جلوههاى بىعدالتى
بىعدالتى و تبعيض ممكن است در محيط خانواده به شكلهاى گوناگون جلوه كند، مانند: طرفدارى از يك كودك هنگام درگيرى، مضايقه از محبت كردن به كودكان بزرگتر در برابر فرزندان خردسال، نوازش يكى و بىتوجّهى به ديگرى و ....
بسيارى از خانوادهها به دختران كمتر توجّه مىكنند و پسران را برتر از آنها مىدانند، در حالى كه اينگونه رفتارها، مورد پسند قرآن مجيد و پيشوايان دينى نيست؛ قرآن، وقتى از فرزند سخن به ميان مىآورد، آن را هديهاى الهى مىداند و بدون اينكه به جنسيّت آنها توجّه كند، اوّل از دختر ياد كرده، مىفرمايد:
«يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ اناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ، اوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقيماً إنَّهُ عَليمٌ قَديرٌ» «2»
(خداوند متعال) به هر كس اراده كند، دختر مىبخشد و به هر كس بخواهد پسر (يا اگر بخواهد) پسر و دختر- هر دو- را براى آنان جمع مىكند، و هر كس را بخواهد عقيم مىگذارد، زيرا كه او دانا و قادر است.
جارود بن منذر مىگويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود:
شنيدهام كه تو دخترى دارى، ولى از او خيلى خوشت نمىآيد! او چه زيانى به تو مىرساند؟
مگر نه اين است كه او را مىبويى و روزى او نيز مىرسد، براستى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پدر چندين دختر بود. «1»
هنگامى كه به امام سجّاد عليه السلام تولّد نوزاد را خبر مىدادند، هرگز از پسر يا دختر بودن او نمىپرسيد، و وقتى از سالم بودنش مطّلع مىشد، خدا را سپاس مىگفت. «2»
جلوه ديگر بىعدالتى، در تبعيض ميان فرزندان از نظر جمال است؛ يعنى فرزندى كه زيبايى چندانى ندارد، يا نقصى در بدن دارد، كمتر مورد توجّه پدر و مادر قرار مىگيرد و والدين بىتوجّه، در مورد او بىعدالتى كرده و باعث آزار او مىشوند، يا در مورد بچهاى كه استعداد كمترى دارد و نسبت به ديگر برادران و خواهرانش از نظر درسى ضعيفتر است، كمتر مورد عنايت خود قرار داده و حتّى گاهى با زخم زبان او را تحقير مىكنند و از اين رهگذر، ضربات جبران ناپذير روحى بر او وارد مىسازند.
بنابراين، براى دستيابى به تربيت صحيح كودكان، پدر و مادر بايد از تبعيض و بىعدالتى نسبت به فرزندان خوددارى كرده، علل و انگيزههاى تبعيض را از بين ببرند و زمينه رشد كودك را فراهم سازند.
|