فقر وآثار آن
تعريف فقر
فقر در لغت تهيدستى، تنگدستى و درويشى «1» و در اصطلاح نداشتن چيزهاى مورد نياز انسان راگويند. «2»
انسان تاوقتى كه در لوازم زندگى خود از قبيل خوراك، پوشاك، مسكن، و ...
(درحدّ رفع احتياج نه تجمّل) نيازمند باشد، فقير بوده و لازم است در راه تأمين اين قبيل نيازمنديها تلاش نمايد تا از فقر و احتياج به ديگران، رهايى پيدا كند.
شريعت مقدّس اسلام تمام اموال و ثروتها را از آن خدا دانسته كه براى گذران زندگى در اختيار انسانها قرار داده است و هركسى به تناسب زمان ومكان و در حد توان خويش ازآن سود مىجويد. نه آن كس كه مال فراوان به چنگ آورده به دليل احترام پيش خدا بوده ونه آن كس كه كمتر دارد، به خاطر بى ارزشى درنزد او مبتلا به فقر شده است.
به تعبير امام صادق عليه السّلام:
«أَتَرَى اللَّهَ أَعْطى مِنْ اعْطى مِنْ كَرامَتِهِ عَلَيْهِ، وَ مَنَعَ مَنْ مَنَعَ مِنْ هَوانٍ بِهِ عَلَيْهِ؟ لا، وَ لكِنَّ الْمالَ مالُ اللَّهِ يَضَعُهُ عِنْدَ الرَجُّلِ وَ دائِعَ ...» «1»
آيا مى پندارى كه خداوند به هر كس ثروت بخشيده، بخاطر اين بوده كه او راگرامى داشته وبه هركس نبخشيده بخاطر اين بود كه بى مقدارش شمرده است؟ نه، چنين نيست، ولكن ثروت از آن خداست. آن را نزد هركس بخواهد به امانت مى سپارد.
از سوى ديگر، اسلام به پيروانش رهنمود مىدهد كه در آبادانى زمين و رونق دادن به اقتصاد جامعه كوشا باشند و از انزوا وكسالت، سخت بپرهيزند. به عنوان نمونه، قرآن كريم مىفرمايد:
«وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ» «2»
آيت روز را روشن قرار داديم تا شما در پى طلب فضل از پروردگارتان باشيد.
در جاى ديگر مىفرمايد:
«فَاذا قُضِيَتِ الصَّلوةُ فَانْتَشِروُا فِى الْأَرْضِ وَ ابْتَغوُا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» «3»
چون نماز (جمعه) پايان يافت در زمين پراكنده شويد و در طلب فضل خداباشيد (يعنى روزى خدا راطلب كنيد.)
نكوهش فقر
اسلام فقر ونادارى را مذّمت كرده وآن را نمى پسندد ودر روايات اسلامى از آن به عنوان مرگ بزرگتر ومانند آن ياد شده است. اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد:
«الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْاكْبَرُ» «4» فقر، مرگ بزرگتر است.
ودر سفارش به فرزند خود، محمّد بن حنَفيّه مىفرمايد:
«يابُنَّىَ! أِنّى اخافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ فَانَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدّينِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ داعِيَةٌ لِلْمَقْتِ» «1»
فرزندم! براى تو از فقر مىترسم پس، از آن، به خدا پناه، ببر چون فقر، موجب شكست و نقصان دين، سرگردانى عقل و دشمنى است.
لقمان حكيم نيز به فرزندش فرمود:
«اعْلَمْ اىْ بُنَىَّ! انّى قَدْ ذُقْتُ الصَّبْرَ و انْواعَ الْمُرِّ فَلَمْ ارَ امَرَّ مِنَ الْفَقْرِ ...» «2»
آگاه باش فرزندم! همانا من مزه و سختى صبر وانواع تلخيهارا چشيدهام و چيزى راتلختر از فقر نيافتم.
اولياى گرامى اسلام در دعاهاى خود از فقر وتنگدستى به خدا پناه برده و تقاضاى رفع آن را از درگاه او كردهاند واين نيز نشان منفور بودن فقر است. چنانكه اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد:
«الّلهُمَّ انّى اعُوذُ بِكَ انْ افْتَقِرَ فى غِناكَ» «3»
بارخدايا به تو پناه مىبرم ازاينكه در بى نيازيت فقير وتنگدست باشم.
تأثير فقر بر اخلاق
بطور قطع، تنگدستى پيامدهاى ناگوارى دارد كه بر ا خلاق فردى واجتماعى نيز اثر مىگذارد. حضرت على عليه السلام مىفرمايد:
«الْعُسْرُ يُفْسِدُ الْأَخْلاقَ» «1» سختى وتنگدستى، اخلاق را فاسد مىكند.
وباز مىفرمايد:
«ضَروُرَةُالْفَقْرِ تَبْعَثُ عَلى فَظيعِ الْأَمْرِ» «2»
شدّت احتياج، انسان رابه كارهاى ناروا وا مى دارد
در اينجا به بيان برخى از تأثيرات فقر بر اخلاق مىپردازيم:
الف- زيادى گناه وخطا
گناه، عواملى دارد كه يكى از آنها فقر است، وهمان طورى كه درگذشته اشاره كرديم، در انسان فقير زمينه برخى از گناهان بيشتر است. حضرت على (ع) مى فرمايد:
«لا تَلُمَّ انْساناً يَطْلُبُ قُوتَهَ، فَمَنْ عَدِمَ كَثُرَ خَطاياهُ» «3»
كسى راكه دنبال لقمهنانى مىگردد، ملامت نكن، چون آن كس كه ندارد، خطايش زياد مىشود.
امام صادق عليهالسّلام فرمود:
«غِنىً يَحْجُزُكَ عَنِ الظُّلمْ، خَيْرٌ مِنْ فَقْرٍ يَحْمِلُكَ عَلَى الْأِثْمِ» «4»
بى نيازى كه تو را از ظلم باز دارد، بهتر است از فقرى كه تو را به گناه بكشاند.
در اين كلام گهربار، علاوه بر اينكه ثروت با تهيدستى مقايسه شده، تصريح شده است كه تنگدستى، زمينه گناه است.
سعدى گويد:
«اغلب تهيدستان، دامن عصمت به معصيت آلايند و گرسنگان نان ربايند.
با گرسنگى، قوّت پرهيز نماند افلاس، عنان از كف تقوا بستاند» «1»
ب- ذلّت و خوارى
يكى ديگر از آثار فقر بر اخلاق، ذلّت و خوارى است. انسان فقيرى كه قانع و صابر نباشد، و به خاطر تهيدستى، دست نياز به سوى ديگران دراز كند، از چشم ديگران مىافتد، و در نظر آنان خوار و ذليل مىگردد. حضرت على عليهالسّلام مىفرمايد:
«الْفَقيرُ حَقيرٌ لا يُسْمَعُ كَلامُهُ» «2»
انسان تهيدست، خوار است و كسى به حرفش گوش نمىدهد.
حضرت امام سجّاد (ع) در روز عرفه عدّهاى را ديد كه تكدّى مىكردند، فرمود:
اينها بدترين خلق خداهستند، مردم رو به خدا آورده، تضرّع مىكنند و اينها رو به مردم آورده، گدايى مىكنند. «3»
حضرت على (ع) فرمود:
«الْقِلَّةُ ذِلَّةٌ» «4» نادارى، باعث ذلّت است.
ج- عاجز بودن از انجام عبادات
برخى از عبادات هستند كه انجام دادن آنها بستگى به مال و ثروت دارد. انسان فقيرى كه مال ندارد، بسيارى از عبادات را نمىتواند انجام دهد.
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در دعا مىفرمايد:
«بارِكْ لَنا فى الخُبْزِ وَلا تَفَرَّقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُ فَلَوْ لَاالْخُبْزُ ما صَلَّيْنا وَلا صُمْنا وَلا
ادَّيْنا فَرائِضَ رَبِّنا» «1»
(خدايا!) براى ما، در نان، بركت قرار ده و ميان ماو آن جدايى مينداز، اگر نان نباشد، مانه مىتوانيم نماز بخوانيم و روزه بگيريم و نه واجبات الهى را ادا مىكنيم.
سعدى دراين باره چنين سروده است:
توانگران را وقف است و نذر ومهمانى
زكات و فطره واعتاق و هدى و قربانى
توكى به دولت ايشان رسى كه نتوانى
جزاين دور كعت وآنهم به صدپريشانى «2»
د- پريشانى خاطر
انسان فقيرى كه از نظر مادّى تأمين نيست، خاطرش پريشان است، ونمىتواند با آسودگى خاطر، مطالعه، تفكّر و عبادت كند. امام سجّاد عليهالسّلام مىفرمايد:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَهَبْ لِىَ الْعافِيَةَ مِنْ دَيْنٍ تُخْلِقُ بِهِ وَجْهى وَيُحارُ فيهِ ذِهْنى وَ يَتَشَعَّبُ لَهُ فِكْرى وَيَطُولُ بِصُمارَسَتِهِ شُغْلى» «3»
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از رنج و غم وام، عافيت بخش، زيرا بدهى چهرهام را پير و ذهنم را پريشان وفكرم را متفرّق مىسازد و گرفتاريم باهمراهى بدهى، طولانى مىشود.
امام صادق عليهالسّلام از قول سلمان (ره) مىفرمايد:
«... انَّ النَّفْسَ قَدْ تَلْتاثُ عَلى صاحِبِها اذا لَمْ يَكُن لَها مِنَ الْعَيْشِ ما تَعْتَمِدُ عَلَيْهِ، فَاذا هِىَ احْرَزَتْ مَعيشَتَهَا اطْمَأَنَّتْ ...» «4»
همانا نفس، صاحب خود را به اشتباه و خلط كردن مىافكند در صورتى كه ازمعاشزندگى، آن مقدار برخوردار نباشد كه بر آن تكيه كند (يعنى در صورت نادارى نفس انسان را به اضطراب و پريشانى خاطر مىكشاند) اما اگر نفس، معاش زندگى خود را به دست آورد، آرامش مىيابد.
|