1- ديندارى‏
تديّن همسر از اهميت بسيارى برخوردار است و تأثير بسزايى در سعادت زندگى خانوادگى دارد. بدون اين معيار، ارزشهاى اخلاقى همچون صداقت، وفا، گذشت و فداكارى در زندگى قابل پياده شدن نيست. در روايات اولياى گرامى اسلام به اين نكته بسيار عنايت شده است، چنان كه رسول خدا صلى الله عليه و آله پس از برشمردن انگيزه‏هاى مختلف در گزينش همسر به ديندارى و متديّن بودن او اشاره كرده، مى‏فرمايد:
«تُنْكَحُ الْمَرْأَةُ عَلى‏ ارْبَعِ خِلالٍ: عَلى‏ مالِها، وَ عَلى‏ دينِها، وَ عَلى‏ جَمالِها، وَ عَلى‏ حَسَبِها وَ نَسَبِها، فَعَلَيْكَ بِذاتِ الدّينِ» «1»
زن را به چهار چيز كابين مى‏بندند: ثروت، دين، زيبايى و حسب و نَسَبش؛ پس بر تو باد به ازدواج با زن ديندار.
همسر متديّن در زندگى سودمندتر از همسر زيبا، يا ثروتمند، يا داراى حسب و نسب، ولى غير متديّن است. از اين رو، شايسته است كه در گزينش همسر زيبايى ظاهرى، ثروت و حسب و نسب، ديندارى او را تحت‏الشعاع قرار ندهد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
«مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً لا يَتَزَوَّجُها الَّا لِجَمالِها لَمْ يَرَ فيها ما يُحِبُّ، وَ مَنْ تَزَوَّجَ لِمالِها لا يَتَزَوَّجُها الَّا وَ كَلَهُ اللَّهُ الَيْهِ، فَعَلَيْكُمْ بِذاتِ الدّينَ» «2»
كسى كه تنها به جهت زيبايى زن با او ازدواج كند به خواسته خود نمى‏رسد و كسى كه به خاطر ثروتش با او ازدواج كند، خداوند او را به خودش وامى‏گذارد. پس بر شما باد به ازدواج با زن متديّن.
اينك جهت روشن شدن اهميت اين معيار در گزينش همسر لازم است به نكات زير توجه شود:
الف- تأثير ديندارى همسر در انسان: همسر متديّن و مؤمن حامى و تقويت كننده ايمان انسان است؛ بطورى كه هرگاه در ايمان شوهر ضعفى به وجود آيد، به يارى‏اش مى‏شتابد و در رفع اين ضعف، او را كمك مى‏كند و در انجام وظايف دينى تشويقش مى‏كند و از هلاكت نجاتش مى‏دهد.
نمونه چنين زنى، همسر «زُهَيْر بن قين» است كه در موقعيّت حسّاس و بحرانى، با تحريك احساسات و غيرت دينى شوهرش، وجدان او را بيدار كرد و با تشويق او به ملاقات و يارى حضرت سيّدالشهدا عليه السلام او را به سعادت ابدى نايل ساخت. «1»
در مقابل، همسر غير متديّن موجبات تضعيف ايمان انسان را فراهم مى‏سازد، بطورى كه با گذشت زمان، بى‏ايمانى و بى‏تفاوتى او نسبت به معتقدات دينى در روح شوهرش تأثير گذارده و خواه و ناخواه او را در انجام تكاليف دينى، سست و بى‏تفاوت مى‏كند.
ب- تأثير ديندارى در هماهنگى: آثار متديّن بودن انسان، در عمل او آشكار مى‏شود. زن متديّن به همان اندازه كه در فكر و عقيده با شوهر متديّن هماهنگ است، در عمل نيز در كنار او قرار مى‏گيرد. هماهنگى در التزام به دستورات دينى همچون رعايت حجاب، پرهيز از معاشرتهاى آلوده، خوددارى از مصرف مال حرام، تعهّد به رعايت اخلاق اسلامى و انجام عبادتهاى دينى و دهها مورد ديگر كه در زندگى پيش مى‏آيد، از تفاهم و هماهنگى زن و شوهر حكايت مى‏كند.اما اگر زن و شوهر از نظر عقيده و ديندارى در دو قطب مخالف قرار داشته باشند، ازكوچكترين مسائل زندگى تا مهمترين آن و از شروع مراسم عقد و عروسى تا پايان زندگى، كشمكش و درگيرى مستمر در زندگى اين زن و شوهر وجود خواهد داشت كه همگى از مراعات نكردن معيار ديندارى در گزينش همسر ناشى مى‏شود.
ج- تأثير ديندارى همسر در پرورش فرزندان: توجّه به ملاك ديندارى همسر راهگشاى خوبى در تربيت و پرورش فرزندان شايسته، متديّن و باايمان خواهد بود؛ مادر متديّن، فرزندان مؤمن و نيكوكار به جامعه تحويل مى‏دهد و از بى‏بندوبارى و افسار گسيختگى آنها جلوگيرى مى‏كند. او مى‏كوشد فرزندان خود را طبق الگوهاى دينى و مذهبى پرورش دهد. از اين رو، در تمام مراحل زندگى آنها را به ديندارى و رعايت دستورات دينى فرا مى‏خواند و از مخالفت نسبت به آن باز مى‏دارد، ولى مادر غير متديّن قادر نيست فرزندان مؤمن و متديّن به جامعه تحويل دهد.