حرص و طمع
تعريف حرص و طمع
حرص به معناى زيادت جويى و آزمندى است. «1»
طمع به معناى چشمداشت وتوقّع در اموال مردم است. «2» و در اصطلاح، حرص صفتى نفسانى است كه انسان را به گرد آوردن آنچه بدان نياز ندارد برمىانگيزد، بى آن كه به حدّ و مقدار معيّنى اكتفا كند. «3»
وطمع عبارت است ازتوقّع داشتن در اموال مردم. «4»
ديدگاه اسلام
از آنجايى كه حرص و طمع داراى مفاسد زيادى هستند و باعث بوجود آمدن فرومايگيهاى اخلاقى مى شوند، دين مقدّس اسلام آنهارا مورد نكوهش قرارداده است.
پيامبراكرم صلّى اللَّه عليه وآله مىفرمايد:
«لَوْ كانَ لِابْنِ آدَمَ وادِيانِ مِنْ ذَهَبٍ لَابْتَغى وَ راءَهُما ثالِثاً وَ لا يَمْلَاءُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ الَّاالتُّرابُ وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ تابَ» «1»
اگر براى فرزند آدم دو درّه از طلا بود به حقيقت دنبال سوّمى مىگشت وپر نمى كند شكم فرزند آدم را مگر خاك، وخداوند هر كسى را كه توبه كند، مى پذيرد.
ونيز مى فرمايد:
«... انَّهُ لَنْ تَمُوتَ نَفْسٌ حَتّى تَسْتَكْمِلَ رِزْقُها، فَاجْمِلُوا فىِ الطَّلَبِ ...» «2»
همانا هرگز جاندارى نمىميرد، مگر اينكه همه روزى مقدّر خود را دريافت كند. پس در طلب روزى نيكو عمل كنيد.
انسان، موظّف است كه در پى كسب روزى برود ولى در طلب روزى اقدام او بايد اقدام نيكو وجميل باشد، عمل نيكو و روش پسنديده در طلب روزى، به ترك حرص و طمع است. حضرت على عليه السلام مىفرمايد:
«الْحِرْصُ رَأْسُ الْفَقْرِ وَ اسُّ الشَّرِ» «3» حرص سبب فقر وپريشانى وريشه بدى است.
ودرجاى ديگر مىفرمايد:
«لا يُفْسِدُ الدّينَ كالطَّمَعِ» «4» چيزى مثل طمع، دين را تباه نمىسازد.
ريشههاى حرص وطمع
حرص يك نيرويى است كه بر وجود انسان چيره گشته، او را به جمع آورى ثروت وا مىدارد چنان كه قرآن كريم مىفرمايد:
«انَّ الانْسانَ خُلِقَ هَلوُعاً اذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ اذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنوُعاً» «1»
انسان حريص آفريده شده است. هنگامى كه بدى به او رسد، بى تابى مىكند و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع استفاده ديگران مىشود.
مهمترين ريشههاى حرص دوچيز است:
الف- بى اعتمادى به خدا
انسانى كه فكر مىكند بايد هرچه توانايى دارد، براى انباشتن مال صرف كند، واز قدرت خويش بهره ببرد، يقين ندارد كه خداوند روزى رسان واقعى است وبه تعبير حضرت على عليهالسلام انسان حريص به خدا اعتماد ويقينى ندارد.
«عَلىَالشَّكِّ وَ قِلَّةِ الثِّقَةِ بَاللَّهِ مَبْنىَ الْحِرْصِ وَ الشُّحِّ» «2»
بناى حرص وبخل بر كم اعتمادى به خدا وشكّ به او نهاده شده است.
مرحوم ملَّا احمد نراقى مىنويسد:
«هر آزمندى اعتمادش به مردم زيادتر ازاعتماد به خداست، زيرا اگر اعتماد او به خدا بيشتر بود به غير او طمع نداشت سپس اين داستان را مىآورد: درويشى تنگدست به درِ خانه ثروتمندى رفت وگفت: شنيدهام مالى در راه خدا نذر كردهاى كه به درويشان بدهى، من نيز درويشم، ثروتمند گفت: من نذر نابينايان كردهام تو كه نابينا نيستى، درويش گفت: نابيناى واقعى من هستم كه درگاه خداى كريم را گذاشته به درِ خانه چون تو گدايى آمدهام!» «3»
ب- هدف انگاشتن دنيا
انسانى كه دنيا ومادّيات را هدف خويش قرار داده است، درانباشتن ثروت وطمع به مال ديگران زياده روى مىكند، بطورى كه دوستى مال ومادّيات تمام قلبش را فرا مىگيرد، ومكارم اخلاقى و صفات انسانى را فراموش مىكند. قرآن كريم مىفرمايد:
«كَلَّابَل لَّاتُكْرِموُنَ الْيَتيمَ وَ لا تَحاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكينِ وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ اكْلًا لَمّاً وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبّاً جَمّاً. «1»
نه چنان است. شما يتيم راگرامى نمىداريد، ويكديگر را به خوراندن مسكين ترغيب نمىكنيد، وميراث را حريصانه مى خوريد، ومال را زياد دوست داريد.
ولى اگر ديده بصيرت انسان بينا باشد ودرپى اين دنياى فانى، سراى باقى رانظاره كند، نه تنها به پستى حرص و طمع تن در نمىدهد، بلكه بسيارى از امور مادّى را نيز به ديده حقارت مىنگرد. حضرت على عليه السّلام فرمود:
«لَوْ رَاى الْعَبْدُ اجَلَهُ وَ سُرْعَتَهُ الَيْهِ ابْغَضَ الْأَمَلَ وَ تَرَكَ طَلَبَ الدُّنْيا» «2»
اگرانسان مرگ و شتاب آن را مىديد، آرزوها رادشمن مىداشت ودنيا طلبى راترك مىكرد.
