10. اميدوارى و اميدبخشى‏
يكى ديگر از ويژگيهاى اخلاقى كه موجب توانمندى پزشك نسبت به درمان بيماران مى‏شود، عبارت است از: اميدوار بودنِ خود و اميدوار ساختن بيماران به بهبودى.
الف. اميدوارى پزشك: اميد از بزرگ‏ترين نعمتهاى الهى است كه اگر اين نعمت- به ويژه هنگام معالجه بيماريهاى صعب العلاج- از پزشك گرفته شود، جنب و جوش از او سلب مى‏گردد و رخوت و سستى او را از انجام وظيفه باز مى‏دارد. رسول اكرم (ص) مى‏فرمايد:
اميد و آرزو براى امت من رحمت است. اگر اميد نبود هيچ مادرى فرزندش را شير نمى‏داد و هيچ كس درختى نمى‏كاشت. «2»
پزشكان بايد با توكل به خدا و به كارگيرى همه توان خود، به درمان مريض بپردازند و به كمك و شفاى خداوند اميدوار باشند. امام على (ع) مى‏فرمايد:
مَنْ بَذَلَ جُهْدَ طاقَتِهِ بَلَغَ كُنْهَ ارادِتِهِ «3»
كسى كه همه توانش را به كار گيرد، به طور قطع به حقيقت خواسته‏اش مى‏رسد.
پزشك بايد در معالجه همه بيماران، اميد خود به خداوند و كمكهاى غيبى او را از دست ندهد.
ب. اميدبخشى به بيمار: يأس و نوميدى، بيمارى را در انسان تشديد مى‏كند و سبب درد و رنج بيشتر مى‏شود. امام على (ع) فرمود: سخت‏ترين بلا، نا اميدى است. «اعْظَمُ الْبَلاءِ انْقِطاعُ الرَّجاءِ» «1»
نااميدى گاهى منجر به مرگ بيمار مى‏گردد؛ چنان‏كه حضرت على (ع) فرمود:
قَتَلَ الْقُنُوطُ صاحِبَهُ «2»
نااميدى، شخص غير اميدوار را مى‏كشد.
اميدوارى به بهبودى، از رنج بيمارى مى‏كاهد و به بيمار قدرت مى‏دهد بر بيمارى غلبه كند.
يكى از وظايف مهم پزشك، به ويژه در مورد بيمارى‏هاى خطرناك، اميدبخشى و تقويت روحيه بيمار است. رسول خدا (ص) مى‏فرمايد:
اذا دَخَلْتُمْ عَلَى الْمَريضِ فَنَفِّسُوا لَهُ فِى الْاجَلِ، فَانَّ ذلِكَ لا يَرُدُّ شَيْئاً وَهُوَ يُطَيِّبُ النَّفْسَ «3»
هنگامى كه به عيادت بيمار رفتيد، او را به زندگى اميدوار سازيد. اين كار مقدّرات را تغيير نمى‏دهد، ولى وسيله آرامش خاطر بيمار مى‏شود.
امام خمينى (ره) در اين باره خطاب به پزشكان و پرستاران مى‏فرمايد:
يكى از امورى كه كمك مى‏كند به خوب شدن مريضها و اعاده صحّت براى آنها، اين است كه پزشك آنها، پرستار آنها، به آنها تقويت روانى بدهد. اگر انسان، اعتقادش شد كه خوب مى‏شود از اين مرض، اين كمك مى‏كند به اعاده صحت؛ و اگر نظرش اين طور شد كه در اين مرض ديگر خوب نمى‏شود، اين او را به هلاكت زودتر مى‏برد و اين به عهده پزشكان ... و پرستارهاست. اين نكته را بايد در نظر داشته باشند كه عطوفت به آنها و اميد دادن به آنها و وعده سلامت به اذن اللَّه براى آنها، كمك مى‏كند به صحت آنها ... فرضاً يك مريضى به نظر شما حتماً از اين مرض نجات پيدا نمى‏كند، لكن اوّلًا دست غيب هم در كار هست كه آن ماوراى نظر امثال ماست و شما هم مأيوس نباشيد و ثانياً اين‏كه چه بهتر كه يك مريضى كه از اين دنيا مى‏خواهد برود با دل خوش از شما برود، با اميد باشد. اين طور نباشد كه به او گفته شود تو خوب نمى‏شوى. همين در زود مردن او و در طولانى شدن مرض او كمك مى‏كند و با دل افسرده از اين دنيا مى‏رود. لكن اگر به او اميد داديد، محبت كرديد، نوازش كرديد، خدمت صادقه كرديد، با روى خوش خدمت كرديد به اين مريضها كه افسرده‏اند اكثراً، اگر اين‏طور باشد، بر فرض اين‏كه از دنيا هم برود، با يك روح اميدوار و شيرين از اين دنيا مى‏رود و اين براى شما ارزشمند است. «1»