5. انصاف
واژه «انصاف» از «نصف» (به ضمّه و فتح نون) يعنى چيزى را نصف كردن يا به نصف رساندن.
انصاف در روابط اجتماعى يعنى سود و زيان را ميان خود و ديگران نصف كردن و در مقام داورى، حقوق طرفين دعوا را به طور برابر رعايت كردن. «1» انصاف از روح گذشت و احترام به حقوق ديگران ناشى مىشود. پزشك منصف كسى است كه براى مردم حقوق برابر قائل باشد. توجه و مهرورزى پزشك به ثروتمندان و كمتوجهى و بىتفاوتى به فقيران، از انصاف دور است.
رسول خدا (ص) انصاف را از نشانههاى مؤمن واقعى شمرده است:
مَنْ واسَى الْفَقيرَ وَانْصَفَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ فَذلِكَ الْمُؤْمِنُ حَقّاً «2» كسى كه با فقير همدردى [يا از او دستگيرى] كند و درباره مردم با انصاف باشد، مؤمن واقعى است.
|