آثار حرص و طمع
آزمندى وتوقّع داشتن در اموال مردم آثار ناهنجارى را در پى دارد، از آن جمله:
الف- خوارى و گرفتارى
انسان طمعكار و آزمند، خوار و ذليل ديگران است و به خاطر اين كه مالى به دست آورد، آبرو و شخصّيت خويش را از دست مىدهد. حضرت على (ع) مى فرمايد:
«عَبْدُ الْمَطامِعِ مُسْتَرِقٌّ لا يَجِدُ ابَداً الْعِتْقَ» «1»
بنده طمعها دربندى است كه هرگز آزادى نخواهد يافت.
وباز مىفرمايد:
«اتَّقُوا الْحِرْصَ فَانَّ صاحِبَهُ رَهينُ ذُلٍّ وَ عَناءٍ» «2»
ازحرص دورى كنيد كه حريص، گرفتار خوارى وسختى است.
انسان حريص هيچ گاه آرامش ندارد، يعنى به سبب حرصى كه به انباشتن ثروت دارد، هميشه دررنج وناراحتى است و هرگز استراحتى ندارد. «3»
ب- عدم آسايش
آزمندى وطمع يك صفت درونى است كه انسان رابه جمع آورى ثروت ونفع مادّى وا مى دارد، بطورى كه مال وكارهاى مادّى محور همه افكار وتلاشها وسبب سلب آسايش انسان مى شود. حضرت على عليه السّلام مى فرمايد:
«لا يُلْقَى الْحَريصُ مُسْتَريحاً» «4» هيچ گاه حريص راحت ديده نمى شود.
همچنين مى فرمايد:
«الْحِرْصُ مَطِيَّةُ التَّقَبِ» «5» حرص مركب رنج و مشقّت است.
ج- جرأت برگناه
انسان حريص وطمعكار به خاطر علاقه شديدى كه به مال دارد، موازين شرعى را رعايت نمىكند، و حقوق ديگران را پايمال مىسازد تاخود مال بدست آورد.
حضرت على عليه السلام مى فرمايد:
«ما افْسَدَ الرَّجُلَ مِثْلُ الطَّمَعِ» «1» چيزى مثل طمع انسان را فاسد نمى كند.
همچنين مى فرمايد:
«... وَ الْحِرْصُ وَ الْكِبْرُ وَالْحَسَدُ دَواعٍ الىَ التَّقَحُّمِ فىِ الذُّنوُبِ» «2»
آز و خود بزرگ بينى ورشك بردن موجب فرورفتن در گناهان است.
گاهى علاقه شديد به مال ومنال آنچنان در انسان اثر مىگذارد كه بى پروا به هرگناهى دست مىزند، وحتّى حاضر است به خاطر دست يافتن به مقام، خون شريف ترين انسانها را بريزد. «3» سَعدان مىگويد:
ازامام صادق (ع) سؤال كردم: آنچه ايمان انسان رااستوار مىسازد، چيست؟
فرمود: پرهيزگارى، پرسيدم: آنچه انسان را از دين خارج مى كند چيست؟
فرمود: طمعكار. «4»
د- سختى مرگ
دلبستگى بيش از حدّ به دنيا وابستگى به آن را درپى دارد وبريدن اين وابستگى هنگام مرگ بسيار سخت ودشوار است. حضرت امام صادق عليه السلام فرمود:
«مَنْ كَثُرَ اشْتِباكُهُ بِالدُّنْيا كانَ اشَدَّ لِحَسْرَتِهِ عِنْدَ فَراقِها» «5»
كسى كه زياد در دنيا فرو رفته باشد هنگام مرگ حسرت واندوهش زياد تر خواهد بود.
امام خمينى قدّس سرّه مىفرمايد:
«ازمفاسد حبّ دنيا وتعلّق به آن، اين است كه انسان را از مردن خائف كند. واينخوف كه از محبّت دنيا وعلاقه قلبى به آن پيداشود، بسيار مذموم است وعمده سختى مردن همين فشار رفع تعلقّات وخوف ازخود مرگ است. «1»
ه- سختى حساب
كسانى كه در دنيا مال زيادى نداشتهاند روز قيامت حساب آسانى دارند و زودتر از ديگران از حسابرسى رهايى پيدا مىكنند، ولى كسانى كه با حرص و طمع شديد، مال جمع كردهاند، وتوجهى به حلال و حرام نداشتهاند و حقوق الهى را رعايت نكردهاند، گرفتار عذابى سخت و دردناك خواهند شد. قرآن كريم مىفرمايد:
«انْفِقُوا فى سَبيلِ اللَّهِ وَلا تُلْقُوا بِايْديكُمْ الَى التَّهْلُكَةِ» «2»
مال و ثروت خود را در راه خدا انفاق و بخشش كنيد، وخويشتن را به هلاكت نيفكنيد.
پيامبراكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
«الا اخْبِرُكَ بِاهْلِ النَّارِ؟ كُلُّ جَعْظَرِىٍجَوَّاظٍ مُسْتَكْبِرٍ جَمَّاعٍ مَنُوعٍ» «3»
آيا تو را از اهل جهنّم با خبر نكنم؟ هر كس كه خود پسند و خود خواه و متكبّر وحريص و بخيل باشد.
حضرت على عليهالسّلام مىفرمايد:
«ثَمَرَةُ الطَّمَعِ ذُلُّ الدُّنْيا وَشِقاءُ الْآخِرَةِ» «4»
ميوه طمع، خوارى دنيا و بدبختى آخرت است.
به اميد آنكه فرمايش قرآن كريم و معصومين (ع) تابلوى زندگىمان قرار گيرد و به بيمارى حرص و آزمندى مبتلا نگرديم.
|