علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 499
فصل 121 آنچه زائر هنگام دخول مدينه منوّره بايد بجا آورد
چون فضيلت زيارت ايشان و راز آن را شناختى و بزرگى قدر و جلالت شأن ايشان را دانستى، سزاوار است كه در هنگام دخول در شهرها و مرقدهاى منوّر و مشهدهاى مكرّم ايشان تواضع و فروتنى و شكستگى نمائى، و در دل خود عظمت و جلال ايشان را حاضر كنى، و حقّ عظيم و سعى ايشان در ارشاد مردم و بلند آوازه كردن كلمة اللّه را بشناسى و متذكّر شوى.
پس چون به نزديك مدينه منوّره رسى، و چشم تو بر ديوارهاى آنجا افتد، به ياد آر كه اين شهرى است كه خدا براى پيغمبر خود صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برگزيده، و هجرت او را بسوى آن قرار داده، و در اين شهر است كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجبات و سنّتهاى پروردگار خود را مقرّر و بر پا داشته، و با دشمنان او جهاد كرده، و دين او را در آنجا آشكار ساخته، و تا هنگام وفات در آنجا ساكن بوده و خداوند خاك پاك او را در آنجا قرار داده است.
و هنگام رفت و آمد در كوچه و بازار آن گامهاى همايون رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را در خاطر خود صورت بند، و به ياد آر كه هيچ موضعى نيست مگر اينكه جاى قدم گرامى اوست، پس پاى خود بر آن منه مگر آهسته و آرام و با ترس و بيم، و متذكّر باش راه رفتن و گامزدن آن حضرت را در كوچه‏هاى آن، و سكينه و وقار او را، و خضوع و تواضع او را درباره عظمت پروردگار، و آنچه را كه خداوند از
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 500
معرفت عظيم و ذكر رفيع خود به قلب نورانى او سپرده، تا آنجا كه نام او را با نام خود قرين ساخته، و كلام عزيز خود را بر او نازل فرموده، و روح الامين و ديگر فرشتگان مقرب را بر او فرود آورده، و عمل هر كه را كه حرمت او نگاه ندارد، و لو به بلند ساختن آواز خود بالاى آواز او، باطل گرداند. و ياد آور نعمت و منّت بزرگ خدا را بر كسانى كه شرف صحبت او دريافتند و به سعادت ديدار جمال او و شنيدن سخنان دلنشين او نائل شدند، و تأسّف خور از اينكه اين نعمت بزرگ نصيب تو نگشت، و به درگاه الهى تضرّع كن كه از صحبت آن حضرت در آخرت محروم نشوى، و به اجابت اين دعاى خود اميدوار باش، از آن رو كه خدا ايمان را روزى تو ساخته و تو را از وطن خود با شوق و محبّت براى زيارت او روانه و گسيل كرده.
و چون به مسجد آن حضرت در آمدى، به ياد آر كه نخستين موضعى كه فرائض الهى در آن بپا داشته شده آنجاست، و آن جايگاه افضل خلق خدا در حيات و ممات است. و بسيار اميدوار باش كه خداوند به دخول خاشعانه تو در آن مكان مقدّس بر تو رحم كند، و چقدر شايسته آن مكان است كه خواستار خشوع از دل هر مؤمنى باشد.
و چون به زيارت او آمدى، سزاوار است كه در پيشگاه او خاضع و خاشع و با پروا بايستى، و او را در حالى كه زنده مى‏انگارى زيارت كنى، و به قبر او نزديك مشوى مگر چنانكه نزديك آن بزرگوار در حالى كه زنده است مى‏روى، زيرا ميان ممات و حيات او فرقى نيست، و اگر در دل خود پريشانى و پراكندگى بيابى ايمانت تمام نيست، و بايد بدانى كه او به حضور و ايستادن و زيارت تو عالم است، و سلام و صلوات تو به او مى‏رسد. پس صورت بزرگوار او را در خيال خود مصوّر ساز، و چنان تصوّر كن كه در مقابل تو بر تخت عظمت نشسته، و رتبه عظيم او را در دل خود حاضر كن، و در روايتى وارد شده است كه: خداى تعالى فرشته‏اى را بر قبر او گماشته تا سلام هر يك از امّت او را كه بر او درود فرستد به او برساند. و اين در حقّ كسى است كه نزد قبر او حاضر نيست، پس چگونه خواهد بود نسبت به كسى كه خانواده و وطن خود را ترك كرده و به شوق ديدار او بيابانها پيموده، و به مشاهده مشهد منوّر او قانع و خرسند گشته، زيرا از مشاهده طلعت نورانى و جمال تابناك
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 501
و چهره بزرگوار او محروم است، و خود آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله فرموده: «هر كه يك بار بر من درود فرستد، ده بار بر او درود مى‏فرستم». و اين پاداش براى سلام و درود فرستادن به زبان است، پس چگونه خواهد بود هر گاه خويشتن براى زيارت او حاضر باشد؟ و چون از زيارت او فارغ شوى، به نزد منبر رو و دست خود را بر آن بكش، و دو دستگيره آن را (كه بشكل انار است) بگير، و روى و چشم خود را بر آنها بساى، و به خدا تضرّع و زارى كن و حاجت خود را مسألت نما، و بالا رفتن پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را بر منبر تصوّر كن، و در دل خود طلعت نورانى او را مصوّر ساز، كه حضرت بر منبر ايستاده، و مسلمانان از مهاجران و انصار به جمال مبارك او چشم دوخته، و او با فصيح‏ترين كلمات و عبارات خدا را ستايش و سپاس مى‏گويد، و مردم را بر طاعت او بر مى‏انگيزد، و از خدا درخواست كن كه در قيامت تو را از او جدا نكند و در جوار او جاى دهد و منزلى نزديك خانه او عطا فرمايد.