بهره‏بردارى از ثروت‏

اهميت بهره‏بردارى صحيح از مال‏
«بهره‏بردارى» در لغت به معنى «استفاده ازسود چيزى، عمل برداشتن حاصل زراعت ... تمتّع بردن از عايدات هر عمل» است. «1»مسأله ثروت و بهره‏بردارى از آن يكى از موضوعات مهم واساسى مكتبهاى اقتصادى است. اسلام نيز ثروت را در راه انسانيت وتحقق آرمانهاى بلند بشرى به كار مى‏برد وآن را وسيله رسيدن به سعادت واقعى مى‏داند. از اين رو، پيروانش رابه كسب و بهره‏بردارى ازمال در آن جهت مقّدس، تشويق كرده است.
بهره بردارى از ثروت، وقتى به شكل صحيح و در طريق اهداف اصيل انسانى باشد وانسان را در اقامه عدالت وايجاد روابط برادرى، يارى كند، از پايه‏هاى اقتصاداسلامى شمرده مى‏شود و تلاش در مسير آن، در بينش اسلامى، عبادت بوده و انحراف از آن موجب طغيان و سركشى، هلاكت و وبال صاحبش خواهد شد. در ديدگاه اسلام، جريان ثروت در جامعه و بهره‏بردارى ازآن، به شكل صحيح، اهميت ويژه‏اى دارد و در مقابل، ركود وانباشته شدن ثروت امرى ناپسند و محكوم شناخته شده است.
رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود:
«نِعْمَ الْمالُ الصَّالِحُ لِلرَّجُلِ الصَّالِحِ» «1»
چه نيكوست مال خوب دردست مرد صالح.
على عليه السلام فرمود:
«أَلْمالُ وَبالٌ عَلى‏ صاحِبِهِ أِلَّا ماقُدِّمَ مِنْهُ» «2»
مال، وبالى برصاحبش است، مگر آنچه ازآن پيش فرستاده باشد (يعنى در كار خيرى صرف كرده باشد).
امام صادق عليه السلام فرمود:
«لاخَيْرَ فيمَنْ لايُحِبُّ جَمْعَ الْمالِ مِنْ حَلالٍ، يَكُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَيَقْضى‏ بِهِ دَيْنَهُ وَ يَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ» «3»
كسى كه جمع آورى مال را، از راه حلال، به منظور حفظ آبرو و اداى قرض وصله رحم، دوست نداشته باشد خيرى در او نيست.
بنابراين، ثروت بايد به شكل صحيح و مشروع در جريان باشد و مردم نيز از عايداتش به نحو صحيح بهره گيرند تا استقلال اقتصادى و زدودن ريشه فقر ومحروميت رابه ارمغان بياورد.
راههاى بهره بردارى ازمال‏
در قرآن كريم ازاموال به «خير» تعبير شده است و خير بودن اموال، وقتى تحقق پيدا مى‏كند كه در جهت صحيح ومشروع، به كار گرفته شود ودر راهى كه خدا فرموده مصرف گردد، تا پس اندازى جاودان باشد. قرآن مجيد مى‏فرمايد:
«وَما تُقَدِّموُا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدوُهُ عِنْدَاللَّهِ» «1»
آنچه ازخير (اطاعت خداوكارنيك) براى خويش مى فرستيد، نزد خدا خواهيد يافت.
از طرف ديگر، براى اينكه ازمفاسد ناشى از توانگرى ومال، ايمن بوده و به تعبير اميرمؤمنان عليه السلام ازمصداقهاى «رُبَّ رابِعٍ خاسِرٌ» «2» نباشيم، لازم است راههاى صحيح بهره‏بردارى ازمال را شرح دهيم:
الف- مصرف «3»
اسلام براى بهره بردارى صحيح از مال، براى مصرف آن، حدّ ومرزى تعيين كرده است. بدين معنا كه برخى از مصارف را واجب، برخى را پسنديده و مطلوب و بعضى ديگر را حرام يا مكروه مى‏شمارد. از باب نمونه در اسلام، مقدارمصرفى كه براى ادامه حيات و حفظ نفس‏از ابتلا به امراض و ناراحتيهاى بدنى و روحى لازم است، از نظر اسلام براى افراد واجب مى‏باشد. ديگر از مصارف واجب، مصارفى است كه مربوط به افراد تحت تكفّل انسان مى‏باشد و انسان بايد نيازهاى متعارف زندگى همسر و فرزندان وساير افراد تحت تكفّل خود را تأمين كند. در اين زمينه بايد شرايط جغرافيايى واجتماعى، براى ميزان مصارف آنان مورد نظر قرار گيرد.
شهيد اوّل قدّس سره مى‏نويسد:
برمرد واجب است چيزهايى از قبيل خوراك، پوشاك، مسكن، كُلْفَت، وسائل آرايش و نظافت كه همسرش به آن نياز دارد، برايش فراهم كند، بگونه‏اى كه در مورد زنان امثال وى، عادت و رسم است. و در زمستان، لباسهاى گرم و غيره تهيه كند و حتى درصورت نياز، لباسهاى زينتى و تجمّلى به حسب متعارف برايش فراهم نمايد. «1»
امام خمينى قدّس سره نيزمى‏فرمايد:
در نفقه نزديكان، اندازه معيّنى نيست، بلكه مقدار كفايت از نان و خورش وپوشش و مسكن، واجب است، باملاحظه حال وشأن و زمان و مكان، برحسب آنچه درنفقه زوجه گذشت. «2»
و همچنين ازنظر شرع، استفاده از نعمتهاى الهى با رعايت شرايط و ضوابط آن، مانند حلال بودن منبع درآمد، نبودن اسراف و تبذير واداى حقوق ديگران، پسنديده و مطلوب است نظير استعمال عطر و بوى خوش، انفاقها، صدقات مستحب و هديه‏هايى كه انسان به ديگران مى‏دهد، اطعامها، اكرامها و پذيراييهاى دوستانه مؤمنان نسبت به يكديگر و ....
ب- سرمايه‏گذارى‏
سرمايه‏گذارى در جهت راه اندازى كارهاى توليدى وتوسعه آن نيز يكى ديگر از راههاى صحيح بهره‏بردارى از ثروت است؛ كارهاى توليدى به اندازه‏اى اهميت دارد كه حتى رهبران الهى بااينكه حق تأمين زندگى خود را از بيت المال داشتند، به كارهاى توليدى مى‏پرداختند، تا از بيت‏المال بى نياز گردند. چنانكه در سيره عملى امامان معصوم عليهم‏السلام نيز بخوبى نمايان است. على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
خداوند به حضرت داود (ع) وحى فرستاد كه تو خوب بنده‏اى هستى؛ اما تنها اشكال كارت اين است كه از بيت المال مى‏خورى و با دست خود كار نمى‏كنى.
او به دنبال اين جريان، چهل سال گريست، تا اينكه خداوند، آهن را برايش نرم كرد و هر روز يك زره مى‏ساخت و آن رابه هزار درهم مى‏فروخت، و سيصد وشصت زره ساخته و آن را به سيصدوشصت هزار درهم فروخت و از اين طريق از بيت المال بى نياز شد. «1»
درباره اهميّت و ارزش كارهاى توليدى، صنعت، كشاورزى و خودكفايى در اين زمينه سفارشهاى زيادى از پيشوايان اسلام وجود دارد. از جمله اينكه اميرمؤمنان عليه‏السلام در فرمان معروفش به مالك اشتر توصيه مى‏كند:
«... ثُمَّ اسْتَوْصِ بِالتُّجَّارِ وَذَوِى الصِّناعاتِ وَ اوْصِ بِهِمْ خَيْراً، الْمُقيمِ مِنْهُمْ وَ الْمُضْطَرِبِ بِمالِهِ وَالْمُتَرَفِّقِ بِبَدَنِهِ، فَانَّهُمْ مَوادُّ الْمَنافِعِ وَاسْبابُ الْمَرافِقِ، وَجُلَّابُها مِنَ الْمَباعِدِ وَالْمَطارِحِ فى بَرِّكَ وَ بَحْرِكَ، وَسَهْلِكَ وَجَبَلِكَ، وَ حَيْثُ لا يَلْتَئِمُ النَّاسُ لِمَواضِعِها وَلا يَجْتَرِؤُونَ عَلَيْها ...» «2»
سفارش درباره تاجران و صنعتگران را بپذير و درباره نيكى كردن به آنان، سفارش كن، كسى را از ايشان كه مقيم است و آنكه با مال و دارايى خود، در رفت و آمد است و آنكه از بدن خود سود مى‏رساند (صنعتگران). زيرا ايشان سبب و ريشه‏هاى سودها هستند و به دست آورنده آن از راههاى سخت و جاهاى دور در بيابان و دريا و زمين هموار و كوهستان قلمرو تو، و از جاهايى كه مردم درآن گرد نمى‏آيند و به رفتن آن مواضع جرأت نمى‏كنند.
گذشته از اين گونه سفارشات، در فقه اسلامى نيز ابوابى تحت عنوان مضاربه، مزارعه، مساقات و اجاره وجود دارد كه از سرمايه‏گذارى در كارهاى توليدى، و تجارى و بهره‏بردارى از ثروت در اين امور سخن مى‏گويد كه تفصيلش در كتابهاى فقهى ذكر شده‏ است.
مطالب بالا بيانگر اين نكته است كه يكى از راههاى مهمّ و صحيح بهره‏بردارى از مال كه دراستقلال اقتصادى، خودكفايى و ريشه‏كن كردن فقر و محروميت، نقش اساسى ايفا مى‏كند، به جريان انداختن ثروت در كارهاى توليدى و سرمايه‏گذارى در اين جهت است.
ج- خدمت‏
ديگر از راههاى بهره‏بردارى از ثروت، بكارگيرى آن درجهت خدمت در مسير اطاعت خدا، كمك به دين خداو دولت اسلامى، باقيات صالحات و كمك به محرومان و بينوايان جامعه‏مى‏باشد.
الف- در راه اطاعت خدا: بهره‏بردارى از مال در مسير اطاعت و بندگى خداوند متعال، يكى از نعمتهاى بزرگ محسوب مى‏شود و هر چه دراين راه مصرف گردد، باقى بوده و سعادت دنيا و آخرت انسان را تأمين خواهد كرد، امّا ثروتى كه در مسير اطاعت خدا به كار نرود، رو به فنا و نابودى بوده و مايه رنج ومحنت انسان مى‏شود.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
«يَقُولُ ابْنُ آدَمَ: مالى‏ مالى‏، هَلْ لَكَ مِنْ مالِكَ إِلَّا ما تَصَدَّقْتَ فَأَبْقَيْتَ، اوْ أَكَلْتَ فَأَفْنَيْتَ، اوْ لَبِسْتَ فَأَبْلَيْتَ» «1»
فرزند آدم مى‏گويد: مال من، مال من. آيا از مال تو جز آنچه صدقه دادى و باقى گذاشتى براى توست؟ يا آنچه كه خوردى و فانى كردى، يا آنچه كه پوشيدى و پوسيده كردى؟!
(يعنى آنچه نمى‏خورى ونمى‏پوشى و صدقه نمى‏دهى، بلكه باقى مى‏گذارى براى ديگران، مال تو نيست، پس يا بايد از مال، بهره‏گرفت، يا بايد بهره رساند، آن هم در قالب انفاقات و خيرات). على عليه‏السلام فرمود:
«إِنَّ إِنْفاقَ هذَا الْمالِ فى‏ طاعَةِ اللَّهِ أَعْظَمُ نِعْمَةٍ، وَإِنَّ إِنْفاقَهُ فى‏ مَعاصيةِ أَعْظَمُ مِحْنَةٍ» «1»
همانا صرف كردن اين مال در طاعت و فرمانبردارى خدا، بزرگترين نعمت و در معصيت و نافرمانى بزرگترين محنت است.
ب- كمك به محرومان: خداوند متعال، فقرا و محرومان را در ثروت توانگران شريك قرار داده، بگونه‏اى كه اگر حق آنان ادا گردد، ديگر فقيرى در جامعه پيدا نخواهد شد. در اين زمينه، علاوه بر آيات قرآنى، احاديث زيادى از معصومين عليهم‏السلام رسيده است كه به بعضى ازآنهااشاره مى‏كنيم: على عليه السلام فرمود:
«مَنْ اوْسَعَ اللَّهُ عَلَيْهِ نِعْمَةً وَجَبَ عَلَيْهِ انْ يُوَسِّعَ النَّاسَ انْعاماً» «2»
لازم است بر هر كس كه خدا نعمتى را بر او وسعت داده، مردم را به انعامى وسعت دهد.
امام صادق عليه‏السلام فرمود:
«... وَيَحِقُّ عَلَى الْمُسْلِمينَ الْإِجْتِهادُ فِى التَّواصُلِ، وَالتَّعاوُنُ عَلَى التَّعاطُفِ، وَالْمُواساةُ لِأَهْلِ الْحاجَةِ وَتَعاطُفُ بَعْضِهِمْ عَلى بَعْضٍ، حَتَّى تَكُونُوا كَما امَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رُحَماءُ بَيْنَكُمْ ...» «3»
حق است كه مسلمانان، در رسيدگى به يكديگر، تعاون برمهربانى، مواسات نسبت به نيازمندان ومحبت به يكديگر تلاش كنند. تا آن گونه كه خداى بزرگ فرمانتان داده در ميان همديگر مهربان باشيد.
در جاى ديگر فرمود:
«مِنْ أَحَبِّ الْأَعْمالِ إِلَى اللَّهِ إِشْباعُ جُوْعَةِ الْمُؤْمِنِ اوْ تَنْفيسُ كُرْبَتِهِ اوْ قَضاءُ دَيْنِهِ» «4»
سير كردن گرسنگى مؤمن يا زدودن غم او يا اداى قرض او از محبوبترين كارها در پيشگاه خداوند است.
از مطالعه در اين گونه سفارشها بخوبى روشن مى‏شود كه يكى از راههاى صحيح بهره‏بردارى از ثروت، پر كردن خلأ فقر ومحروميت جامعه اسلامى است.
ج- كمك به دين خدا و دولت اسلامى: يكى ديگر از راههاى ارزشمند استفاده از ثروت اين است كه آن را در جهت ترويج و تبليغ دين، تعليم و تربيت اسلامى، نشر كتابها و مجلّات مفيد، تأسيس مراكز تبليغاتى وتحقيقاتى مانند: مساجد، مدارس، دانشگاهها و مانند آن به كار گيرند، تا پايه‏هاى دين و دولت اسلامى در جامعه، استوار گردد و در مقابل تهاجم فرهنگى دشمنان اسلام، همچون دژى محكم، ايستادگى كرده و دين وايمان مردم را از دستبرد بيگانگان حفظ كند. مصرف مال درموارد بالااز نمونه‏هاى روشن انفاق در راه خداست كه قرآن مى‏فرمايد:
«وَانْفِقُوا فى‏ سَبيلِ اللَّهِ ...» «1»
در راه خدا انفاق كنيد.
د- باقيات الصالحات: يكى ديگر از راههاى صحيح بهره‏بردارى از ثروت، مصرفِ آن در جهت «باقيات الصالحات» است. تمام كارهاى نيك، كه تفصيل آن در دين مقدس اسلام‏آمده، جزء باقيات الصالحات مى‏باشند. «2» اما منظور ما در اينجا اين است كه بهره‏بردارى از اموال در جهت امور خيريه و عام‏المنفعه مانند ساختن مدرسه، كتابخانه، راه، بيمارستان، دانشگاه، حمام وغيره، يكى از مصداقهاى بارز باقيات الصالحات است كه همواره باقى بوده و خيرش به ديگران مى‏رسد و صاحب آن كار نيز بعد از وفاتش از آن بهره‏مند خواهد گشت. قرآن كريم مى‏فرمايد:
«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُالْحَيوةِ الْدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الْصالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ امَلًا» «1»
مال و فرزندان، زينت زندگى دنيااست و باقيات صالحات نزد پروردگارت بسى بهتر و عاقبت آن نيكوتراست.
