تتميم فضيلت صبر بر شكر
بعضى از اخبار دلالت دارد بر اين كه: صبر از شكر برتر و ثواب آن بيشتر است. چنانكه روايت شده است كه: «شكرگزارترين اهل زمين را در روز قيامت آورند و خدا پاداش سپاسگزاران را به وى عطا فرمايد. و شكيباترين اهل زمين را آورند و به وى گويند: آيا راضى هستى كه همانند اين سپاسگزار تو را پاداش دهيم؟ گويد: آرى پروردگارا خداى تعالى فرمايد: نه به او نعمت دادم پس شكر گزارد، و تو را مبتلا ساختم پس صبر نمودى، پاداش تو را مضاعف مى‏كنم آنگاه چند برابر پاداش سپاس گزاران به وى عطا فرمايد». و مثل گفتار امام عليه السّلام:«الطّاعم الشّاكر بمنزلة الصّائم الصّابر»
«خورنده شكر گزار مانند روزه‏دار شكيباست» و اين دلالت مى‏كند بر اين كه صبر از شكر افضل است، زيرا مشبّه به (آنچه يا آنكه چيزى يا كسى را به آن تشبيه كنند) از مشبّه (مانند شده) در مرتبه بالاتر است. و
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 388
مانند قول امام باقر عليه السّلام:«مروّة الصّبر في حال الحاجة و الفاقة و التّعفّف و الغنى، اكثر من مروّة الإعطاء»
«جوانمردى صبر در حال فقر و حاجت و عفّت ورزى و آبرو دارى و بى‏نيازى نمودن از جوانمردى بخشيدن بيشتر است».
و قول خداى تعالى:«إِنَّما يُوَفّى الصّابِرُونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسابٍ» 39: 10آن را تأييد مى‏كند.
و سزاوار است كه در امثال اين اخبار دو قيد در نظر باشد:
يكى - قيد مراتب صبر و شكر، و مراد اين است كه بعضى از مراتب صبر از برخى مراتب شكر برتر است. و در اين شكّى نيست، زيرا هر كه عزيزترين فرزندان خود را از دست بدهد و به فقر و بيمارى مبتلا شود، و با وجود اين صبر كند و جزع و بى‏تابى ننمايد، او البتّه افضل است از كسى كه مال زيادى به او داده شده، و بگويد:
خدا را شكر، الحمد للّه، بدون اينكه عمل ديگرى از طاعات بجا آورد.
و ديگر - اين قيد كه آن اخبار خارج از اين تصور عموم مردم است كه ميان صبر و شكر جدائى است، زيرا عامّه مردم از خوددارى از جزع بهنگام بلا چيزى جز صبر نمى‏فهمند، و توجه ندارند كه اين خوددارى نوعى عبادت است كه براى بزرگداشت خدا حاصل شده است، و اين عين شكر است. و همچنين از حمد كردن و اشتغال به نماز بهنگام رسيدن نعمت چيزى جز شكر نمى‏فهمند، و توجه ندارند كه اين عمل باز داشتن نفس از كفران و ناسپاسى است، و اين عين شكر است.
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 389
و از آنهاست: