1371/1/11 معادشناسي - 19،زندگي برزخي -2 بايگاني سالانه - 1371



بسم الله الرحمن الرحيم

خداوند عبادت‌هاي شما را قبول و سال نو را بر شما مبارک کند. بحثي که امسال ماه رمضان دنبال مي‌کرديم. بحث معاد بود، نکاتي را از قرآن و حديث گفتيم به مسئله‌ي برزخ رسيديم که دوران زندگي بعد از دنيا و قبل از قيامت که دوران برزخ و اين کلمه‌ي برزخ هم در قرآن يک مرتبه ذکر شده.
يک زندگي ما داريم به نام زندگي برزخي که اين آيه راجع به شهدا خوانده مي‌شه که «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» آل عمرن/169. موضوع بحثمون آيه: زندگي برزخي و حساب در قيامت. در قرآن راجع به شهدا داريم احياکم يعني نگوييد اينها مرده‌اند بلکه زنده‌اند نه شوخي زنده است. آخه بعضي‌ها مي‌گن شهدا زنده هستند يعني به زايشگاه و بيمارستان، دبستان و دانشگاهي رو به المشون کنيم. نه بابا نه مي‌گه «بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ». «يُرْزَقُونَ» رزق داده مي‌شوند چيزي مي‌خورند «وَ يَسْتَبْشِرُونَ» آل عمران/170 که به هم خبر شادي مي‌دهند مي‌گن مي‌دوني بهش مي‌گه 2، 3 ديگه رجايي هم مي‌ايد رجايي مي‌گه دو سه روز ديگه دستغيب مي‌ايد با هم مي‌گن چند روز ديگه کاروان فلاني هم مي‌رسه «يَسْتَبْشِرُونَ» به هم بشارت مي‌دهند خوش و بش مي‌کنند. «فَرِحينَ» آل عمران/170 اصلاً فرح. شادند. واقعاً اين زندگي است درست مثل زندگي که آدم وقتي مي‌خوابه، خواب مي‌بينه تو خواب مي‌گه، مي‌خنده، مي‌آيد، مي‌ره واقعاً زندگي منتها البته اين يه زندگي افرادي هم هستند که نه برعکسش در مقابل اينها شکنجه دارند. منشاء دارند. و هر يک از اين يه عواملي داره که در يکي از جلسه‌ها صحبت شد که عوامل عذاب قبر بدرفتاري با همسر، عدم توجه به مسائل بهداشت آبروي مردم را ريختن يکي از عوامل فشار را روايت مي‌فرمايد که پيامبر اکرم(ص): «ضَغْطَةُ الْقَبْرِ لِلْمُؤْمِنِ كَفَّارَةٌ لِمَا كَانَ مِنْهُ مِنْ تَضْيِيعِ النِّعَمِ»(علل‏الشرائع، ج‏1، ص‏309) فشار قبر به خاطر نعمت‌هايي که انسان ضايع مي‌کند. همينطور سيب رو نصفش رو مي‌خورن دور مي‌اندازند باقي‌اش رو برنج را تا آخر نمي‌خوره زيادي مي‌پزه نفله مي‌کنه. نانواها جوري نان مي‌پزن نصفش خميره از آن ور دنيا گندم مي‌ايد اين اينجا نفله مي‌کنه.
