علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 147
فصل 4 معالجات كلى و عمومى براى بيماريهاى نفسانى‏
علّت انحراف اخلاقى اگر بيمارى جسمانى باشد بايد به وسيله درمان طبّى به دفع و زايل كردن آن پرداخت، و اگر بيمارى نفسانى باشد معالجه كلّى و عمومى آن مانند معالجه كلّى و عمومى در طبّ بدنى است. و معالجه كلّى درباره آن اين است كه مرض را ابتدا به غذائى كه طبعا ضدّ آن بيمارى است علاج مى‏كنند، چنانكه مرض سردى به غذاى گرم معالجه مى‏شود، و اگر اين معالجه سود نبخشيد به دوا درمان مى‏كنند، و اگر بازهم تأثير نكرد از داروهاى سمّى استفاده مى‏كنند و اگر به آن هم شفا و بهبود حاصل نشد با سوزاندن و يا قطع عضو عمل مى‏كنند و اين آخرين علاج است. قانون كلّى در معالجه نفسانى نيز چنين است، به اين ترتيب كه پس از شناخت انحراف بايد به تحصيل فضيلتى كه ضدّ آن انحراف باشد مبادرت كرد، و بر كارهائى كه آثار آن فضيلت است مواظبت و مراقبت نمود، و اين به منزله غذاى ضدّ بيمارى است. پس همان طور كه حصول حرارت در مزاج برودت پديد آمده در آن را از ميان مى‏برد، همين طور هر فضيلتى كه در نفس پيدا شود رذيلت ضدّ آن را برطرف مى‏كند. اگر اين دستور العمل سود نبخشيد بايد نفس را بر اين رذيلت و انحراف اخلاقى در انديشه‏ها يا در گفتار يا در عمل توبيخ و سرزنش كرد، و او را به زبان حال يا مقال مورد خطاب قرار داد: كه اى نفس امّاره خود را به هلاك افكندى و در معرض خشم الهى قرار دادى، و بزودى در دوزخ با شياطين و بدكاران به عذاب
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 148
گرفتار خواهى شد. و اگر اين هم مؤثّر نشد بايد به آثار رذيلتى كه ضدّ آن رذيلت است دست يازد بشرط آنكه تعديل را حفظ كند. بنابراين شخص جبان، مثلا، به كارهاى متهوّران و بى‏باكان يعنى به امور ترسناك و هول‏انگيز دست بزند و خود را در خطر بيفكند. و شخص بخيل در بذل و بخشش اموال بسيار اقدام كند، بشرط آنكه وقتى نزديك است كه جبن و بخل زايل شود بتواند دست باز دارد تا در تهوّر و اسراف نيفتد، و اين به منزله مداواى باسمّ است. و اگر اين هم به سبب نيرومندى و استوارى بيمارى سود نبخشيد بايد نفس را به انواع كارهاى سخت و شاقّ و رياضتهاى رنج‏آورى كه نيروى برانگيزنده اين رذيلت را ضعيف سازد عقاب كند، و اين كار همانند سوزاندن و قطع عضو است، كه آخرين علاج است.