پيامبراكرم صلى الله عليه وآله نيز فرمود:
«سَبْعَةُ اسْبابٍ يُكْتَبُ لِلْعَبْدِ ثَوابُها بَعْدَ وَفاتِهِ: رَجُلٌ غَرَسَ نَخْلًا، أَوْحَفَرَ بِئْراً، أَوْ اجْرى‏ نَهْراً، اوْ بَنى‏ مَسْجِداً، أَوْ كَتَبَ مُصْحَفاً، اوْ وَرَّثَ عِلْماً، اوْ خَلَفَ وَلَداً صالِحاً يَسْتَغْفِرُ لَهُ بَعْدَ وَفاتِهِ» «2»
هفت چيز است كه ثوابش بعد ازمرگ براى بنده نوشته مى‏شود: مردى كه درخت خرمايى بكارد، يا چاهى بكند، يارودى جارى كند يا مسجدى بنا كند، يا كتابى بنويسد، ياعلمى رابه ارث بگذارد، يا فرزند صالحى از او باقى بماند كه بعد از مرگش (در پيشگاه خدا) برايش طلب استغفار و آمرزش كند.
تاثير بهره‏بردارى صحيح از ثروت در اخلاق‏
بهره بردارى صحيح از ثروت، علاوه بر تأثير در استقلال اقتصادى، خودكفايى، زدودن فقر و محروميت، حفظ نظام اسلامى وترويج دين ومانند آن، آثار معنوى و روحى بر اخلاق انسان مى‏گذارد در بينش اسلامى، بهترين مالها مالى است كه نيكوترين اثر را در سعادت انسان داشته باشد و او را در مكارم اخلاقى وكارهاى خير، يارى كند.
على عليه السلام مى فرمايد:
«أَفْضَلُ‏الْأَمْوالِ أَحْسَنُها أَثَراً عَلَيْكَ» «3»
بهترين اموال آن است كه نيكوترين اثر را برايت داشته باشد.
ونيز مى‏فرمايد:
«خَيْرُ الْأَمْوالِ ما أَعانَ عَلَى‏الْمَكارِمِ» «1»
بهترين اموال آن است كه بر مكارم (و كارهاى خير) يارى كند.
همان گونه كه بهره‏بردارى از ثروت در راههاى نادرست و غيرمجاز مانند مصرف آن در كارهاى حرام، ستيزه جويى با دين خدا و رهبران الهى، عيّاشى و خوشگذرانى- روحيات پليد انسانى و روح آلوده به رذايل اخلاقى او را آشكار مى‏كند، بهره بردارى ازثروت در راههاى صحيح نيز گوهرهاى پاك انسانى مانند شرافت، جوانمردى، سخاوت، عفّت، صبرو غيره‏را ظاهر مى‏كند. چنانكه اميرمؤمنان عليه‏السلام فرمود:
«الْمالُ يُبْدى‏ جَواهِرَ الْرِّجالِ وَ خَلائِقَها» «2»
مال‏هاى گوهرهاى مردان وطبيعتهاى آنان را ظاهر مى‏كند.
چون بهره‏بردارى ازمال در هر يك از راههاى ياد شده ممكن است اثر مخصوصى بر اخلاق داشته باشد، ازاين رو، به خاطر رعايت اختصار فقط به دوحديث ازامام على (ع) درباره بذل وبخشش و رسيدگى به بينوايان ومحرومان و بهره‏بردارى ازمال در جهت رفاه حال آنان اكتفا مى‏كنيم:
«أَلسَّخاءُ يَكْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ يُزَيِّنُ الْأَخْلاقَ» «3»
سخاوت وبخشش، دوستى مى‏آورد و اخلاق (خويها وخصلتها) رازينت مى‏دهد.
«كَثْرَةُ الْبَذْلِ ايَةُ النُّبْلِ» «4»
بسيارى بذل و بخشش، نشانه شرافت و نجابت است.