نقش خانواده در تربيت كودك‏
عوامل متعددى در تربيت و رشد عقلى و جسمى كودك دخالت دارند. خانه و خانواده، قانون وراثت، محيط زندگى و نظم اجتماعى، مدرسه، فعّاليت گروهى، برگزارى جلسات موعظه و كنفرانس، دوستان و رفقايى كه كودك با آنها بازى مى‏كند، كتاب، مجلّه و داستانهايى كه مى‏خواند، حرفه و هنرى كه پيش گرفته، نوع حكومت و برنامه‏هايى كه كودك در برابر آن خاضع است، معلّم و مربّيانى كه به امر تعليم و تربيت او پرداخته‏اند و ... همگى در تربيت و رشد كودك و رفتار و اخلاق او مؤثّرند.
در ميان عوامل تربيت كودك، خانواده جايگاه ويژه‏اى دارد و نقش آن بگونه‏اى است كه مى‏تواند ساير عوامل را تحت تأثير قرار دهد.تأثيرپذيرى كودك از رفتار پدر و مادر، تا جايى است كه حتى در اعتقادات كودك نيز تجلّى مى‏كند. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتَّى يَكُونَ ابَواهُ يُهَوِّ دانِهِ وَ يُنَصِّرانِهِ» «1»هر كودكى براساس فطرت (توحيدى) به دنيا مى‏آيد، و اين پدر و مادرش هستند كه او را يهودى يا نصرانى بار مى‏آورند.خانواده، نخستين آموزشگاهى است كه شالوده اخلاقى كودك را بنيان گذارى مى‏كند و مى‏تواند استعدادهاى درونى كودكان را شكوفا سازد. ارزشهاى اخلاقى مانند علاقه به راستى و درستى، تنفّر از دروغ و نادرستى، عزت نفس و شخصيت، رشادت و شهامت، بخشش و سخاوت، ميل به تعاون و همكارى، علاقه به همنوع و دوست داشتن فضايل و مبارزه با رذايل و ... از طريق محيط خانه و خانواده به كودك آموخته مى‏شود.
شخصيت بزرگى همانند امام على عليه السلام، با صراحت به پرورشهاى دوران كودكى خود تكيه مى‏كند و از تربيتهاى عاطفى و عقلى خويش كه در خردسالى فراگرفته، سخن مى‏گويد و به پيامبر صلى الله عليه و آله- كه مربّى لايق و بزرگوار وى بود- مباهات مى‏كند:
«شما قرابت مرا با پيامبر صلى الله عليه و آله و منزلت مخصوصى كه نزد آن حضرت داشتم، بخوبى مى‏دانيد. طفل خردسالى بودم كه پيامبر صلى الله عليه و آله مرا در دامن خويش پرورش داد، در آغوشم مى‏گرفت، به سينه خود مى‏چسبانيد، گاهى مرا در استراحتگاه مخصوص خويش جاى مى‏داد، بدنش را به بدنم مى‏چسبانيد و بوى خوش او را استشمام مى‏كردم ... من همچون سايه‏اى به دنبال آن حضرت حركت مى‏كردم و او هر روز نكته تازه‏اى از اخلاق نيك را براى من آشكار مى‏ساخت و به من فرمان مى‏داد كه از او پيروى كنم. «2»پدر و مادر بايد بكوشند تا پيش از آنكه كودك به صحنه اجتماع وارد شود و الگوى جديد، توجّه او را جلب كند، وى را تربيت كنند و ارزشهاى اخلاقى را ملكه او سازند.با روشن شدن نقش اساسى خانواده در تربيت كودك و وظايف پدر و مادر در قبال فرزندان، به تبيين عوامل رشد كودك مى‏پردازيم:
محبت به كودك‏
يكى از عوامل مهم تربيت و رشد كودك، محبّت است. محبّت و ابراز عواطف پدر و مادر و ديگر مربيان نسبت به كودكان، بسيارى از مشكلات و ناسازگاريها را حل مى‏كند و موجب الفت و دوستى مى‏گردد. اينك نكاتى را درباره محبت به كودك يادآور مى‏شويم.
الف- نياز كودك به محبّت‏
كودك بيش از هر كس تشنه محبّت پدر، لبخند مادر و نوازش مربّى است.تأمين نيازهاى عاطفى كودكان بايد بطور جدّى پيگيرى شود. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به بازى و حركات طبيعى كودكان حتى در لحظات عبادت اهميت مى‏داد و آنان را از محبت محروم نمى‏كرد.عبدالله بن شداد گويد:پبامبر صلى الله عليه و آله در مسجد با مردم نماز مى‏خواند. امام حسين عليه السلام- كه كودكى خردسال بود- به مسجد آمد و هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در سجده بود، بر گردن ايشان سوار شد. پيامبر صلى الله عليه و آله سجده را طولانى كرد، بگونه‏اى كه مردم گمان كردند پيشامدى رخ داده است. بعد از پايان نماز، مردم به آن حضرت عرض كردند: سجده را بقدرى طولانى كرديد كه ما تصوّر كرديم حادثه‏اى رخ داده است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: فرزندم- حسين- بر دوش من سوار شد، نخواستم پيش از آنكه به مقصود برسد، شتابزدگى كنم. «1»

ب- اهميت و مظاهر محبت به كودك‏
تأمين محبت كودك، همانند تغذيه بدنى و برآوردن نيازهاى جسمانى وى از اهميّت بسزايى برخوردار است. غذاى روحى و عاطفى بيش از غذاى مادى در رشد و نمو كودك نقش دارد.بدون شك اساس اوّليه محبّت، لذّتى است كه با تحريك مناطق حسّاس بدن، گرمى بدن مادر، شير خوردن از پستان مادر و نوازش كردن و غنودن در آغوش مادر همراه مى‏باشد. «2»وقتى مادر، نوزاد خود را در آغوش مى‏گيرد و موجبات راحتى او را فراهم مى‏كند، نخستين درس مهرورزى را به او مى‏آموزد. براى آنكه حيات كودك سرآغاز خوبى داشته باشد، لازم است از محبّت و اطمينان سيراب شود. «1»
كودكانى كه در محيط خانه و خانواده از محبت والدين به اندازه كافى برخوردارند، اغلب از كودكانى كه با بهداشت و تغذيه خوب در محيط سرد و بى‏عاطفه پرورش يافته‏اند، سالمتر و باهوشترند.كودكى كه از محبت خانوادگى محروم است، براى جلب آن به سوى ديگران كشيده مى‏شود، سعى دارد به هر گونه‏اى نظر ديگران را به خود جلب كند و حتى در مواردى خود را مظلوم نشان دهد، تسليم خواسته‏هاى بحق يا نامشروع ديگران شود و اين خود رمز بسيارى از انحرافات در افراد است. «2»
محبت به كودك، مايه رشد شخصيت انسانى و تأمين نيازمنديهاى روحى او مى‏گردد.در روايات توصيه شده است كه پدر و مادر به كودكان محبت كنند و آنان را مورد ترحّم قرار دهند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «احِبُّوا الصِّبْيانَ وَارْحَمُوهُمْ» «3»كودكان را دوست بداريد و نسبت به آنها مهربان باشيد.امام صادق عليه السلام فرمود: «انَّ اللَّهَ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ» «4»خداوند به انسان به خاطر شدّت محبتش به فرزند، ترحّم مى‏كند.محبت ورزيدن به كودك بايد در رفتار و گفتار پدر و مادر و مربّيان تربيتى تجلّى پيدا كند. بوسيدن، در آغوش گرفتن، تبسّم، نوازش و دست بر سر و صورت كودك كشيدن ازمظاهر محبّت به كودك است. امام صادق عليه السلام فرمود: «اكْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ اوْلادِكُمْ فَانَّ لَكُمْ بِكُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ» «1»كودكانتان را بسيار ببوسيد، زيرا براى شما در برابر هر بوسه، درجه‏اى در بهشت است.