چهل‏حديث ص : 321
الحديث العشرون‏
بالسّند المتّصل إلى الشّيخ الثّقة الجليل، محمّد بن يعقوب الكليني، قدّس سرّه، عن علىّ بن إبراهيم، عن أبيه، عن القاسم بن محمّد، عن المنقرىّ، عن سفيان بن عيينة، عن أبي عبد اللّه، عليه السّلام،في قول اللّه تعالى:«لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُم أَحْسَنُ عَمَلا.» 11: 7«»قال: ليس يعني أكثركم عملا، و لكن أصوبكم عملا. و إنّما الإصابة خشية اللّه و النّيّة الصادقة و الخشية. ثمّ قال: الإبقاء على العمل حتّى يخلص أشدّ من العمل. و العمل الخالص، الّذي لا تريد أن يحمدك عليه أحد إلا اللّه تعالى، و النّيّة أفضل من العمل. ألا، و إنّ النّيّة هي العمل. ثمّ تلا قوله عزّ و جلّ: «قل كلّ يعمل على شاكلته«»» يعني على نيّته.«»

ترجمه «سفيان از حضرت صادق، عليه السّلام، نقل كند در تفسير فرموده خداى تعالى‏ليبلوكم أيّكم أحسن عملا. 11: 7(تا امتحان كند شما را كداميك نيكوتريد از حيث عملها).
فرمود: «قصد نكرده بيشتر شما را از حيث عمل، و ليكن درست‏تر شما را از حيث عمل. و جز اين نيست كه اين درستى ترس از خدا و نيت راست است با ترس.» پس از آن گفت: «مراعات كردن عمل را تا خالص شود سخت‏تر از عمل است. و عمل خالص [آن است‏] كه نخواهى كه ثنا كند تو را بر آن كس مگر خداى تعالى، و نيّت برتر از عمل است. آگاه باش، همانا نيت عمل است.» پس از آن تلاوت كرد قول خداى عزّ و جلّ را:قُلْ كُلُّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِه. 17: 84(بگو هر كسى عمل مى‏كند بر شكل خود) يعنى بر نيت خود».
چهل‏حديث ص : 322
شرح «بلاء» به معنى امتحان و تجربه است. چنانچه در صحاح گويد: «بلوته بلوى، جرّبته و اختبرته. و بلاه اللّه بلاء، و أبلاه إبلاء حسنا. و ابتلاه، أى اختبره. [1]» و أيّكم مفعول دوم است از براى ليبلوكم به تضمين معناى «علم»، بنا به فرموده مجلسى. و اين درست نيايد. زيرا كه «اىّ» استفهاميه فعل را معلّق مى‏كند از عمل.
و صواب آن است كه أيّكم أحسن عملا جمله مبتدا و خبر است، و در معناى مفعول فعل «بلوى» است. و اگر «أىّ» را موصوله بگيريم، براى كلام مرحوم مجلسى وجهى است، ولى استفهاميه بودن آن اظهر است.
و «صواب» نقيض خطا است، چنانچه جوهرى گويد.
و «خشية» دوم در بعضى از نسخ، چنانچه مجلسى فرمايد، نيست«». و اگر باشد احتمالاتى دارد كه اظهر آن اين است كه «واو» به معنى «مع» باشد.
و از اسرار الصلوة شهيد ثانى، رحمه اللّه، منقول است كه النّية الصّادقة الحسنة«».
و «ابقاء بر عمل» مراعات و محافظت آن است. چنانچه جوهرى گويد:
«أبقيت على فلان. إذا أرعيت عليه و رحمته».
و «شاكلة» به معنى طريقه و شكل و ناحيه است، چنانچه در قاموس و صحاح است. فعن القاموس: «الشاكلة، الشكل، و الناحية، و النّية، و الطريقة».
و ما بيان آنچه شرح دادنى است در حديث شريف در ضمن فصولى چند به رشته تحرير در مى‏آوريم ان شاء اللّه.