انفاق‏

انفاق در لغت ازنَفَقْ و نَفاق گرفته شده و به معناى خروج ويا تمام شدن است. انفَقَ مالَهُ يعنى مال خويش را ازملكش خارج كرد و نَفَقَ‏الزَّادُ يعنى توشه تمام شد. بنابراين معنا، انفاق را ازآن جهت، انفاق گويند، كه شخص، مال رابدان وسيله از دستش خارج مى‏كند و يا فانى وتمام مى‏كند و دراصطلاح، خرج كردن مال در راه خدا، اعم از واجب و مستحب را انفاق مى‏گويند. «1»
در باره انفاقهاى واجب، در درس چهارم، تحت عنوان «اداى حقوق» مطالبى بيان شد و اشاره مختصرى نيز به انفاقهاى مستحبى كرديم اينك آن رابطور جداگانه بررسى مى‏كنيم:
جايگاه انفاق دراسلام‏
انفاق در اسلام معناى وسيعى دارد، كه هرگونه بخششى ازمال، علم، قدرت موقعيت ونفوذ اجتماعى ومانند آن را شامل مى‏شود، ولى در اينجا بيشتر انفاق مالى، مورد نظر است. قرآن كريم، انفاق را در رديف ايمان به غيب واقامه نماز ذكر كرده و مى‏فرمايد:
«الَذّينَ يُؤْمِنوُنَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلوةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقوُنَ» «1»
(پرهيزگاران) كسانى هستند، كه به غيب ايمان مى‏آورند ونماز مى‏گزارند و از آنچه روزى شان كرده‏ايم انفاق مى‏كنند.
وهمچنين انفاق را يكى از اوصاف پرهيزگاران شمرده و آن را در رديف صبر و راستگويى ومانند آنها ستوده است:
«الصَّابِرينَ وَ الصَّادِقينَ وَ الْقانِتينَ وَ الْمُنْفِقينَ وَ الْمُسْتَغْفِرينَ بِالْأَسْحارِ» «2»
پرهيزگاران، شكيبايان و راستگويان وفرمانبرداران وانفاق كنندگان واستغفار كنندگان در سحرگاهانند.
و از آنان به عنوان مؤمنان واقعى ياد مى‏كند و مى‏فرمايد:
«الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلوةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِفقُونَ اوُلئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ» «3»
كسانى كه نماز مى‏گزارند واز آنچه روزى شان كرده‏ايم، انفاق مى‏كنند. اينان مؤمنان حقيقى هستند، در نزد پروردگارشان صاحب درجات و مغفرت و رزقى نيكويند.
خداوند متعال به خاطر اهميت موضوع انفاق، مؤمنان را به آن امر وجهت آن را نيز مشخّص كرده است كه «فى‏سبيل الله» و «مُخْلِصاً لِوَجْهَ الْلَّهِ» باشد ومى‏فرمايد:
«وَأَنْفِقُوا فى‏ سَبيلِ‏اللَّهِ ....» «1» در راه خداانفاق كنيد.
ودر جاى ديگر مى‏فرمايد:
«.. وَما تُنْفِقُونَ أِلَّاابْتِغاءَ وَجْهِ‏اللَّهِ ....» «2»
جز براى خشنودى خدا چيزى انفاق نمى‏كنيد.
از اين رو، براى انفاقهاى كافران ارزشى قائل نيست وآن رابه بادى كه بركشتزار قومى ستمكار وزيده وآن را نابود ساخته است، تشبيه مى‏كند:
«مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فى‏ هذِهِ الْحَيوةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ ريحٍ فيها صِرٌّ اصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَاهْلَكَتْهُ ...» «3»
آنچه (كافران) در اين جهان انفاق مى‏كنند، همانندآن است كه تند بادى سرد، بر كشت قومى ستمكار بوزد وآن را نابود سازد.
اولياى گرامى اسلام نيز اهميت زيادى به انفاق وبذل اموال داده وبراى تقويت دين وايمان واساس جامعه اسلامى و فقر زدايى سفارشهاى زيادى به پيروان خود كرده‏اند، از جمله؛ على عليه السلام فرمود:
خداوند به كسى كه ثروتى داده است، بايدبا آن به خويشاوندان خود كمك كند و سفره مهمانى شايسته بگستراند و اسير و گرفتار را رهايى بخشد وبه مستمند و وامدار عطا كند و براى درك ثواب خود رابه شكيبايى وادارد، كه دستيابى به اين خصلتها، سبب بزرگى وخوشنامى دنيا و رسيدن به فضيلتهاى آخرت است أِنْ شاءَاللَّهُ. «4»
شرايط انفاق ارزشمند
آيات و روايات، شرايط زير را براى «انفاق ارزشمند» لازم مى‏دانند:
الف- اخلاص‏
انفاق بايدبراى خشنودى خدا وتوأم با اخلاص باشد، تا نتيجه خوب بدهد وبدون آن ارزشى ندارد، و بى نتيجه است. قرآن كريم ضمن پذيرفتن انفاق خالصانه، آن رابه بوستانى كه ميوه دو چندان مى‏دهد تشبيه كرده است و مى‏فرمايد:
«وَمَثَلُ‏الَّذينَ يُنْفِقُونَ امْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ‏اللَّهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ انْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ اكُلُها ضِعْفَيْنِ ...» «1»
مَثَلِ كسانى كه اموال خويش رابراى طلب رضاى خدا، از روى يقين و اعتقاد انفاق مى‏كنند، همانند بوستانى است بر تپه‏اى، كه بارانى تند وبموقع، برآن بارد و دو چندان ميوه دهد.
و على عليه السلام فرمود:
«أَفْضَلُ الْعَمَلِ ما أُخْلِصَ فيهِ» «2» بهترين عمل آن است كه درآن اخلاص ورزيده شود.
ب- تقوا
تقوا شرط قبولى همه كارهاست و با توجه به گستردگى معناى آن شايد تعبير تقواى مالى در اينجا مناسبتر باشد، بدين معنا كه انفاق بايد ازمالهاى حلال باشد. به عبارت ديگر، انفاق كننده مالى را كه مى‏بخشد، بايد از راههاى شرعى ورعايت تقوا كسب كند تا ارزشمند باشد وگرنه اموالى كه از راه نامشروع به دست آمده هيچ گونه‏ارزشى ندارد، زيرا قرآن مى‏گويد:
«أِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» «1»
خداوند تنها ازپرهيزگاران قبول مى‏كند.
از سوى ديگر، انفاق وهر عمل ديگرى اگر توأم با تقوا باشد، هر چند در ظاهر كم وكوچك باشد ولى در واقع بزرگ وبا ارزش خواهد بود على عليه السلام مى‏فرمايد:
«لايَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوىً وَ كَيْفَ يَقِلُّ ما يُتَقَبَّلُ» «2»
هيچ عملى با پرهيزگارى كم نيست وچگونه آنچه قبول مى‏شودكم باشد؟
ج- رعايت اولويتها
يكى ديگر از شرايط انفاق ارزشمند، رعايت اولويتهاست، وتشخيص آن برعهده شخص انفاق كننده است، كه بطور مثال، بايستى خويشان ونزديكان خود را مقّدم دارد وشدّت نياز و گرفتارى افراد را ارزيابى كند و «محتاجتر» را بر «محتاج» مقدّم دارد و همين طور زمان و موقعيت خود و نيازمندان رادر نظر بگيرد.
همچنين از نظر اوقات شبانه روز و آشكار ونهان بودن انفاق، بايدارزيابى كند، در چه حالتى انفاق مؤثرتر وبه خشنودى خدا واخلاص نزديكتر است؛ هرگاه انفاق به نيازمندان، ضرورى نباشد كه فاش شود، بايد براى حفظ آبروى آنان و خلوص بيشتر بطور مخفى انفاق كنند و درآنجا كه پاى مصلحتهايى همانند بزرگداشت مراسم مذهبى وتشويق ديگران، دركار باشد و باعث هتك حُرمت مسلمانى نشود، آشكارا انفاق كنند.
دراينجا به سه نمونه از آيات قرآنى در باره رعايت اولويتها اشاره مى‏كنيم:
1- قرآن كريم در باره انفاق به كسانى كه سخت نيازمندند مى فرمايد:
«.. لِلْفُقَراءِ الَّذينَ احْصِروُا فى‏ سَبيلِ اللَّهِ» «1»
(انفاق شما بويژه) براى نيازمندانى (باشد) كه در راه خداناتوان وبيچاره شده‏اند.
2- يكى از اولويتهاى اساسى، پيشگامى در كمك به دولت اسلامى بويژه هنگام اضطرار، جنگ و دفاع است. قرآن مجيد مى‏فرمايد:
«لا يَسْتَوى‏ مِنْكُمْ مَنْ انْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ اوُلئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ‏الَّذينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلوُا ....» «2»
ازميان شما آنان كه پيش از پيروزى انفاق كرده و به جنگ رفته با آنان كه بعد از پيروزى انفاق كرده وبه جنگ رفته‏اند، برابر نيستند، درجات آنان فراتر است.
3- درباره انفاق آشكار ونهان، باتوجه به اختلاف موارد آن از نظر اولويت مى‏فرمايد:
«أِنْ تُبْدُوا الْصَّدَقاتِ فَنِيعمَّا هِىَ وَ أِنْ تُخْفوُها وَ تُؤْتُوهاالْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ...» «3»
اگر انفاقها را آشكار كنيد، خوب است واگر آنها را مخفى كنيد و به نيازمندان بدهيد، براى شما بهتر است.
