هشدارهاى تربيتى در به كارگيرى محبت‏
ابراز محبت نسبت به فرزند، منحصر به دوران طفوليت وى نيست، بلكه انسان هميشه نيازمند به محبت ديگران است. از اين رو، نوجوانان و جوانان نيز بايد از ناحيه والدين مورد عطوفت و مهربانى قرار گيرند.
2- مسلمانان موظّفند نسبت به كودكان يتيم و بى‏سرپرست همچون فرزندان خود ابراز محبّت نموده و به همان مقدار كه فقر مالى آنها را برطرف مى‏سازند، فقد محبت آنان را نيز با مهرورزى تأمين كرده و كمبودهاى عاطفى آنان را جبران كنند.
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد:
«كُنْ لِلْيَتيمِ كَالْابِ الرَّحيمِ» «1»
نسبت به يتيم مانند پدرى مهربان باش.
امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:
«ما مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ يَضَعُ يَدَهُ عَلى‏ رَأْسِ يَتيمٍ الَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرٍ مَرَّتْ يَدُهُ عَلَيْها حَسَنَةً» «2»
هيچ زن و مرد مؤمنى نيست كه دست بر سر يتيم بكشد، مگر آنكه خداوند در مقابل هر مويى كه از زير دستش رد مى‏شود، ثوابى براى او مى‏نويسد.
3- محبّت به كودك بايد بگونه‏اى باشد كه كودك آن را لمس كرده، مزه آن را بچشد و به ارزش آن واقف گردد. از اين رو، محبت نبايد با امورى مانند قلقلك كردن، گاز و نيشگون گرفتن اشتباه شود، چرا كه طفل در محبت بايد احساس سرور و رضايت كند، از اين رو، از امورى كه موجب كسالت و خستگى وى مى‏شود، بايد پرهيز كرد.
4- در شيوه ابراز محبت، لازم است اظهار آن از دريچه قلب و چشم كودك سنجيده شود و طبعاً محبت كردن پدر و مادر بايد متناسب با سن فرزند باشد؛ روزى با خريد يك شكلات مى‏توان محبّت خود را به كودك نشان داد و زمانى با دست دادن به او در جمع و يا رعايت احترام وى نزد دوستان و زمانى با كمك كردن به او.
5- محبّت به كودك بايد متعادل و دور از افراط و تفريط باشد. محبت زياد و بى‏مورد موجب پرتوقّعى، لوس بارآمدن و از خود راضى بودن كودك مى‏شود. كودكى كه به خاطر محبت بيش از حدّ به خواسته‏هاى خوب و بد خود مى‏رسد، توان مقاومت در برابر محروميتها و مشكلات زندگى را از دست مى‏دهد، چرا كه اعتماد به نفس خود را از دست داده، بشدّت وابسته به ديگران مى‏شود. او تصوّر مى‏كند همه بايد در خدمتش باشند و وقتى خلاف آن را مشاهده كرد، دچار بحران روحى شده، در روابط اجتماعى با مشكلات فراوانى مواجه مى‏شود.
امام باقر عليه السلام مى‏فرمايد:
«شَرُّ الْاباءِ مَنْ دَعاهُ الْبِرُّ الَى الْافْراطِ» «1»
بدترين پدران آنهايى هستند كه در محبّت به فرزند از حدّ تعادل تجاوز كنند.
6- محبّت نبايد وسيله‏اى براى نفوذ پدر و مادر در فرزند گردد؛ مثل مادرانى كه به فرزندانشان مى‏گويند: اين كار را بكن تا مامان تو را دوست بدارد. يا چون اين كار را كردى، تو را دوست ندارم. بزرگترين ضرر اين نحوه برخورد آن است كه كودك بتدريج عادت مى‏كند كه كارها را براى جلب رضايت پدر و مادر و ديگران انجام دهد، نه طبق وظيفه، خلاصه آنكه معيار خوبى و بدى كارها را دوست داشتن يا نداشتن ديگران‏مى‏داند، بعلاوه فرزند را به تملّق گويى و دورويى وادار مى‏سازد. «1»
7- محبت به فرزند نبايد مانع تربيت وى شود. محبت به فرزند به اين معنا نيست كه انسان بديهاى فرزندش را ناديده بگيرد و اگر عيبى از وى مشاهده كرد، به او تذكّر ندهد و به بهانه اينكه جگر گوشه‏اش ناراحت مى‏شود، اجازه دهد به هر كار زشتى دست بزند.ازاين‏رو، بهترين والدين آنهايى هستندكه حساب محبّت‏به‏فرزند را از تربيت جدامى‏كنند.
امير مؤمنان على عليه السلام مى‏فرمايد:
«خَيْرُ ما وَرَّثَ الْاباءُ الْابْناءَ الْادَبُ» «2»
بهترين ميراث پدران براى فرزندانشان ادب است.