علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 422
فصل 88 آداب نماز
چون به طهارت در جايگاه خود، كه ظرف دورتر توست، و در جامه، كه پوشش نزديكتر توست، و تن، كه پوست نزديك توست، در آمدى، از طهارت مغز و ذات خود، و آن دل توست، غافل مباش و به توبه و پشيمانى بر قصورى كه كرده‏اى در تطهير آن بكوش و عزم ترك را مصمّم باش، و باطن خويش را كه نظر گاه پروردگار توست پاك ساز.
و چون زشتى‏هاى تن خود را از ديدگان خلق به جامه پوشاندى، پس رسوائيهاى پنهان خود را كه جز پروردگارت بر آنها مطّلع نيست به خاطر آر، و پوشاندن آنها را از نفس خود بخواه، و يقين بدان كه هيچ چيز از خداوند پوشيده و پنهان نيست، و وسيله پوشاندن و كفّاره آن ترس و پشيمانى و شرم است، و فايده احضار آن در دل اين است كه لشكرهاى ترس و پشيمانى و شرم از كمينگاههاى آن بر انگيخته شود و نفس تو بدان رام و مطيع گردد و دل تو از خجالت فروتنى نمايد، و در پيشگاه خداى تعالى بايستى، ايستادن بنده گناهكار بدكردار گريخته، كه پشيمان شده به مولاى خود باز گشته در حالى كه از ترس و شرم سر بر نيارد.
امام صادق عليه السّلام فرمود: «آراسته‏ترين لباس براى مؤمن لباس تقواست، و نرمترين جامه جامه ايمان است، خداى تعالى مى‏فرمايد:
وَ لِباسُ التَّقوى ذلِكَ خَيرٌ 7: 26(اعراف، 25).
«و جامه پرهيزكارى، اين بهتر است».
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 423
و امّا لباس ظاهر، نعمتى است از جانب خداى تعالى كه آدميزادگان عورتهاى خويش بدان بپوشند، و اين لباس كرامتى است كه خداوند بدان وسيله فرزندان آدم را مخصوص گردانيده، و آن لباس مؤمنان را آلتى است براى اداى واجباتى كه بر آنان مقرّر فرموده. و بهترين لباس آن است كه تو را از خداى عز و جل مشغول نگرداند، بلكه به ذكر و شكر و طاعت او نزديك سازد، و تو را به خود بينى و ريا و خود آرايى و فخر فروشى و تكبّر و بزرگ منشى نكشاند، كه اين‏ها از آفات دين و موجب سنگدلى است. پس هر گاه جامه خويش را مى‏پوشى، پوشش رحمت خدا را درباره گناهانت به ياد آر، و باطن خود را به صدق و راستى بپوشان چنانكه ظاهر خود را به لباس پوشانى، و باطن تو بايد در پرده راستين هيبت و ظاهر تو در پوشش طاعت باشد. و با ديده عبرت به فضل خداى عزّ و جلّ بنگر كه چگونه براى پوشاندن عورت ظاهر اسبابى كه لباس باشد آفريد، و درهاى توبه و انابه را براى پوشاندن عورت باطن كه گناه و اخلاق بد باشد گشود. و هيچ كس را [به سبب اطلاعى كه از كارهاى بد او دارى‏] رسوا مكن كه خدا بزرگتر از آن را بر تو پوشانده. و مشغول اصلاح و بر طرف كردن عيب خود باش و از حال و كار ديگران كه ربطى به تو ندارد دست بردار. و از پرداختن به كار ديگرى كه سبب تباهى و نابودى عمر توست بر حذر باش. و چنين نباشد كه با سرمايه تو ديگرى سود برد (يعنى ديگرى به عمل تو از عذاب نجات يابد، مثلا با غيبتى كه تو از ديگرى بكنى) و خود هلاك و معذّب گردى، كه فراموشى گناهان از بزرگترين عقوبتهاى الهى در دنيا و بالاترين اسباب عذاب در آخرت است. و ما دام كه بنده به طاعت خداى تعالى مشغول و در پى شناختن عيوب نفس خويش است، و آنچه را كه مايه عيب و زشتى در دين خداى عز و جل است ترك مى‏كند از آفات بر كنار است، و در درياى رحمت الهى فرو رفته و به جواهر فايده‏هاى حكمت و بيان دست مى‏يابد. و ما دام كه از گناهان خود غافل و از عيوب نفس خويش جاهل باشد و به نيرو و قدرت خود تكيه كند هرگز رستگار نخواهد شد«»».