د- انفاق بهترينها
انفاق از بهترين، پاكيزه‏ترين و محبوبترين اموال، شرط ديگر انفاق ارزشمنداست.
قرآن كريم در اين باره مى‏فرمايد:
«يا ايُّهَاالَّذينَ آمَنوُاانْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ماكَسَبْتُمْ ...» «4»
اى كسانى كه ايمان ورده ايد، از دستاوردهاى نيكوى خويش انفاق كنيد.
و نيز مى‏فرمايد:
«لَنْ تنالوُالْبِرَّ حَتّى‏ تُنْفِقوُا مِمَّا تُحِبُّونَ ...» «1»
هرگز به حقيقت نيكوكاى نمى رسيد تا اينكه ازآنچه دوست داريد، انفاق كنيد.
آفتهاى انفاق‏
آفتهايى انفاق را تهديد مى‏كند كه بايد ازآنها جلوگيرى شود وگرنه انفاق را بى ارزش مى‏كند واثرش رانابود مى‏سازد. اينك به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم:
الف- منّت واذّيت‏
اگر انفاق موجب آزار و رنجش نيازمندان شود، شخصيت آنان خرد شده وسرمايه‏هاى روانى واجتماعى آنان را از بين مى‏برد از اين رو، قرآن كريم به پيروانش دستور مى‏دهد:
«يا ايُّهأَ الَّذينَ آمَنوُا لا تُبْطِلوُا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ ...» «2»
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بخششهاى خود را بامنّت وآزار باطل نسازيد.
على عليه السلام مى‏فرمايد:
«آفَةُ السَّخاءِ الْمَنُّ» «3» منّت گذاشتن، آفت سخاوت است.
و همچنين مى‏فرمايد:
«أَلْمَنُّ يُفْسِدُ الْأِحْسانَ» «4» منّت گذاشتن احسان را فاسد مى‏كند.
ب- بزرگ شمردن انفاق‏
يكى ديگر از آفتهاى انفاق بزرگ شمردن آن است. قرآن كريم مى‏فرمايد:
«وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرْ» «1»
منت مگذار وفزون مشمار. (يعنى آن را بزرگ مشمار).
واميرمؤمنان (ع) فرمود:
«مَنْ أَعْجَبَ بِعَمَلِهِ احْبَطَ اجْرَهُ» «2»
كسى كه به عملش عجب بورزد، ثوابش رانابود مى‏كند.
ج- اسراف و تبذير
آفت سوّم، زياده‏روى در انفاق است. على (ع) فرمود:
«آفَةُ الْجُودِ التَّبْذيرُ» «3» تبذير وزياده روى، آفت بخشش است.
همچنين فرمود:
«اقْبَحُ الْبَذْلِ السَّرَفُ» «4» اسراف، زشت ترين بخشش است.
آثار انفاق‏
انفاق علاوه بر اينكه تأثير زيادى در اقتصاد جامعه، فقر زدايى وثوابهاى فراوان دنيوى واخروى دارد، آثار مهمّى درتحكيم اخلاق و روابط اجتماعى مى‏گذارد كه به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم:
الف- ايجاد دوستى‏
انفاق، بذر محبت و دوستى را درجامعه مى‏كارد، صفا و صميميت افراد رانسبت به يكديگر بيشتر مى‏كند و روابط اجتماعيشان رامحكمتر مى‏سازد. حضرت على عليه السلام در اين باره فرمود:
«السَّخاءُ يَزْرَعُ الْمَحَبَّةَ» «1» سخاوت محبت را (در دلها) مى‏كارد.
ب- سيادت وآقايى‏
اثر ديگر انفاق، ايجاد عظمت وبزرگوارى براى شخص انفاق كننده‏است كه بدين وسيله در دل افراد جامعه نفوذ مى‏كند و مردم او را بزرگ وگرامى مى‏دارند. على (ع) در اين باره فرمود:
«سَبَبُ الْسِّيادَةِ السَّخاءُ» «2» سخاوت، سبب بزرگى است.
ونيز فرمود:
«بِالْجُودِ يُبْتَنَى الْمَجْدُ ...» «3» مجد وبزرگى، بر جود وبخشش بناشده است.
ج- پوشاندن بديها
پوشاندن عيبها يكى ديگر از آثار انفاق است. چنانچه اميرمؤمنان (ع) فرمود:
«بِالسَّخاءِ تُسْتَرُ الْعُيُوبُ» «4» عيبها به سبب سخاوت، پوشانده مى‏شود.