4- مسؤوليتپذيرى
از جمله عوامل مؤثر در تأمين سعادت خانواده، مسؤوليّتپذيرى متقابل همسران است. هر يك از زن و مرد بايد بدانند كه با قبول زندگى مشترك، مسؤوليتهايى برعهده آنان قرار مىگيرد كه پيش از تشكيل خانواده از آن آسوده بودند. اين مسؤوليتها با توجّه به اختيارات، تواناييها و شرايط خاص هر يك از زن و شوهر تقسيم شده است.رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايد: «الرَّجُلُ راعٍ عَلى اهْلِ بَيْتِهِ، وَ كُلُّ راعٍ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، وَالْمَرْأَةُ راعِيَةٌ عَلى مالِ زَوْجِها وَ مَسْؤُولَةٌ عَنْهُ» «1»مرد نگهبان اهل بيت خود است، و هر نگهبانى در مورد آنچه كه بايد از آن نگهبانى كند مسؤول است، و زن نگهبان مال همسرش است و نسبت به آن مسؤول مىباشد.و نيز مىفرمايد: «الا كُلُّكُمْ راعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ ... وَالرَّجُلُ راعٍ عَلى اهْلِ بَيْتِهِ وَ هُوَمَسْئُولٌ عَنْهُمْ؛ فَالْمَرْأَةُ راعِيَةٌ عَلى اهْلِ بَيْتِ بَعْلِها وَ وُلْدِهِ وَ هِىَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُمْ» «2»همه شما نگهبان و مسؤول هستيد، مرد بر خانوادهاش نگهبان است و نسبت به آنان مسؤول مىباشد و زن نيز نسبت به خاندان همسر و فرزندان او مسؤول است.اين مسؤوليت در جانب مرد از اهميّت خاصّى برخوردار است، زيرا وى عهدهدار
سرپرستى خانواده است و در نتيجه در برابر همه مسائل و مشكلات فكرى، روحى، اخلاقى و اقتصادى همسر و فرزندان خود مسؤول است و طفره رفتن و شانه خالى كردن از زير بار اين مسؤوليتها و بىتفاوتى نسبت به آنها آفت بزرگى براى زندگى خانوادگى محسوب مىشود.
غفلت از شناخت مسؤوليتهاى گوناگون خانوادگى، آثار زيانبار بسيارى در پى دارد و در نهايت، موجب پشيمانى و حسرت انسان خواهد شد. بدين جهت، ضرورت دارد كه هر انسان پيوسته درباره مسؤوليتهاى خانوادگى خود بينديشد و با شناخت كامل به انجام دقيق آنها همّت گمارد.
جلوههاى مسؤوليّتپذيرى
بعضى از نمودهاى مسؤوليّتپذيرى زن و شوهر در زندگى خانوادگى عبارتند از:
الف- تأمين هزينه زندگى
شوهر وظيفهشناس و مسؤول نسبت به خانواده مىكوشد تا هزينه زندگى از قبيلغذا، لباس، مسكن، اسباب و اثاثيه منزل و ساير مخارج لازم براى همسر و فرزندانش را فراهم كند. او كار كردن را شرف انسان، جوهر زندگى و جهاد فى سبيلالله مىداند. از اين رو، از تنبلى بشدّت مىپرهيزد و در راه تحصيل روزى حلال تلاش مىكند، تا زندگى را با آبرومندى اداره كند و نيازهاى همسر و فرزندان خود را با شرافت تأمين كند و از اين راه، خشنودى خدا را فراهم آورد؛ امام باقر و امام صادق عليهما السلام در اين باره مىفرمايند:كسى پيش خدا خشنودتر و رفتارش پسنديدهتر است كه براى خانه و خانوادهاش نعمت و آسايش بيشترى- دور از اسراف و تبذير- فراهم كند. «1»
ب- مديريّت خانواده
شوهر وظيفهشناس با تدبير و دورانديشى ويژه خود سياستهاى كلّى خانواده را تعيين مىكند و در ايفاى مسؤوليت سرپرستى و جلب اطاعت همسر- از پيش- زمينه پذيرش و اطاعت را در او فراهم مىكند، به امكانات و روحيات همسر خويش توجّه كرده، در حدّ توان، از او انتظار خواهد داشت. وى تنها در كار نيك و معروف به او فرمان مىدهد و از خودرأيى در اين زمينه دورى مىكند و مىداند كه اگر فرمانى برخلاف فرمان خدا باشد، پذيرش و اطاعت همسر لازم نيست.او طورى زندگى را رهبرى مىكند و به خانواده، نشاط، خرّمى، نظم و انضباط مىبخشد كه همسر و فرزندانش او را به عنوان سرپرست واقعى مىشناسند و اطاعت او را بر خود لازم مىشمارند.زن وظيفهشناس نيز قدر زحمتهاى شوهرش را مىداند، به رهنمودها و دستورهاى او احترام مىگذارد، مديريت او را در امور زندگى مىپذيرد و مطابق دستوراتش عمل مىكند و از اين طريق ادامه زندگى مشترك را ميسّر مىسازد.
ج- همسردارى
مرد مسؤول، زن را در دست خود امانت الهى دانسته، و نسبت به او احساس وظيفهمىكند، به شخصيّت، افكار و اعمال او احترام مىگذارد، به نشاط و غذاى روحى او و ديگر اعضاى خانواده مىرسد، در امور خانه و زندگى مشترك با همسر و فرزندان خود مشورت مىكند و به آنها بال و پر مىدهد. زن وظيفهشناس نيز به نظريات شوهر احترام مىگذارد، از او اطاعت مىكند، از صفات خوب او تشكّر كرده، و با او مدارا مىكند، از توقّع خود مىكاهد، و در حفظ مال، ناموس و آبروى شوهر مىكوشد.
د- تربيت اولاد
نمود ديگر مسؤوليتپذيرى، در تربيت اولاد آشكار مىشود؛ زن و شوهر وظيفهشناس، در تربيت صحيح و اسلامى فرزندان خود نهايت تلاش را به كار مىگيرند و در تمام مراحل رشد فرزند، دوران حمل، شيرخوارگى و پس از آن خود را نسبت به تربيت صحيح اولاد مسؤول دانسته و دستوراتى را كه اسلام براى تربيت صحيح فرزند ارائه نموده، اجرا مىكنند.اهميّت اين مسؤوليت به اندازهاى است كه امام سجّاد عليه السلام از خداوند سبحان براى اداى اين تكليف استمداد طلبيده، عرض مىكند: «... وَ اعِنّى عَلى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْديبِهِمْ وَ بِرِّهِمْ» «1» [بار خدايا] مرا در تربيت، تأديب و نيكى به فرزندانم يارى كن.و نيز آن حضرت در بيان حق فرزند نسبت به پدر و مادر مىفرمايد: «وَ امَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَانْ تَعْلَمَ انَّهُ مِنْكَ وَ مُضافٌ الَيْكَ فى عاجِلِ الدُّنْيا بِخَيْرِهِ وَ شَرِّهِ وَ انَّكَ مَسْؤُولٌ عَمَّا وَلَّيْتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الْادَبِ» «2»حقّ فرزند بر تو، اين است كه بدانى وجود او از توست و نيك و بدهاى او در اين دنيا به تو وابسته است و بدانى كه در سرپرستى او مسؤولى، و موظّفى او را به آداب و اخلاق پسنديده پرورش دهى.
آثار مسؤوليتپذيرى
اين ويژگى اخلاقى داراى آثار فراوانى است كه گستره آن بيشتر مسائل زندگى را در برمىگيرد. اينك به دو اثر كلّى كه نقش ويژهاى در تأمين سعادت خانوادگى دارد، مىپردازيم:
الف- استحكام پيوند خانوادگى
از آثار مستقيم احساس مسؤوليت، به دست آوردن موفّقيت در امور زندگى است.
كسى كه تمامى وظايف خانوادگى خود را مىشناسد و يكايك آنها را با علاقه فراوان انجام مىدهد، بدون شك در زندگى خود موفّق مىشود. همسر وى نيز از اينكه او از وظايف و تكاليف خود آگاه است، خشنود مىگردد.بسيارى از عقب ماندگيها در زندگى، معلول نشناختن مسؤوليتها و گريز از انجام وظايف خانوادگى است. اگر هر يك از زن و شوهر وظايفى را كه برعهده آنان است، تشخيص داده، به آن عمل كنند، چرخ زندگى آنها در مسير مطلوب قرار گرفته، امور زندگى آنها رونق خواهد يافت، برعكس هرگونه سرپيچى از آن به استحكام اين كانون، ضربه خواهد زد.مردى كه در قبال مسؤوليتهاى خانوادگى سهلانگارى كرده، از زير بار اداره زندگى، شانه خالى مىكند و با تنآسايى خود، خانوادهاش را در معرض فقر اقتصادى قرار مىدهد و آنان را در برآوردن نيازهاى اوّليه خود يارى نمىرساند. در حقيقت بزرگترين ضربه را به سعادت خانوادگى خود وارد ساخته است.
ب- آسايش روحى
ايفاى وظيفه متقابل همسران، موجب اطمينان خاطر يكديگر گشته، دغدغههاى روحى ناشى از عدم مسؤوليتپذيرى همسر را از بين مىبرد؛ بدين جهت با آسايش فكرى و روحى به زندگى ادامه داده، روح آنان دچار تشويش و اضطراب نمىشود.علاوه بر اين، با وجود روحيه مسؤوليتپذيرى متقابل در همسران، ريشه اختلافات خانوادگى از بين رفته، زن و شوهر در جوّى سالم و با روحيهاى اميدوار به انجام وظايف خود مىپردازند.عوامل پيدايش روحيه مسؤوليتپذيرىبا توجّه به آثار ارزندهاى كه روحيه مسؤوليتپذيرى بر سعادت خانوادگى انسان دارد، شايسته است كه هر يك از زن و مرد در صورت كمبود اين روحيه، درصدد جبران آن برآيند. در اين زمينه عوامل فراوانى مؤثر است كه به دو عامل اشاره مىكنيم:
الف- اعتماد به نفس
يكى از عوامل مهمّ تقويت روحيه مسؤوليتپذيرى، اعتماد به نفس است. افرادى كه داراى چنين روحيهاى هستند، در توانايى خود براى انجام مسؤوليت، شك و ترديد ندارند و همواره از مسؤوليتها استقبال مىكنند و موفقيّت خود را در گرو آن مىدانند.برعكس، كسانى كه فاقد اعتماد به نفس هستند، از قبول مسؤوليت طفره مىروند، زيرا در توانايى خود در انجام مسؤوليت، دچار شك و ترديد هستند و قبول مسؤوليت را با شكست، مساوى مىدانند؛ بدين جهت از پذيرفتن مسؤوليت، شانه خالى كرده، از آن دورى مىكنند.براى اصلاح چنين افرادى بايد روحيه اعتماد به نفس و مسؤوليتپذيرى را در آنان تقويت كرد. چنين افرادى با انجام كارهايى كه در توان آنهاست و كسب موفقيّت در آن، بتدريج اعتماد به نفس پيدا مىكنند، زيرا ايفاى مسؤوليت منجرّ به استحكام شخصيت و موفقيّت آنها در زندگى مىشود و زندگى را در كام آنها شيرين مىكند. در نتيجه، در انجام مسؤليت شتاب بيشترى از خود نشان مىدهند.
ب- تأثير پذيرى از همسر
عامل ديگرى كه موجب تقويت روحيه مسؤوليتپذيرى انسان مىشود، معاشرت با افراد مسؤوليتپذير است، زيرا به واسطه تأثيرپذيرى از روحيات ديگران، صفت مسؤوليتپذيرى بتدريج در او تقويت مىشود. روشن است كه وجود چنين روحيهاى در انسان، موجب سرايت اين صفت به همسر او خواهد شد و همچنين تأثير فراوانى در مسؤوليت پذيرى فرزندان آن خانواده مىگذارد. بر عكس، اگر انسان فاقد چنين روحيهاى بوده، از همسر خود انتظار داشته باشد كه تمام مسؤوليتهاى خود را بخوبىانجام دهد، توفيقى در اين زمينه به دست نخواهد آورد.بنابراين، لازمه ايجاد روحيه مسؤوليتپذيرى در محيط خانواده اين است كه مرد خانواده، بيش از هر كس اين روحيه را در خود تقويت كند تا با گذشت زمان در همسر و فرزندان خود تأثير گذارد.
|