3- بد زبانى
سوّمين عاملى كه سلامت و سعادت خانواده را تهديد مىكند و موجب بروز نگرانيها و اختلافات ميان زن و شوهر مىگردد، بدزبانى است. «زبان» كه وسيله تكلّم و تفهيم خواستههاى درونى است، اگر به صورت صحيح به كار گرفته نشود و بيماريهاى ناشى از آن معالجه نگردد، آثار منفى و زيانبارى به همراه خواهد داشت. بدين جهت، روايات فراوانى درباره پرهيز از آزادى بى حد و حصر زبان و تأكيد بر محافظت آن وارد شده است.شخصى حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله شرفياب شد و تقاضاى پند و اندرز كرد. آن حضرت فرمود: «احْفَظْ لِسانَكَ»زبانت را حفظ كن.سپس در برابر تقاضاى مكرّر او تا سه مرتبه اين جمله را تكرار كرده، فرمود: «وَيْحَكَ وَ هَلْ يُكِبُّ النَّاسَ عَلى مَناخِرِهِمْ فِى النَّارِ الَّا حَصائِدُ الْسِنَتِهِمْ» «1»واى بر تو! آيا مردم را جز درو شدههاى زبانشان به رو در آتش دوزخ مىاندازد؟
بدزبانى كه از هواها و انگيزههاى متنوع نفسانى سرچشمه مىگيرد، از صفات رذيله و اخلاق ناپسند در وجود انسان است و او را به گفتار بىفايده و بيجا و ارتكاب سخنان ناروا و حرام وادار مىكند. بسيارى از جرايم و گناهان از زبان نشأت مىگيرد.امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «بَلاءُ الْإِنْسانِ فى لِسانِهِ» «2»گرفتارى انسان در زبانش است.آثار بدزبانىبخشى از اختلافات و درگيريهاى خانوادگى، در سايه بدزبانى زن يا شوهر است. و چه بسيار ناراحتيها و طلاقها برخاسته از سخن بد و نارواست. امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «رُبَّ فِتْنَةٍ اثارَها قَوْلٌ» «3»بسا فتنهاى كه سخنى آن را برانگيخته است.بدزبانى هر يك از زن و شوهر در محيط زندگى خانوادگى، موجب كاهش محبّت و رنجش خاطر و مايه سرزنش و ملامت ديگران است. حضرت على عليه السلام فرمود: «مَنْ ساءَ كَلامُهُ كَثُرَ مَلامُهُ» «4»هر كس سخنش بد باشد، بيشتر سرزنش مىشود.
علاوه بر آن، بيمارى «بدزبانى» غضب الهى و آتش جهنم را به همراه خواهد داشت.امام صادق عليه السلام در اين باره فرمود: «مَنْ خافَ النَّاسُ لِسانَهُ فَهُوَ فِى النَّارِ» «1»كسى كه مردم از زبان او بترسند، در آتش دوزخ خواهد بود. «مولوى» در وصف زبان و آثار بدزبانى گفته است:
زبان چون سنگ و فم آهن وش است
و آنكه بجهد از زبان چون آتش است
سنگ و آهن را مزن بر هم گزاف
گه ز روى نقل و گاه از روى لاف
زانكه تاريك است و هر سو پنبه زار
در ميان پنبه چ اين ون باشد شرار
ظالم آن قومى كه چشمان دوختند
زان سخنها عالَمى را سوختند «2»
بد زبانى در خانواده، به صورتهاى گوناگونى ظاهر مىشود كه برخى از آنها بدين شرح است:
الف- سرزنش
هرگاه سرزنش به صورت يك عادت ريشهدار درآمده باشد، جزو آفات زبان محسوب مىشود. عادت به سرزنش كردن ديگران، توجّه به واقعيات زندگى و موقعيت ديگران را بشدّت تضعيف كرده، زمينه برخورد خصمانه و عتابآميزى را فراهم مىكند.چه بسيار از نارساييها و اشتباهات را مىتوان با پند و اندرز و خوش زبانى، بدون سرزنش و خردهگيرى حل كرد؛ هرگاه سرزنش افراد بويژه سرزنش همسر در محيط خانوادگى ضرورت پيدا كند، نبايد در اين باره افراط و زيادهروى كرد، بلكه بايد به حدّاقل آن اكتفا نمود؛ چرا كه زيادهروى در سرزنش ديگران به جاى تأثير نيكو، آثار منفى در پى دارد.
امير مؤمنان على عليه السلام فرمود: «الْإِفْراطُ فِى الْمَلامَةِ يَشُبُّ نارَ اللَّجاجَةِ» «1»زيادهروى در نكوهش، آتش لجاجت را شعلهور مىسازد.يكى از اصول تربيتى، پرهيز از تكرار سرزنش است؛ چرا كه موجب بىاثر شدن آن و پافشارى شخص در رفتار نادرست مىگردد. حضرت على عليه السلام فرمود: «ايَّاكَ انْ تُكَرِّرَ الْعَتْبَ فَانَّ ذلِكَ يُغْرى بِالذَّنْبِ وَ يُهَوِّنُ الْعَتْبَ» «2»از تكرار ملامت بپرهيز كه حرص بر گناه مىآورد و سرزنش را بىارزش مىكند.اثر منفى ديگر در زيادهروى سرزنش، ايجاد كينه و دشمنىاست. بهفرموده همانامام: «لا تُكَثِّرَنَّ الْعِتابَ، فَانَّهُ يُورِثُ الضَّغينَةَ وَ يَدْعُو الَى الْبَغْضاءِ» «3»
زياد سرزنش مكن كه موجب كينه و دشمنى مىشود.
ب- ناسزاگويى
گاهى بدزبانى به صورت ناسزاگويى و فحّاشى است كه موجب نارضايتى، اختلافات و ناراحتيهاى عميق مىشود. بعضى از افراد در هنگام ناراحتى و خشم و غضب از همسر، به فحّاشى مىپردازند. چنين كارى نه تنها مشكلى را حل نخواهد كرد، بلكه از شخصيت اجتماعى انسان كاسته، محبّت و صميميت را از بين مىبرد.شخص ناسزاگو در خانواده، به عنوان فردى نامتعادل شناخته مىشود كه مىخواهد همه مشكلات را با زبان درشت خود حل كند و به جهت بىاحترامى مكرّر به افراد خانواده و ناسزاگويى به آنان حرمت خويش را نيز ضايع خواهد كرد. امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «سُوءُ الْمَنْطِقِ يُزْرى بِالْقَدْرِ وَ يُفْسِدُ الْاخُوَّةَ» «4»سخن بد، ارزش آدمى را كم و برادرى را از بين مىبرد.امير مؤمنان على عليه السلام، دشنام دادن افراد به يكديگر را به منقار زدن دو خروس يا نزاع دو سگ تشبيه كرده كه آن قدر با يكديگر مىستيزند تا مجروح و يا خسته و درمانده شوند. سپس هشدار داده كه دانايان و عاقلان چنين كارى نكنند و هر كس دست از فحّاشى بردارد، با شخصيتتر و ارزشمندتر از ديگرى خواهد بود. «1»در برخى خانوادهها، درگيريهاى لفظى زن و شوهر با ناسزاگويى به پايان مىرسد و در نتيجه زن- كه غالباً مورد هتّاكى و ناسزاگويى شوهر خود قرار مىگيرد- كينه همسرش را به دل گرفته، نفرت از او سراسر وجودش را فرا مىگيرد، و بدين جهت، محبوبيت و احترام معمول خانوادگى را از دست خواهد داد. حضرت على عليه السلام فرمود: «احْذَرْ فُحْشَ الْقَوْلِ وَالْكِذْبَ فَانَّهُما يُزْرِيانِ بِالْقائِلِ» «2»از فحّاشى و دروغ بپرهيز كه اين دو گوينده خود را بىارزش مىكنند.
ج- عيبجويى
يكى از صفات زشت و ناپسند اخلاقى، عيبجويى است كه از آفات زبان محسوب مىشود.
عيبجويى موجب پيدايش ناراحتيهاى گوناگون، آزار و اذيت روحى و روانى و خجالت و شرمسارى است. قرآن كريم، هر نوع عيبجويى و طعنه زدن را مورد نهى قرار داده، مىفرمايد:وَ لا تَلْمِزُوا انْفُسَكُمْ» «3»يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد.و نيز در مورد عيبجوى مسخره كننده مىفرمايد: «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» «4»واى بر هر عيبجوى مسخرهكنندهاى.كسى كه به عيبجويى عادت كرده است، هرگز به اصلاح عيوب خود و ديگران اهمّيتى نمىدهد و همواره درصدد است كه از ديگران عيبى مشاهده كرده، آن را به جهت سرزنش، زخم زبان، حسادت، كوچك شمردن، انتقامجويى يا اغراض ديگر بازگو كند. اين گونه افراد- بويژه اگر در ميان كانون گرم خانواده باشند- قبل از ديگران، خود نيازمند اصلاح هستند و بايد در مرحله اول خود را اصلاح كنند كه پرداختن به عيوب ديگران و غفلتاز عيوب خويش يكىاز لغزشگاههاى بزرگ انسان است. حضرت على عليه السلام در اين زمينه فرمود:جَهْلُ الْمَرْءِ بِعُيُوبِهِ مِنْ اكْبَرِ ذُنُوبِهِ» «1»ناآگاهى شخص به عيبهاى خويش، از بزرگترين گناهان است.
سعادت و خوشبختى در خانهاى است كه اهل آن در جستجوى عيب يكديگر نبوده، به فكر اصلاح و بازنگرى در اخلاق خويش و يافتن نقص و لغزشهاى خود باشند و در صورت مشاهده عيبى در اعضاى خانواده، براى حلّ آن با لحنى ملايم، محترمانه و بدون هيچگونه تحقير و اهانت و با توجه به شرايط و ظرفيت روحى افراد، به اصلاح آنان بپردازند، بگونهاى كه آنان با رضايت خاطر درصدد اصلاح خويش برآيند و از نصيحت و اندرز استقبال كنند و سخن امام صادق عليه السلام را آوازه گوش قرار دهند كه فرمود: «احَبُّ اخْوانى الَىَّ مَنْ اهْدى الَىَّ عُيُوبى» «2»محبوبترين برادرانم نزد من كسى است كه عيوبم را به من هديه كند.
د- نام زشت نهادن
يكى ديگر از نمودهاى بدزبانى كه گناه محسوب مىشود و موجب ناراحتى و آزار ديگران است، نام زشت نهادن بر افراد است. عدّهاى از افراد بىبند و بار سعى دارند كه بر ديگران القاب زشت بگذارند و از اين طريق آنها را تحقير و مسخره كنند، شخصيتشانرا بكوبند و يا از آنان انتقام گيرند.برخى نيز در محيط خانوادگى براى تفريح و شيرين زبانى به صورتى تمسخر آميز، لقبى بد بر همسر نهاده، گاه و بىگاه با صدا زدن آن نام، او را آزرده خاطر مىكنند.چنين صفت ناپسندى، مغاير با شؤون اخلاقى خانواده است و اسلام بصراحت از اين عمل زشت نهى مىكند و هر اسم و لقبى را كه كوچكترين مفهوم نامطلوبى داشته و مايه تحقير مسلمانى باشد، ممنوع شمرده است. قرآن كريم مىفرمايد:
«وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» «1»يكديگر را با القاب زشت صدا نزنيد.به هر حال، بايد مراقب بود تا در همه مواقع، بويژه هنگام شوخى و بذلهگويى يا عصبانيت و انتقاد و نيز نزد دوستان و آشنايان، از نام زشت نهادن بر همسر خوددارى گردد تا موجب ناراحتى و آزردگى وى فراهم نشود و سعادت خانواده همچنان پا بر جا باشد.
|