روزى حضرت محمّد صلى الله عليه و آله امام حسن و حسين عليهما السلام را مى‏بوسيد، «اقْرَع بن حابس»- كه از مهر و عطوفت پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به كودكان شگفت‏زده شده بود- گفت: من ده فرزند دارم و تا كنون هيچ كدام از آنها را نبوسيده‏ام. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه ترحّم نكند، به او ترحم نخواهد شد. حفص مى‏گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله با شنيدن سخنان اقرع بن حابس، خشمگين شد، حتى رنگش تغيير كرد، سپس به وى گفت: چه كنم كه خداوند محبّت را از قلب تو گرفته است! كسى كه به كودكان ما رحم نكند و به بزرگان ما احترام نگذارد، از ما نيست. «2»

ج- آثار محبّت به كودك‏
با برخى از نتايج ارزشمند محبت به كودك و اهميّت آن آشنا شديم. برخى از آثار آن عبارت است از: رشد عاطفى كودك، تأمين سلامت جسمى و روحى، احساس شخصيت و بزرگى، برخوردارى از صفات پسنديده اخلاقى، دگردوستى و ....كودكى كه از محبت اشباع شده باشد، روانى شاد و دلى با نشاط دارد، احساس محروميت نمى‏كند تا عكس‏العمل بد، نشان دهد، خوشبين و خوش قلب و با اعتماد مى‏باشد. او يك انسان طبيعى است و عقده روانى ندارد، خيرخواه و انسان‏دوست بار مى‏آيد؛ چون طعم شيرين محبت را چشيده حاضر است اين آب حيات را به ديگران ايثار كند. او با مردم چنان رفتار مى‏كند كه ديگران با او رفتار نموده‏اند. كودكى كه در محيط مهر و محبّت پرورش يافته، بهتر مى‏تواند با مشكلات و حوادث سهمگين دوران بلوغ و تغييرات جسمى و روانى رو به رو گردد. جوانى كه در كانون مهر و مودّت پرورش يافته، احساس محروميت نمى‏كند تا براى تسكين خاطر به كانونهاى فساد ...پناهنده گردد. ... منشأ بسيارى از تندخوييها، خشونتها، لجبازيها، بدبينى‏ها، زورگوييها،حسّاسيتها، نااميديها، افسردگيها، گوشه‏گيريها، ناسازگاريها، محروميت از محبت مى‏باشد. «1»

د- افراط در محبت‏
از نكات بسيار مهم در مورد محبت به كودك، پرهيز از زياده‏روى و افراط در محبت است. بديهى است كه غذاى روحى كودك، بسان غذاى جسمى او، هرگاه كم و زياد شود، عوارضى در جسم و روح او ايجاد مى‏كند.محبت زياد و بيجا، موجب ناز پروردگى، لوس بار آمدن و از خود راضى شدن كودك مى‏گردد. كودكى كه به خاطر مهر و محبت بيش از اندازه به تمام خواسته‏هاى خوب و بد خود مى‏رسد، به خود مغرور شده، حالت ديكتاتورى پيدا مى‏كند و در برابر مصايب، محروميتها و فراز و نشيب زندگى تاب مقاومت و قدرت مبارزه ندارد.پدر و مادرى كه به ابراز عواطف افراطى و محبتهاى ناپسند مبتلا هستند و تنها هدفشان راضى نگه داشتن كودك و برآوردن خواسته‏هاى خوب و بد اوست، در حقيقت زمينه ضعف و سستى كودك و عدم شكيبايى و پايدارى او در مقابل مشكلات را فراهم مى‏كنند. امام باقر عليه السلام فرمود: «شَرُّ الْاباءِ مَنْ دَعاهُ الْبِرُّ الَى الْإِفْراطِ» «2»بدترين پدران، كسى است كه در نيكى [به فرزندان‏] از حدّ تجاوز مى‏كند.بنابراين، والدين و مربّيان تربيتى بايد محبت و عواطف خود را نسبت به كودكان تعديل كرده و از محبت بيجا يا محبت بيش از اندازه پرهيز كنند تا كودكان را از خود راضى، مغرور و لوس بار نياورند.