من انشاءالله جز برنامه هام است که يکروز در تلويزيون دستهايي که براي يک کيلو نون درکارند بنويسيم. حدود 370 و چند گروه کار مي‌کنند تا يک کيلو آرد تهيه مي‌شد. 370 بيش از 370 رقم آدم. اينطور نيست که کشاورز اين حدود تهيه بکند. اين کشاورزش تراکتور مي‌خواد در تراکتورسازي چند فرقه کار مي‌کنند بعد تراکتورش گازوئيل مي‌خواهد در تهيه‌ي گازوئيل چند فرقه کار مي‌کنند بعد کود شيميايي. در کود شيميايي چند فرقه کار مي‌کنند. براي يک کيلو آرد بيش از 370 گروه کار مي‌کنند اين آردو مي‌دن دست نانوا خراب مي‌کند يا برنج رو مي‌دن دست خانم خراب مي‌کنه. يا آب رو بي خود مصرف مي‌کنه. آب خورد نصف ليوان رو ريخت. امام فرمود اسراف کردي. فرمود چه کنم؟ فرمود اين رودخانه است بريز توي رودخونه گفت خوب من اين نصف ليوان آب رو بريزيم تو خشکي يا تو رودخونه چه فرقي مي‌کنه. فرمود تو خشکي اسراف توي رودخونه اسراف نيست. امام رضا(ع) آمد ديد يه نفر سيبي چيزي خورده نيمه خور کرده فرمود چرا نيمه خور مي‌کني؟ شما زياد هستي افرادي ندارند. ما داريم دختر 13 ساله در جمهوري اسلامي راهنمايي که کفشش تا به تاست از فقر ما داريم پدري رو که اسم دخترهاشو دو شيفته مي‌نويسه يکي صبح تا ظهر بره يکي ظهر تا شب. از ساعت 2 برنامه مي‌زاره که اون زود برگرده بره لباسها و چادرش و کيفش رو بده به خواهرش بره. چه خبره فشار قبر مال کساني است که ول خرجي مي‌کنند من تضيعاً نعم. حديث در بهار. داريم که «إِنَّ الْمَيِّتَ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ شَهِيدٌ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ إِنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ قَالَ وَ إِنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ فَإِنَّهُ حَيٌّ يُرْزَقُ»(المحاسن، ج‏1، ص‏164) کساني که در راه خدا شهيد مي‌شوند که در برزخ زندگي خوبي دارند اما کساني که شهيد نمي‌شوند اما خط رو گم نمي‌کنند دست از رهبري حق برنمي دارند دست از نظام حق برنمي دارند. از ماشين پياده نمي‌شن. مقاومت مي‌کنند. اونها هم گرچه شهيد نشوند اما بعد از مرگ زندگيشون در کنار سفره‌ي شهداست اينهم روايت داريم. گول خطوط ديگه رو نمي‌خورن يکي از کساني که زندگي برزخيشون خيلي خوبه طلبه هاست حديث داريم قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع: «مَنْ قَوَّى مِسْكِيناً فِي دِينِهِ ضَعِيفاً فِي مَعْرِفَتِهِ عَلَى نَاصِبٍ مُخَالِفٍ فَأَفْحَمَهُ لَقَّنَهُ اللَّهُ يَوْمَ يُدْلَى فِي قَبْرِه»(الصراطالمستقيم، ج‏3، ص‏57) افرادي هستند مسلمان هستند يا شيعه هستند اما استدلال ندارند يک طلبه‌اي يا معلم تعليمات ديني يا يه بازاري‌اي، يه تاجري، يه کاسبي مي‌ياد مي‌گه آقا اين اشکال جوابش اينه آخر اشکال مثل تيغ مي‌مونه تيغ که مي‌ره تو پا تيغ کوچيکه. تيغ کوچيک وقتي رفت تو پايه آدم 80 کيلويي ديگه نمي‌تونه راه بره يعني يه تيغ يک گرمي يه آدم 80 کيلويي رو از کار مي‌اندازه. اشکال هم همينطوره گاهي يه اشکال مي‌کنن تو مغز آدم فکر آدم رو عوض مي‌کنن آدم به خاطر يه اشکال که تيغي مي‌ره تو مغزش اشکال که رفت تو مغزش ديگه پايش پيش نمي‌ره. شبهه براش پيش مي‌ايد اشکال برايش پيش مي‌ايد ديگه مثل مَهي که مي‌ايد جلوي راننده يک مه يا يک گردابي که مي‌ايد جلوي راننده با اينکه پايه يک داره پشت کاميون نمي‌تونه گازش بده، نمي‌بينه. افرادي که بيايند تيغ‌هاي مغز مردم رو بکشن بيرون بگن آقا اين اشکال جوابش اينه، جوابش اينه. يکي از حاجي‌هاي ما رفت ديوار قبر پيغمبر رو ببوسه اين آخوندهاي وهابي که خوشبختانه همشون بي سوادند بعضي هاشون مايه‌اي ندارند گفت آقا تو که ديوار قبر پيغمبر رو مي‌بوسي مشرکي چون اين سنگه، سنگ بوسيدن شرک آدم بايد خداپرست باشه. بنده خدا ايراني خوب از روي علاقه مي‌بوسيد نمي‌تونست جواب بده. آمد گفت چه کنم؟ گفتم بهش بگو که پيراهن يوسف هم پنبه است. اما قرآن مي‌گه تو که سنتي هستي قرآن رو قبول داري شيعه و سني هر دو قرآن رو قبول دارن. منتها وهابي‌ها غير از سني‌ها هستند سني‌ها هم وهابي‌ها رو قبول ندارن گفتم تو که قرآن رو قبول داري. قرآن رو قبول داري. قرآن مي‌گه پيراهن يوسف رو که پنبه بود انداختن رو چشم يعقوب کور بود خوب شد اين پنبه است پيراهن پنبه است اما پنبه‌اي که چسبيده باشه به بدن يوسف فرق مي‌کنه با پنبه‌اي که لباس ديگه‌اي باشه اين سنگ اما سنگي که کنار قبر پيغمبر فرق مي‌کنه شما اين قرآن اگه چرم رو آوردن جلد قرآنش کردن شما چرم رو مي‌بوسي نه به خاطر چرميش همين چرم کفشمون هم چرمي اما چرمي که جلد قرآن با اوني که کفش فرق مي‌کنه. يه فلزّ کاسه شده يه فلزّ قپه شده رو دوش تيمسار. هر دو فلز منتها کاسه رو دور بندازي هيچ طوري نمي‌شه قپه را از روي دوش تيمسار بکشي 6 سال بايد بروي زندان. به او بگو آقا ما دو مثقال فلز انداختيم دور. بابا فلزي اسمش قپه‌اش روي دوش تيمسار. اين فلز با فلزي که توي آشپزخانه است فرق مي‌کنه. اين مقدار شعور نداره وهابي که اين چرم قرآن و چرم کفش فلز و قپه.
داريم اگر کسي مسلمان بست ولي جواب استدال بلد نيست. يکي بياد اون رو کمکش کند اگر همچنين سئوال کردن همچنين بگو در مقابل اين تک، پاتکش اينه. کساني که مسلح کند به هر بهاي علمي اينها هم زندگي شيريني خواهند داشت و همچنين داريم «مَنْ أَتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ تَدْخُلْهُ وَحْشَةٌ فِي الْقَبْرِ»(كافي، ج‏3، ص‏321) کسي که در نماز رکوعش رو خوب انجام بدهد وقتي در برابر خدا خم مي‌شود همچنين با عشق خم بشه نه زورکي. چون حديث داريم چنان رکوع کنيد که اگر آب باران چکيد روي کمرتون همونجا وايسته يعني نه همچين باشه که بيايد رو به پايين نه همچين باشه که بره رو به کله. خم شدن در اين حد باشه. رکوع عاشقانه. چون بعضي آمدند نماز خواندند عوض سجده چنان سجده‌ها را تند تند انجام مي‌دادند که حضرت نگاهش کرد فرمود اگر اين با اين نمازش بميره وضعش خراب است. «مَنْ أَتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ تَدْخُلْهُ وَحْشَةٌ فِي الْقَبْرِ» امام باقر(ع) فرمود کسي که رکوع خوب انجام بدهد نمازش خوب باشه عجله نکند، توجه قلبي داشته باشد، اين وحشت قبر نداره. و رواياتي داريم که پيغمبر فرمود کسي که من و اهل بيت من رو دوست داشته باشه حبي وحب اهل بيتي علاقه‌اي به خاندان عصمت وطهارت. علاقه‌اي به زهرا علاقه‌اي به حسين، علاقه‌اي به مهدي، علاقه اينها هم زندگي را روشن مي‌کنه. مهر و علاقه منتها علاقه‌اي که دنبالش کشش باشه‌ها. علاقه‌اي که دنبالش عمل هم باشه ما داريم افرادي که ايام عاشورا پيراهن سياه مي‌پوشند، سينه هم مي‌زنند، علاقه به امام حسين هم دارند، خرج هم مي‌دهند، نماز هم نمي‌خوانند. علاقه‌اي که دنبال علاقه کشش باشه. او علاقه‌ها هم در 8 جاي خطرناک نجات بخش است.
