در بيان آنكه مؤمن بر طريق مستقيم است‏
و ثانيا، مؤمن تابع انسان كامل است. و انسان كامل چون مظهر جميع اسماء و صفات و مربوب حق تعالى به اسم جامع است، هيچيك از اسماء را در آن غلبه تصرف نيست، و خود نيز چون ربّ خود كون جامع است و مظهريت آن از اسمي زايد بر اسمى نيست، و داراى مقام وسطيت و برزخيت كبرى است و سيرش بر طريقه مستقيمه وسطيه اسم جامع است. و ساير اكوان هر يك اسمى از اسماء محيطه يا غير محيطه در آنها متصرف است و مظهر همان اسم هستند، و بدء و عود آنها به همان اسم است، و اسم مقابل آن در بطون است و متصرف آن نيست، مگر به وجه احديت جمع اسماء، كه بيان آن مناسب اين مقام نيست. پس، حق تعالى به مقام اسم جامع و رب الانسان بر صراط مستقيم است، چنانچه فرمايد:إنّ ربّى على صراط مستقيم.[1] يعنى مقام وسطيت و جامعيت بدون فضل صفتى بر صفتى و ظهور اسمى دون اسمى. و مربوب آن ذات مقدس بدين مقام نيز بر صراط مستقيم است بدون تفاضل مقامى از مقامى و شأنى از شأنى، چنانچه در معراج صعودى حقيقى و غايت وصول به مقام قرب، پس از عرض عبوديت و ارجاع هر عبادت و عبوديتى از هر عابدى به ذات مقدس، و قصر اعانت در جميع مقامات قبض و بسط به آن ذات مقدس بقوله:إيّاكَ نَعْبُدُ و إيّاكَ نَسْتَعينُ 1: 5،عرض كند:اهْدِنا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، 1: 6و اين صراط همان صراطى است كه ربّ الانسان الكامل بر آن است - آن بر وجه ظاهريت و ربوبيت، و اين بر وجه مظهريت و مربوبيت - و ديگر موجودات و سائرين إلى اللّه هيچيك بر صراط مستقيم نيستند، بلكه اعوجاج دارند، يا به جانب لطف و جمال، يا به طرف قهر و جلال. و مؤمنين چون تابع انسان كامل هستند در سير و قدم خود را جاى قدم او گذارند و به نور هدايت و مصباح معرفت او سير كنند و تسليم ذات مقدس انسان كامل هستند و از پيش خود قدمى برندارند و عقل خود را در كيفيت سير معنوى إلى اللّه دخالت ندهند، از اين جهت، صراط آنها نيز مستقيم و
__________________________________________________
[1] «همانا پروردگار من بر راه راست است.» (هود - 56).
چهل‏حديث ص : 532
حشر آنها با انسان كامل و وصول آنها به تبع وصول انسان كامل است، به شرط آنكه قلوب صافيه خود را از تصرفات شياطين و انيت و انانيت حفظ كنند، و يكسره خود را در سير تسليم انسان كامل و مقام خاتميت كنند.