1- سرپرستى و مديريّت‏
مرد به حكم عقل و شرع، سمت سرپرستى خانواده را به عهده دارد، زيرا او در بُعد جسمى و عقلى بر زن برترى داشته، براى اداره خانواده توانايى بيشترى دارد؛ علاوه بر اين، تأمين هزينه زندگى نيز بر عهده او گذاشته شده است. قرآن كريم مى‏فرمايد:
«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما انْفَقُوا مِنْ امْوالِهِمْ» «1»
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به خاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏كنند.
علت سرپرستى مرد، برترى روحى، عقلى و جسمى او بر زن است، چرا كه به جهت قدرت كنترل عواطف، توانايى بيشترى براى مديريّت خانواده دارد؛ گر چه زن نيز ازجهت عاطفى بر مرد غلبه دارد و هيچ كدام از اين برتريها، نشانگر نقص وجودى نيست، بلكه هر يك متناسب با جنسيّت خود، تواناييهاى خاص دارند و هماهنگ كردن اين تواناييها با مسؤوليتها سعادت خانوادگى زن و مرد را تأمين مى‏كند.زن، مانند گل، ظريف و لطيف است، همان گونه كه گل تحمّل آفتاب سوزان و باد و طوفان را ندارد، زن نيز توان تحمّل مسؤوليتهاى سنگين و طاقت فرساى زندگى را ندارد.
امير مؤمنان عليه السلام به فرزندش- امام حسن مجتبى‏ عليه السلام- چنين اندرز مى‏دهد:
«وَ لا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ امْرِها ما جاوَزَ نَفْسَها، فَانَّ الْمَرْأَةَ رَيْحانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمانَةٍ» «1»
به زن بيش از امور شخصى‏اش كارى مسپار كه زن (چون) دسته گل است نه قهرمان.
بايد توجّه داشت كه موفّقيت مرد در مديريت خانواده، تنها با حكومت بر دل زن ميسّر است؛ اگر اعضاى خانواده به مرد، علاقمند بوده و در عمق وجودشان براى او حرمت قائل باشند، او مى‏تواند در اداره خانواده موفّق باشد، و گرنه توسّل به زور و خشونت، نه تنها كارگشا نيست، بلكه بر نابسامانى خانواده مى‏افزايد. البتّه هر فردى بايد از اختيارات خود در جهت مصالح خانواده استفاده كند، نه در جهت تثبيت برترى جويى و خواسته‏هاى خودخواهانه خود. بطور طبيعى، اختيارات سرپرست خانواده، اگر در جهت مصالح آنها به كار گرفته شود، تأثير زيادى در سعادت خانواده خواهد داشت.
مسؤوليّت مرد، تنها در رسيدگى به بعد مادّى خانواده محدود نمى‏شود، بلكه هدايت افراد خانواده، نظارت هميشگى در تربيت آنها، امر به معروف و جلوگيرى از انحرافات اخلاقى آنها نيز از وظايف خطير مرد در محيط خانه است. قرآن كريم مى‏فرمايد:
«يا ايُّهَا الَّذينَ امَنُوا قُوا انْفُسَكُمْ وَ اهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» «2»
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد؛ خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها وسنگهاست، نگه داريد.
از امام صادق عليه السلام درباره تفسير اين آيه پرسيدند. آن حضرت فرمود:
«آنها را امر به معروف و نهى از منكر كنيد» گفتند: اين كار را مى‏كنيم، اما آنها قبول نمى‏كنند؛ فرمود: «در اين صورت وظيفه خود را انجام داده‏ايد.» «1»
البتّه اين در صورتى است كه جلوگيرى از گناه، از توان مرد خارج باشد، امّا در صورت توان، بايد با برخوردى شايسته، از وقوع مفاسد و انحرافات، پيشگيرى كند و گرنه مسؤول است.بى‏تفاوتى مردنسبت به تعهّداتى‏كه در مورد هدايت خانواده و حفظ آن در برابر انحرافات بر عهده اوست، زيانهاى جبران ناپذيرى را در پى خواهد داشت؛ قرآن كريم مى‏فرمايد:
«إِنَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِرُوا انْفُسَهُمْ وَ اهْليهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ الا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبينُ» «2»
زيانكاران واقعى در روز قيامت آنانند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را از دست داده‏اند! آگاه باشيد كه زيان آشكار همين است!