فصل در اشاره اجماليه به تفسير سوره مباركه «توحيد»
بدان كه تفسير اين سوره مباركه و آيات اوّل سوره «حديد» از حوصله امثال ما
چهل‏حديث ص : 651
خارج و في الحقيقه دخول در آن خروج از وظيفه است. چگونه براى مثل من در شريعت انصاف جايز است ورود در تفسير چيزى كه حق تعالى فرو فرستاده براى اشخاص متعمق و علماى محقق. و حضرت باقر العلوم، عليه السلام، (در تفسير برهان است) پس از آنكه شمه‏اى از اسرار حروف كلمه مباركه الصّمد را بيان فرمودند، گفتند: «اگر حمله‏اى براى علمى كه خداوند به من عطا فرموده مى‏يافتم، نشر مى‏كردم توحيد و اسلام و ايمان و دين و شرايع را در الصّمد. [1]» و جناب فيلسوف كبير، صدر المتألهين، در خصوص آيات سوره «حديد» فرمايد: «بدان كه اين شش آيه كه در حديث اشاره به آنها شده هر يك متضمن باب عظيمى است از علم توحيد و الهيت، و مشتمل امر محكمى است از احكام صمديت و ربوبيت، كه اگر زمان مهلت دهد و دهر مساعدت كند با عارفى ربّانى يا حكيمى الهى كه علمش را اخذ كرده باشد از مشكاة نبوت محمديه، على الصّادع بها و آله أفضل السلام و التحيّة [2]، و اقتباس كرده باشد حكمتش را از احاديث اصحاب عصمت و طهارت، سلام اللّه عليهم، هر آينه حقّ او و حقّ آن آيات آن است كه براى تفسير هر يك جلد كبيرى، بلكه مجلدات كثيره‏اى، مشحون گرداند.» - انتهى.«» بالجمله، امثال نويسنده فارس اين ميدان نيست، ولى از آنجا كه ميسور، در سنّت عقل، به معسور ساقط نگردد، شمّه‏اى از آنچه تلقى نموديم از مشايخ عظام و كتب ارباب معرفت و مشكاة انوار هدايت اهل بيت عصمت مذكور مى‏داريم به طريق اجمال و اشاره، و من اللّه الهداية.