علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 303
فصل 62 فضيلت شكر
شكر برترين مقامات نيكان و عمده توشه مسافران به عالم نور است، و آن موجب دفع بلا و باعث افزونى نعمتهاست. و از اين رو به آن بسيار ترغيب شده است، و خداوند آن را وسيله‏اى براى زيادتى نعمت قرار داده است. خداى سبحان مى‏فرمايد:
ما يَفعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُم ان شَكَرتُم وَ آمَنتُم» 4: 147(نساء، 146) «خدا به عذاب شما چه كار دارد، اگر سپاس داريد و ايمان داشته باشيد».
و مى‏فرمايد:لَئِن شَكَرتُم لازيدَنَّكُم 14: 7(إبراهيم، 7) «اگر سپاس داريد نعمت شما را افزون مى‏كنم».
و مى‏فرمايد:فَاذكُرُونى اذكُركُم وَ أشكُرُوا لي وَ لا تَكفُرُونِ 2: 152(بقره، 152) «مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم، و مرا سپاس داريد و ناسپاسى نكنيد».
و مى‏فرمايد:وَ سَنَجزِى الشّاكِرينَ 3: 145(آل عمران، 145) «و سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد».
و از آنجا كه شكر غايت فضائل و مقامات است، هر كسى نمى‏تواند به آن نائل شود، بلكه وصول به آن جز براى يگانه‏هايى از رهروان كامل ميسّر نيست.
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 304
و از اين رو پروردگار جهانيان مى‏فرمايد:
وَ قَليل مِن عِبادِىَ الشَّكُورُ 34: 13(سباء، 13) «و اندكى از بندگان من سپاسگزارند».
و در شرف و فضيلت آن همين بس كه يكى از صفات خداوندى است، چنانكه خداى سبحان مى‏فرمايد:
وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَليمٌ» 64: 17(تغابن، 17) «و خدا سپاسدار و بردبار است».
و آن نخستين و واپسين سخن اهل بهشت است، چنانكه خداى تعالى مى‏فرمايد:
وَ قالُوا الحَمدُ لِلَّهِ الَّذى صَدَقَنا وَعدَهُ 39: 74(زمر، 74) «و گويند: سپاس و ستايش خداى را كه وعده خود با ما راست گردانيد».
و مى‏فرمايد:وَ آخِرُ دَعواهُم انِ الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمينَ» 10: 10(يونس، 10) «و آخرين خواندنشان اين است كه: سپاس و ستايش سزاوار پروردگار جهانيان است».
و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«الطّاعم الشّاكر، له من الأجر كأجر الصّائم المحتسب، و المعافى الشّاكر، له من الاجر كاجر المبتلى الصّابر، و المعطى الشّاكر، له من الأجر كأجر المحروم القانع»
«خورنده شكر گزار اجرش مانند اجر روزه‏دارى است كه به ثواب خدا چشم دارد، و تندرست سپاسگزار اجرش مثل اجر بيمار صبور است، و غنّى شكر گزار اجرش مانند اجر محروم قانع است».
و فرمود: «نعمتها همچون رمندگان وحشى‏اند، پس آنها را با شكرگزارى در بند كنيد».
و فرمود: «روز قيامت منادى ندا مى‏كند: حمد كنان برخيزند پس گروهى برخيزند آنگاه پرچمى براى آنان نصب مى‏كنند و ايشان به بهشت در مى‏آيند.
پرسيدند: حمد كنان كيستند؟ فرمود: كسانى كه خدا را در هر حال سپاس مى‏گزارند».
و امام سجاد عليه السّلام فرمود:«انّ اللّه - سبحانه - يحبّ كلّ عبد حزين، و يحبّ كلّ عبد شكور»
«خداى سبحان هر بنده غمگينى را دوست دارد، و هر بنده
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 305
سپاسگزارى را دوست دارد».
و امام باقر عليه السّلام فرمود:«كان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عند عائشة ليلتها، فقالت: يا رسول اللّه لم تتعب نفسك و قد غفر اللّه لك ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر؟ فقال:
يا عائشة ألا اكون عبدا شكورا؟... قال: و كان يقوم على اطراف أصابع رجليه، فأنزل اللّه - تعالى -:«طه ما انزلنا عليك القرآن لتشقى»
«رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نزد عائشه بود در شبى كه نوبت او بود، عائشه گفت: يا رسول اللّه چرا خود را [در عبادت‏] به رنج و تعب مى‏افكنى و حال آنكه خدا گناهان گذشته و آينده تو را آمرزيده است؟ فرمود: «اى عائشه آيا بنده سپاسگزار نباشم؟...» و گفت: آن حضرت [شبها] بر انگشتان پاهاى خود مى‏ايستاد [و عبادت مى‏كرد]، تا خداى تعالى اين آيه را فرستاد: «طه ما قرآن را بر تو نفرستاديم كه به رنج افتى».
و امام صادق عليه السّلام فرمود:«ما انعم اللّه على عبد من نعمة فعرفها بقلبه و حمد اللّه ظاهرا بلسانه، فتمّ كلامه، حتّى يؤمر له بالمزيد»
«هيچ نعمتى خدا به بنده‏اى نداد كه آن نعمت را در دل بشناسد و در ظاهر به زبان خدا را سپاس و ستايش كند، و سخنش تمام شود، مگر اينكه براى او به فزونى امر شود».
و فرمود:«ثلاث لا يضرّ معهنّ شي‏ء: الدّعاء عند الكرب، و الاستغفار عند الذّنب، و الشّكر عند النّعمة»«»
«سه چيز است كه با وجود آنها هيچ چيز زيان نمى‏رساند: «دعا بهنگام گرفتارى و بلا، و استغفار در وقت گناه، و سپاسگزارى در موقع نعمت».
و فرمود: «در هر نفسى از نفسهاى تو شكرى بر تو لازم است، بلكه هزار شكر يا بيشتر. و پست‏ترين مرتبه شكر ديدن نعمت از جانب خداى تعالى است و غير او را علّت حقيقى و مستقل ندانستن، و رضا به داده او دادن، و اينكه نعمت او را وسيله معصيت او نكنى و بواسطه نعمت او با اوامر و نواهى او مخالفت نورزى.
پس در هر حال خدا را بنده‏اى سپاسگزار باش، تا در همه حال خدا را پروردگارى كريم بيابى. و اگر نزد خداى تعالى عبادتى افضل از شكر در هر حال مى‏بود كه
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 306
بندگان با اخلاص او به آن عبادت مى‏كنند آن لفظ را براى ايشان بر مى‏گزيد، پس چون شكر از همه برتر است آن را در ميان عبادتها تخصيص داد، و اهل آن را نيز مخصوص گردانيد و فرمود:«و قليل من عبادى الشّكور»
«و اندكى از بندگان من سپاسگزارند». و تمام شكر اعتراف به زبان درون، و خضوع براى خدا به عجز از رسيدن به فروترين مرتبه شكر اوست، زيرا توفيق براى سپاسگزارى خود نعمت تازه‏اى است كه شكر آن واجب است، و قدر و ارزش آن بزرگتر و برتر است از نعمتى كه براى آن توفيق شكر يافته، پس بر هر شكرى شكر بالاتر از شكر اوّل بر تو لازم است و همچنين تا بى‏نهايت. و اعتراف نمودن به اينكه مستغرق در نعمتهاى اوست و از رسيدن به غايت شكر او كوتاه دست و ناتوان است. و كجا شكر بنده به نعمت خدا مى‏رسد و كار او (شكر گزارى) با كار خدا (نعمت دادن) برابر مى‏شود و حال آنكه بنده ضعيفى است كه هرگز توانائى و نيروئى جز بواسطه خداى عز و جل ندارد، و خدا از طاعت بنده بى‏نياز است و بر افزودن نعمتها هميشه تواناست، پس خدا را بر اين اصل بنده‏اى سپاسگزار باش تا امور عجيب ببينى (فزونى نعمتها)»«».
و همان گونه كه شكر و سپاس نجات دهنده و رساننده انسان به سعادت ابدى و افزونى نعمت در دنياست، ضدّ آن - يعنى كفران و ناسپاسى - از مهلكات و كشاننده آدمى به شقاوت هميشگى و عقوبت دنيا و سلب نعمتهاست، خداى سبحان مى‏فرمايد:
فَكَفَرَت بِانعُمِ اللَّهِ فَاذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الجُوعِ وَ الخَوفِ 16: 112(نحل، 111) «نعمتهاى خدا را كفران كردند پس خدا به آنان جامه گرسنگى و بيم پوشانيد» (يعنى طعم گرسنگى چشانيد و جامه ترس پوشانيد).
و مى‏فرمايد:انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِانفُسِهِم 13: 11(رعد، 12) «خدا آنچه [از نعمت‏] نزد گروهى است نمى‏گرداند تا [هنگامى كه‏] آنان
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 4 ص : 307
آنچه را كه در نفسهايشان است دگرگون نمايند».
امام صادق عليه السّلام فرمود: «آن را كه به تو نعمت داد سپاس گزار، و به كسى كه از تو سپاسگزارى نمود نعمت ده، زيرا كه هر گاه شكر كنى نعمتها زوال نپذيرد، و چون ناسپاسى كنى پايدار نماند. سپاسگزارى موجب افزونى نعمتها و ايمنى از دگرگونى است».