پيغمبر 3 گروه از زنها عذاب قبر ندارند. 3 رقم زن بعد از مردنش راحت است. يک زني که. و در قيامت با فاطمه زهرا با هم زندگي مي‌کنند همسايه‌ي زهرا هستند در جوار زهرا هستند او 3 رقم خانم که زندگي بعد از مرگش شيرينه اينه. 1- پيغمبر فرمود زني که با فقر و تنگدستي شوهرش بسازه. درآمد شوهرش کم است سربه سر شوهرش نگذارد. 2- زني که با بد اخلاقي شوهر گاهي شوهر فقير نيست پولدار. اما هم پولدار هم بداخلاق. اگر پول نداره با بي پوليش بسازه اگر بداخلاق است با خلقش صبر کند. مي‌گن يه طلبه رفت يه جايي سخن را ني مي‌کرد هر سال مي‌رفت تبليغ هيچ کس پولش نمي‌داد. يکروز خسته شد به مردم گفت که مدرس ما در حوزه‌ي ما گفته که مي‌رويد تبليغ کنيد پول نگيريد از مردم اما به شما هم گفته که پول ندهيد. حالا به ما هم گفتند نگيريد به شما هم گفتند نديد. گاهي وقتها به يه کسي مي‌گويي قابل نيستم مي‌گه خودش گفت قابل نيستم بابا ما گفتيم قابل نيستم اما نگفتيم راستي راستي قابل نيستم. يکي از طلبه‌ها مي‌گفت وارد مسجد شديم مردم تک و توکي دارند نماز مي‌خواندند. ما هم وارد شديم نماز بخونيم. يه نفر اومد گفت آقا اجازه مي‌دهيد بياييم پشت سر شما نماز بخوانيم مي‌گفت ما تواضع کرديم گفتيم بنده که قابل نيستم تا ما گفتيم ما قابل نيستم يک مرتبه ديديم با صداي بلند گفت آقايون، آقا مي‌گه من قابل نيستم نمازتون رو فرادي بخونيد. اِ بابا ما گفتيم قابل نيستم نه اينکه تو حالا توبوق کني عرض کنم که گاهي وقتها اين طوري است حالا اگر اسلام مي‌گه زن خوب زني است که با بداخلاقي شوهرش صبر کند معناش اين نيست که مردها حق بداخلاقي دارند. مرد توي خونه حق حکومت دارد نه تحکّم. لابد مي‌دونيد فرق بين حکومت و تحکّم چيه. مرد توي خونه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» نساء/34 مرد توي خونه حق حکومت دارد نه حق تحکّم حکومت يعني خير انديشي مدبّرانه تحکّم يعني زورگويي و قلدري. مي‌گه چون مردم تو بايد مطيع باشي نخير. تو مردي ولي هيچ حق زورگويي نداري يه وقت مي‌گه خانم صلاحت نيست اگر اين کار را بکني به اين دليل اين طوريه حکومت يعني با برنامه حرف خوب زدن تحکم يعني با قلدري حرف زور زدن مرد توي خونه حکومت دارد نه تحکم به بعضي‌ها مي‌گن حکومت داري اين عوض حکومت تحکم مي‌کنه مي‌گفت فرق بين استبداد و ولايت فقيه چيه؟ ولايت فقيه که مي‌تونه هرچه فقيه بگه انجام بده حکومت شاه و استبداد که هرچي شاه مي‌گفت پس فرق بين فقيه و شاه چي شد؟ گفتيم فقيه را مردم انتخاب مي‌کنند. 1- يعني مردم گاهي مي‌گويند روح مني خميني بت شکني خميني تا خون در رگ ماست خميني رهبر ماست رهبر و فقيه را مردم انتخاب مي‌کنند. 1- دوستش دارند. 2- عادلش مي‌دانند. 3- شاه رو نه مردم قبولش دارند 1- نه دوستش دارند. 2- نه عادل.
مي‌گفت فرق بين شهر و روستا چيه؟ مي‌گفت در شهر هرچي مي‌خواهي هست و در روستا هرچي مي‌خواهي نيست. درست حرف نفوذ داره حرف شاه نفوذ داره حرف فقيه هم نفوذ داره منتها فرق بين نفوذ عادل با نفوذ فاسق. نفوذ محبوب با نفوذ منفور. نفوذ زاهد و نفوذ مسرف. علاوه بر کسي که منتخب مردم باشه عادل باشه زاهد باشه بله ولايت فقيه هم هرچه گفت ما بايد تسليم بشيم. منتها تسليم ولايت فقيه عبادت است. تسليم زور جنايت. قرآن مي‌گه پدرش را درآورديم به خاطر اينکه «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنيدٍ» هود/59 به خاطر اينکه تسليم زور شدند بسيار خوب مسئله‌ي ديگر زني که مهريه‌ي خودش را به شوهرش ببخشه به شرطي که البته شوهرش هم باوفا باشد افرادي هستند باوفا اگر زنشون مريض شد پاي زنشون وامي ايستند زود نمي‌روند زن بگيرن يا زن باوفا باشه البته وفا بايد خيلي مشکل است تبليغ بعضي زن‌هاي شهدا يا بعضي زن‌هاي غير شهدا مثلاً شوهرش يا شهيد شده يا از دنيا رفته ديگه ازدواج نمي‌کنند.
مي گن خانم تو جواني صلاح خودت و بچه هات نيست که تا آخر عمر بي شوهر بموني خوب آمدن خواستگار اگر دين و تقواش رو قبول داري مي‌گه نه من مي‌خواستم نسبت به شوهرم وفادار باشم از جاهايي که وفا رو زن‌ها نفهميدند اينجاست خيال مي‌کنه ازدواج نکرده وفادار است. يا گاهي وقتها مي‌گن آدم بايد وفادار باشه حداقل يه ده سال يه سال نه هيچ وفا نيست. اما اين وفا نيست که زن جوان ازدواج نکنه با داشتن خواستگار خوب اسمش هم بگذارد وفا اين وفا نيست اين هوي و هوس است در عالم برزخ يک سري چيزها براي ديگران فايده دارد مثلاً کسي نماز بخونه روايت داريم افرادي نماز مي‌خونند مي‌گن خدا ثواب اين دو رکعت نماز رو مال روح فلاني طرف در فشار است در عالم برزخ در اون زندگي يک مرتبه براش رفاهي پيش مي‌ايد مي‌گن اين رفاه مال او هديه‌ي اون آقاست.
صدقه دادن، نماز خواندن، به نيابت کسي حج رفتن اينها همه وصيت چقدر خوشحال مي‌شه و داريم همين طور که زنده‌ها رو براش هديه ببري شاد مي‌شه براي مرده‌ها هم هديه ببري شاد مي‌شود و اونها هم منتظر هستند و رواياتي داريم شب جمعه روح افراد منتظرند که از بستگان خيري برسه.
از امتيازات اخلاق اسلامي بر اخلاق غربي طرف که مرد انگار يه قاتل مرده جنازه‌ي پدرش رو مي‌ده به دولت، دولت هم يه کوره داره مي‌سوزونه، جنازه رو مي‌داد توي کوره از اون ور خاکسترش رو توي قوطي مي‌کنه مثل قوطي کمپوت پشتش مي‌نويسه اونوقت يه قطعه زمين دارند دو سه تا قوطي کمپوت توشه اونوقت قوطي کمپوت پدرش رو مي‌ذاره بغل قوطي کمپوت مادرش يعني تمام امواتش رو گرد استخوان مي‌کنه امواتش رو مي‌سوزانند گردش روتوي يه قوطي مي‌کنند و بعد هم مرد که مرد اصلاً هيچ مسئله‌اي به نام خيرات، هدايا، اشک، سوز، عاطفه اصلاً چيزي به اين مفاهيم دين و فرهنگ در دنياي غرب وجود نداره.
بسيار خوب يکي از مسائل، مسئله‌ي حساب است. در قرآن حدود 40 بار اسم حساب برده شده، حالا مسئله‌ي حساب رو من تيترهاش رو مي‌نويسم سعي مي‌کنم در دو سه دقيقه فشرده سيماي حساب رو بگم ان شاءالله يه صلوات هم بفرستيد خوب حساب از همه چيز از همه کس حساب سخت، حساب آسان، بي حساب به بهشت بي حساب به دوزخ در قيامت از همه سئوال مي‌کنند «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلينَ» اعراف/6 ما هم از مردم سئوال مي‌کنيم هم از انباء هم مردم هم انبياء «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلينَ». از همه چيز سئوال مي‌کنند «وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» نحل/93 از هرچي که عمل مي‌کنيد از همه حالات سئوال مي‌کنند قرآن مي‌فرمايد که «وَ إِنْ تُبْدُوا ما في‏ أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّه» بقره/284. ان تبدوا يعني اگر کار علني کني «أَوْ تُخْفُوهُ» مخفي کني اگر آشکارا انجام بدهيد يا مخفي حساب هست حالا در هر کجا عملي انجام شد حساب است. «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ في‏ صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ» لقمان/16 لقمان به پسرش مي‌گه پسر جان کاري انجام بده تو آسمان باشه يا تو زمين، تو عمق دريا باشه يا تو اوج آسمان فرق نمي‌کنه از همه کس در هر کجا از همه چيز در هر حال همه‌ي اينها آيه داريم. 4 رقم حساب داريم بعضي‌ها حسابشون سخت حساب سخت «وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» رعد/21 يا قرآن مي‌گه «فَحاسَبْناها حِساباً شَديداً» طلاق/8 بعضي‌ها حسابشون شديد خيلي سخت حساب مي‌شن. خيلي خدا مته به خشخاش مي‌ذاره و مورو از ماست مي‌کشه خوب ساعت 8 چه کردي؟ ساعت 9 چه کردي بابا ولم کن ساعت 10 چه کردي. بعضي مردها رو ديدي پول به زن هاشون مي‌دهند مي‌گه خوب 7 زارش دوم مي‌گه کبريت خريدم مي‌گه 5 زارش رو صدقه دادم مي‌گه 15 زارش رو همينطور افرادي خيلي سخت حساب مي‌کشند از افرادي خداوند سخت حساب مي‌کشه، از افرادي خدا آسان حساب مي‌کشه، مي‌گه حساب من يسيرا. خيلي حسابشون آسان است. افرادي رو خدا سخت بهشون مي‌گيره افرادي رو خدا شل بهشون مي‌گيره، افرادي هم بي حساب به بهشت مي‌روند افرادي هم بي حساب به جهنم مي‌روند اين سيماي بحث حساب است منتها اين‌ها توضيح مي‌خواهد.
حالا شما حسابت چه جوريه؟ حديث داريم کساني که تو دنيا با مردم سخت بگيرند خدا هم روز قيامت با اينها سخت مي‌گيره البته مال خودت رو بايد سخت بگيري‌ها در مال خودت نه که مال دوست رو چون گاهي وقتها افرادي از يه جايي جمع مي‌کنند از يه جايي خرج مي‌کنند کسي اومده بود پهلوي يه آقايي مي‌گفت آقا ما يه جنسي رو دولت بهمون داده فعلاً 40 تومان بفروشيم اين 40 تومان رو ما پهلوي خودمون 100 تومان مي‌فروشيم مي‌گن خواهيم داد به واسط‌ها 100 تومان بخورند. 100 تومان رو خودمان مي‌خوريم اجناس دولتي رو که ما بايد ارزان بفروشيم خودمون گران فروختيم منتها پولش رو در راه خير خرج کرديم خوب تو اجازه داشتي اين کار رو بکني يا نه اگر قاضي مي‌گرفتت مي‌گفت مگر نمي‌گفت دولت به شما نگفت که اين رو اين قيمت بفروش چرا آقا ما درست است يه سودي گرفتيم اما سودش رو در راه خير خرج کرديم مي‌شه اين کار رو کرد؟ من خودکار نهضت سوادآموزي رو مي‌خرم 60 زار بعد بفروشم 2 تومان هر خودکاري 14 تا سود بعد هم شب عيد به همه‌ي آموزشيارهاي نهضت سوادآموزي يکي 1000 تومان عيدي بدهم خوب اين مي‌گن امام صادق يکي رو ديد رفت دکان نانوايي 2 تا نان دزديد رفت دکان انار فروشي 2 تا انار دزديد رفت به يه فقير داد گفت چه مي‌کني گفت: ثواب مي‌کنم گفت چه مي‌کني؟ گفت: 2 تا انار 2 تا گناه 2 تا نون 2 تا گناه 2 تا اون و 2 تا اون 4 گناه گرفت 4 تا رو دادم به فقير قرآن مي‌گه هرکس کار ثواب بکنه 10 برابر ثواب است. چهار ضرب در ده 40 تا 4 تا گناه ازش کم مي‌شه 36 تا مي‌مونه. اما گفت شنيدي کار خير يکي 10 تا اما «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» مائده/27 از افراد متقين خدا کار رو قبول مي‌کنه اگر کار خلاف باشه که قبول نمي‌کنه که خيلي وقتها پول ما الکي خرج مي‌کنيم. انقدر ما ماه رمضان ده هزار تومان پول خرج مي‌کنه افطاري مي‌ده در حالي که خمس نداده و اگر کسي عمري افطاري بده ولي خمسش روزه گير است روز قيامت آقا دست آدم خون مي‌شه مي‌گه آقا يه پارچه سفيد بيار من بينم شما مي‌روي لحاف کرسي مي‌آوري نمي‌خواهم گاهي يک خورده پارچه مي‌خوام ده تا لحاف کرسي نمي‌خوام گاهي 2 هزار تومان خمس واجب است 100 تومان افطاري. . .
من نماز صبح نمي‌خونم عوضش شب تا صبح عبادت مي‌کنم نمي‌خواهم خدا به شيطان گفت به آدم سجده کن گفت خدايا من اين سجده به آدم رو نمي‌کنم اما تا دلت بخواهد سجده مي‌کنم فرمود: او کاري که من مي‌خواهم انجام بده. افرادي حساب‌هاي مختلف دارند کساني که در دنيا بداخلاق و تنگ نظرند نمي‌گذرد، افرادي که نمي‌گذرند خدا هم نمي‌گذره افرادي که مي‌گذرند خدا هم مي‌گذرد.
ادامه بحث ادامه خواهد داشت ان شاءالله ادامه‌ي بحث در جلسه‌ي ديگر خدايا اين حرفها رو مي‌زنيم ولي دير يا زود بايد وارد عالم برزخ بشويم و نمي‌دونم که کي هست خدايا زندگي ما را جوري قرار بده جوري فکر کنيم، بگيم، عمل کنيم جوري رفتار و کردارمون باشه که هم در زندگي دنيا سعادتمند باشيم هم در عالم برزخ کنار شهدا باشيم هم روز قيامت در برابر حساب ما شرمنده نشويم. الهي آمين رهبر ما، امت ما، کشور ما، عقايد ما، ناموس ما، نسل و ذريه‌ي ما، مرز و بوم ما، حفظ بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»