علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 359
فصل 76 مراتب صبر
صبر و شكيبائى بر مكروه و ناخوشايند و عبادتهاى سخت و دشوار و ترك شهوات، اگر به آسانى صورت پذيرد صبر حقيقى است، و اگر به رنج و تكلّف باشد صبر مجازى است. و چون تقوا را دوام بخشد و اعتقاد به سرانجام نيك را تقويت كند، صبر آسان مى‏شود و تعب و مشقّتى نخواهد بود، چنانكه خداى سبحان مى‏فرمايد:
فَامّا مَن أعطى وَ اتَّقى، وَ صَدَّقَ بِالحُسنى، فَسَنُيَسِّرُهُ لِليُسرى 92: 5 - 7(ليل، 5 - 7) «و امّا آن كه بدهد [آنچه بايست داد] و بپرهيزد [از آنچه بايست پرهيزيد] و [كلمه و وعده‏] نيكو را باور دارد، پس زودا كه راه او [در اين جهان، راه طاعت و در آن جهان، راه بهشت‏] را آسان كنيم».
و هر گاه صبر آسان شد و ملكه راسخ و ثابت گشت مقام رضا را در پى مى‏آورد، و چون مقام رضا دوام يافت موجب مقام محبّت مى‏گردد، و همچنانكه مقام محبّت بالاتر از مقام رضاست، همچنين مقام رضا بالاتر از مقام صبر است. و از اين رو رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «خدا را با رضا و خشنودى عبادت كنيد، و اگر نتوانستيد پس در صبر بر آنچه مكروه و ناخوش داريد خير بسيار است». يكى از عارفان گفته است:
«اهل صبر سه مقام دارند: اوّل: ترك شكايت، و اين درجه تائبان است. دوم: خشنودى از آنچه مقدّر است، و اين درجه زاهدان است. سوم: دوست داشتن هر چه مولايش مى‏كند، و اين درجه صدّيقان است». و گويا اين انقسام، مخصوص صبر بر مكروه
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 360
از مصيبتها و رنجهاست.
امّا انگيزه صبر: 1 - يا اظهار ثبات و اطمينان دل در نزد مردم است، تا نزد ايشان پسنديده و ستوده باشد، چنانكه نقل شده است كه معاويه در بيمارى مرگ خود اظهار گشادگى و خوشروئى مى‏نمود و ناله و شكايت نمى‏كرد و مى‏گفت:
و تجلّدى للشّامتين اريهم إنّى لريب الدّهر لا أتزعزع«نيرومندى و چابكى نمودن من براى شماتت كنندگان از آن روست كه به آنان بنمايم كه من از حوادث زمانه و گردش روزگار متزلزل نمى‏گردم».
و اين صبر عوام است، كه همين ظاهر زندگى دنيا را مى‏شناسند و از آخرت غافلند.
2 - يا اميد ثواب و رحمت و نيل به درجات عالى در خانه آخرت، و اين صبر زاهدان و پرهيزكاران است، و اشاره به اين صبر است كه خداى تعالى مى‏فرمايد:
انَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ اجرَهُم بِغَيرِ حِسابٍ 39: 10(زمر، 10) «مزد و پاداش شكيبايان بتمامى و بيحساب داده مى‏شود».
3 - يا لذت و بهجت يافتن به ورود مكروه از جانب خداى سبحان. زيرا هر چه از دوست مى‏رسد دوست داشتنى است، و محب مشتاق التفات محبوب است، و از آن شادمان مى‏شود، هر چند او را به رنج و گرفتارى بيازمايد، و اين صبر عارفان است، و به اين صبر اشاره دارد كه مى‏فرمايد:
وَ بَشِّرِ الصّابِرينَ، الَّذينَ إِذا أَصابَتهُم مُصيبَةٌ قالُوا إِنا لِلَّهِ وَ انّا الَيهِ راجِعُونَ، اولئِكَ عَلَيهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ رَحمَةٌ 2: 155 - 157(بقره، 155 - 157) «و شكيبايان را نويد ده، آنان كه چون مصيبتى به ايشان رسد گويند: ما از آن خداونديم و به سوى او بازگشت مى‏كنيم، درودها و رحمت پروردگارشان بر ايشان باد» و در روايات وارد شده است كه امام محمّد باقر عليه السّلام به جابر بن عبد اللّه انصارى - كه بيماريها و ناخوشيها او را فرو گرفته و ضعف و سستى پيرى بر او چيره شده بود - فرمود: «حال خود را چگونه مى‏يابى؟» گفت: در حالى هستم كه فقر را از غنى و بيمارى را از تندرستى و مرگ را از زندگانى دوستتر دارم. امام عليه السّلام فرمود:
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 361
«امّا ما اهل بيت آنچه از جانب خدا از فقر و غنى و بيمارى و صحّت و مرگ و زندگى بر ما وارد شود همان را دوستتر داريم». پس جابر برخاست و ميان دو چشم آن حضرت را بوسيد و گفت: راست فرمود رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه به من فرمود:
«اى جابر يكى از فرزندان مرا كه همنام من است، و حقيقت علوم را مى‏شكافد، درك خواهى كرد».