشد چون دكتر نيست گاهي وقتها بايد آدم نقاط ضعف كسي را بگويد. فرشته‌ها غيبت كردند گفتند اين آدمي كه خلق مي‌كني اين جانور خطرناكي است بعد هم گفتند ما بهتريم.
چهارم: يكسري اشكالات ما بعلت يك بُعد نگري ما است، گاهي آدم بين اين دو تا كه ما براي آينده اين مردم يك فكري باشد يك سرمايه گذاريهايي براي آينده دراز مدت بشود ولو امروز توي يكسري چيزها مي‌سوزند يا اينكه امروز مردم راضي باشند و آينده فلج باشند يكمرتبه اگر مملكت مثل شوروي شد ساعت اول براي سيب زميني گدايي مي‌كنند. فرشته‌ها گفتند ما تسبيح مي‌گوئيم يعني فرشته‌ها از زاويه سبحان الله و الحمدالله مسئله را مي‌بينند از زاويه عبادت و خداوند از زاويه لياقت، كسي كه عبادت او نمره بيست اما لياقت او ده كسي بر عكس هر دو نمره‌شان مساوي است منتهي حكومت را بايد به دست كسي كه لياقت دارد.
از كجا معلوم است كه لياقت اصل است «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاء إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ» البقرة/31 خداوند به حضرت آدم همه علوم را ياد داد امام صادق(عليه السلام) مي‌فرمايد حتي مسائل ريز را هم ياد داد حالا بايد ببينيم كه مغز آدم چه كامپيوتري بوده است كه صفحه‌اش توانسته است همه علوم را بگيرد معلوم مي‌شود كه ظرفيت انسان به قدري است كه مي‌تواند تمام علوم را بگيرد.
«ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاء إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ» سپس به فرشته‌ها گفت شما كه مي‌گفتند ما بهتريم مخ شما اينقدر كشش ندارد، اگر راست مي‌گوئيد خبر بدهيد كه كي است گفتند نه حق با تو است باز اين آيه معلوم مي‌شود كه در آموزش و پرورش بايد از راه تجربه ياد داد بعد گفت شما هم مي‌توانيد اينطوري باشيد گفتند نه فرمود پس او مي‌تواند كه خليفه باشد او لياقتش بيشتر است گرچه عبادت شما بيشتر است ارزش انسان به علم اوست همه افراد روي جماد كار مي‌كنند معلم و مربي روي آدم كار مي‌كنند كار كردن روي آدم غير از كار كردن روي جماد است تازه روي جماد كه كار كردي چقدر طول مي‌كشد روي زمين كار مي‌كني گندم مي‌شود يك ماه بعد مي‌خوري ساختمان مي‌شود يك قرن كار مي‌كند اما اگر يك آدم ساخته بشود يك نسل او هم آدم است تازه اگر آدم خوبي هم باشد تا روز قيامت آثار خوبي او را مي‌بينيد يعني زحمت معلم خوب تا قيامت است از بسياري از بچه‌ها كه مي‌پرسي چرا نماز مي‌خواني مي‌گويد مادرم به من ياد داد مربي بچه پدر و مادر است اگر بچه شما نماز خوان بشود و نسل اين بچه هم نماز خوان بشود هر كدام سبحان الله بگويند شما در اجر آن شريك هستيد.
ما اگر فضا را مذهبي كنيم نيازي به بگير و ببند نداريم حديث داريم نماز مثل نهر آبي است كه اگر آدم روزي چند مرتبه خودش را توي آب شسته باشد ديگر مجرم نيست. حضرت امير(عليه السلام) پرسيد آيه‌اي در قرآن كه از همه آيات بيشتر به آن دلمان خوش است كدام آيه است؟ هر كسي يك چيزي گفت حضرت فرمود «وَأَقِمْ الصَّلَاةَ طَرَفِي النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنْ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» هود/114 نماز باعث مي‌شود كه آثار گناه از بين برود نمازي كه بعد از آن گناهي نباشد گناهان را پاك مي‌كند.
تربيت زوركي نداريم، تربيت زدني نداريم با ژست هم نمي‌شود با تشر هم نبايد باشد قرآن مي‌فرمايد «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» الأحزاب/43 براي اينكه مردم از ظلمات بسوي نور ببريد بايد از سلام و صلوات شروع كرد با چوب و تشر كسي درست نمي‌شود اگر با كتك خوردن چيزي درست مي‌شد بايد همه الاغها خوب شده باشند كي با كتك خوب شده است؟ رواياتي داريم كه با كتك آدم جري مي‌شود فقط بچه شما بايد بداند كه شما نسبت به كارهاي او حب و بغض داري، لازم هم نيست كه آدم حرف بزند بايد بچه را آزاد گذاشت، اينطور نيست كه اولياء و مربيان صرف اينكه پدر هستند بلد باشند بچه تربيت كنند مگر هر مادري مي‌تواند بچه تربيت كند. پدري به پسرش گفت خاك توي سرت پسر عمويت از تو بهتر است اين چه نمره‌اي است كه آورده‌اي؟ پسرش هم گفت خوب عمويم هم از تو بهتر است! خراب شد. اگر خواسته باشيم بايد خودش را با خودش مقايسه كنيم بگوئيم تو كه پارسال نمره چهارده گرفتي چرا امسال ده گرفتي اين مفيد است.
دوده اگر روي لباس بنشيند خيلي ظريف با آن برخورد مي‌كني و با فوت آنرا پاك مي‌كني گرده گچ را بايد با دست زد بعضي فسادها دودي است و بعضي فسادها گرد گچي است بايد طور ديگري برخورد كرد. آدم زير نمره بيست نصيحت كند دانش آموز گوش مي‌كند اما زير صفر بنويسي مي‌گويد برو پي كارت! خداوند وقتي مي‌خواهد بگويد عبادت كند مي‌فرمايد «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ» قريش/3 عبادت كن، چرا؟ براي اينكه «الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قريش/4 خيلي فرق مي‌كند.
