ب- آزادى كودك
يكى ديگر از عوامل رشد كودك كه در اعتماد به نفس، استقلال و شخصيت فردى و اجتماعى او تأثير بسزايى دارد، آزادى كودك در انجام كارهاى كودكانه است.خداوند متعال در وجود انسان براى رفع مشكلات زندگى، غرايزى نظير محبّت، خشم، ترس، شجاعت و ... را به امانت نهاده كه تشكيل دهنده شخصيّت انسانى هستند و بايد در محيطى آزاد پرورش و تكامل يابند. پدر و مادرانى كه معتقدند: بچّه خوب را ازبد، تميز نمىدهد و آزاد گذاردن وى موجب گمراهىاش مىشود و خود را به منزله عقل كودك قرار داده، برايش تصميم مىگيرند، انتخاب مىكنند و ... مانع رشد و پرورش غرايز وى شده و با اين شيوه، افرادى غير مبتكر، ترسو و بىعرضه تحويل جامعه مىدهند، زيرا كودك در محيط آزاد است كه كودك مىتواند غرايز خود را به كار گرفته و شخصيتش را پرورش دهد و خود را براى ورود به زندگى اجتماعى كه يك صحنه مبارزه است، مهيّا سازد.
از اين رو، در روايات، كودك تا هفت سالگى به عنوان فرمانده معرّفى شده است، يعنى پدر و مادر مىبايست از امر و نهى بىمورد نسبت به او اجتناب كنند و او را از آزاديهاى مفيد و ضرورى محروم نسازند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
«الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنينَ وَ وَزيرٌ سَبْعَ سِنينَ» «1»
كودك تا هفت سالگى فرمانده و از هفت تا چهارده سالگى فرمانبردار و بعد از چهارده سالگى تا هفت سال وزير و مشاور پدر و مادر خواهد بود.
گفتنى است كه والدين بايد عنايت داشته باشند كه آزادى فرزندان، حساب شده باشد و خود عاملى براى انحراف آنها نشود. از اين رو، نبايد آزاد بودن كودك بطور مطلق و بدون قيد و شرط باشد، بلكه كودك بايد آزادى مشروط داشته باشد، زيرا اگر با آزادى مطلق رشد كند و پدر و مادر هيچ امر و نهى و هدايتى نسبت به او نداشته باشند و محدوديتى برايش قائل نشوند فردى خودخواه، زورگو و پرتوقّع بار مىآيد، براى ديگران حقّى قائل نخواهد بود و به حقوق ديگران تجاوز مىكند و حتى از پدر و مادر سلب آسايش مىنمايد و در نتيجه، اين آزادى عامل به فساد كشيده شدن كودك شده، وى را دچار اضطراب و پريشانى مىسازد.
|