چرا قرآن مي‌فرمايد كه زن و شوهر لباس همديگر هستند؟ چون لباس فوري عوض مي‌شود تا هوا داغ است نازك مي‌شود تا سرد شد ضخيم مي‌شود مرد عصباني است زن كوتاه بيايد و برعكس، گاهي وقتها يك چيزي را در يك موقعي بگويي بسيار مفيد است و در وقت ديگر بگويي بسيار ضرر دارد ما طلبه‌ها هم همينطور هستيم اينطور نيست كه هر كس در هر جا هر حرفي را بزند مفيد باشد بسياري حرفها در يك زمينه نمره‌اش بيست است و همين حرف در جاي ديگر نمره‌اش صفر است شما روز سيزده بدر بحث معاد را بگويي هيچكس گوش نمي‌دهد قبل از افطار بحث علمي بكني خاموش مي‌كنند.
در سالروز شهادت علامه مطهري مي‌شود گفت بعد از شهادت ايشان كم كتابي نوشته شد مثل كتابهاي ايشان، علامه مطهري تقريباً پنجاه تا كتاب دارد سال هم پنجاه و دو هفته است اگر تصميم بگيريم كه هفته‌اي يك كتاب مطالعه كنيم در سال يك دوره كتابهاي ايشان را خوانده‌ايم مرحوم مطهري هر دو سه هفته يك كتاب مي‌نوشت و ما هر دو سه هفته يك كتاب بخوانيم.
بحث ما اين بود كه فرشته‌ها و ابليس دو تا چرا گفتند اما چراي ابليس بهانه‌اي بود شخصي توي خيابان ادرارش گرفته بود هر كاري كرد جايي پيدا نكرد دويد رفت توي داروخانه و گفت زغال داري گفت نه اين هم ادرارش را توي داروخانه كرد و گفت داروخانه‌اي كه زغال نداشته باشد بايد. . . صاحب داروخانه ناراحت شد گفت نكند كه من بايد زغال مي‌داشتم رفت و زغال خريد توي داروخانه گذاشت اتفاقاً همين آدم يكبار ديگر همين بلا سرش آمد و دويد رفت گفت زغال داري گفت بله اين هم نشست و ادرارش را كرد و گفت خاك توي سر داروخانه‌اي كه زغال دارد دفعه سوم كه آمد گفت شما مي‌خواهي ادرار كني بكن كاري به من نداشته باش مثل اينكه تو دنبال اين هستي ادرار كني افرادي هستند كه دنبال بهانه هستند فيلمي نشان مي‌دهي مي‌گويند اينجايش كج است جور ديگر ناراحت مي‌شود خوب بگو ببينم چه خاكي به سرمان كنيم ما دو تا چرا داريم يكي مي‌خواهد سوال كند اين ريگي توي كفشش نيست اما بعضي چراها ريگ توي كفشش است فرشته‌ها و ابليس دو تا چرا داشتند ولي يكي معصوم است و يكي ملعون يكي براي بهانه است و يكي براي فهميدن.
يكي از طلبه‌ها به آيت الله بروجردي اشكال گرفت و تند حرف مي‌زد گفتند آقاي بروجردي گفت خدايا چند روزي ايشان را ضعيف كن تا بداند. . . گاهي آدم نمي‌داند كه چه كند يك خانم توي آشپزخانه بفهمد كه مهمانها يك رقم غذا مي‌خورند مي‌داند كه چه مي‌كند اما اگر شانزده رقم مي‌آيند كه هر كدام يك چيزي مي‌خواهند اين گيج مي‌شود مگر مي‌شود كه همه را راضي نگه داشت خوشا بحال كسي كه مي‌تواند و راه خدا را مي‌رود به وظيفه‌مان عمل كنيم. فرشته‌ها گفتند اين آدم را خلق نكن گناه مي‌كند ما تسبيح مي‌گوئيم از اين معلوم مي‌شود يك آدمهايي هستند با اينكه گناه مي‌كنند بخاطر كمالات بايد آنها را نگه داشت.
امام صادق(عليه السلام) دو تا نماينده داشت يك نماينده داشت كه با بعضي از لاتها هم رفيق بود آن نماينده خيلي خوب خدمت آقا رسيد و از نماينده ديگر شكايت كرد امام يك كاغذ نوشت و گفت به او بده اين نماينده هم خيلي لذت برد گفت يا حكم عزل است يا موعظه است كه پيش رفيق‌هاي بدش نرود نامه را داد آن نماينده‌اي كه با آدمهاي نا اهل رفيق بود تا نامه را ديد بوسيد و گذاشت روي چشمش گفت بله بله بله اين هم خيال مي‌كرد كه امام نوشته از دوست هايت جدا شو بعد ديد امام نوشته به زبان امروزي مثلاً ما صد تا پتو مي‌خواهيم صد تا علاء الدين مي‌خواهيم مي‌گفت فوري به همان لاتهاي محله گفت كه آقا گفته اين اجناس را تهيه كنيد بعد گفت من با اين مريدهاي لاتي كه دارم در چند دقيقه همه خواسته‌هاي امام را تهيه كردم اما تو برو پهلوي مقدسين يك هفته جان كندي اگر نصف كار من را كردي. . . خيال نكنيد. . . اين يك عيب‌هايي دارند يك خوبيهايي هم دارند فرشته هي مي‌گفتند ما خوب هستيم بابا بشر يك دسته گل‌هايي آب مي‌دهد اما يك خوبي‌هايي هم دارد زود قضاوت نكنيم فرشته‌ها زود قضاوت كردند
(والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته)