علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 461
فصل 20 مذمت دوستى جاه و شهرت‏
بدان كه حب جاه و شهرت از مهلكات بزرگ است، و طالب آن در واقع خواستار آفات دنيوى و اخروى است، و كسى كه نام او مشهور و آوازه‏اش بلند شد سلامت دنيا و آخرتش در خطر است، مگر اين كه خداوند وى را براى نشر دين خود مشهور سازد بى‏آنكه خود در طلب شهرت بكوشد. و از اين رو در مذمّت جاه طلبى و شهرت خواهى آيات و اخبارى بيشمار رسيده است: خداى سبحان مى‏فرمايد:
«تِلْكَ الدّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوّا فِى الْأَرْضِ وَ لا فَسادا» 28: 83.(قصص، 83) «آن خانه آخرت را براى كسانى قرار داده‏ايم كه در زمين برترى و سركشى و فسادى نخواهند».
و مى‏فرمايد:«مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفِّ الَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فيها وَ هُمْ فيها لا يُبْخَسُونَ. أُولئِكَ الَّذينَ لَيْسَ لَهُمْ فِى الاخِرَةِ إلا النُّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فيها وَ بَاطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» 11: 15 - 16.
(هود، 15 - 16) «آنان كه زندگى اين دنيا و آرايش و زيور آن را خواهند پاداش اعمالشان را تمام خواهيم داد و در اينجا كمبودى ندارند. همين كسان در آخرت نصيبى جز آتش ندارند، و هر چه در دنيا كرده‏اند نابود مى‏شود و اعمالشان باطل و هدر است».
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 462
و اين معناى عام و كلّى شامل جاه طلبى نيز مى‏شود، زيرا حب جاه از بزرگترين لذّات زندگى دنيا و بالاترين زيور از زينتهاى آن است.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«حبّ الجاه و المال ينبتان النّفاق في القلب كما ينبت الماء البقل».
«دوستى جاه و مال نفاق را در دل مى‏روياند چنانكه آب گياه را مى‏روياند».
و فرمود:«ما ذئبان ضاريان أرسلا في زريبة غنم بأكثر فسادا من حبّ الجاه و المال في دين الرّجل المسلم»
«دو گرگ درنده در آغل گوسفندان خطرناكتر و زيانبارتر از دوستى جاه و مال براى دين مرد مسلمان نيست».
و فرمود:«حسب امرئ من الشّرّ إلا من عصمه اللّه أن يشير النّاس إليه بالأصابع»
«مرد را از بدى همين بس كه انگشت نماى مردم باشد، مگر كسى كه خدا او را در پناه عصمت نگاه دارد».
و امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: «از جلوه گرى دست بدار و شهرت مجو، و خود را زبانزد مردم مساز، و علم بياموز و پنهان دار، و خاموشى گزين تا سالم بمانى، و بدين وسيله نيكان را شاد كنى و بدان را به خشم آورى».
و امام باقر (ع) فرمود: «رياست مجو و گرگ صفت مباش، و به نام ما (با وابستگى به ما) مردم را مخور كه خداوند تورا محتاج خواهد ساخت».
و امام صادق عليه السّلام فرمود:«إيّاكم و هؤلاء الرّؤساء الّذين يترأسون، فو اللّه ما خفقت النّعال خلف رجل إلا هلك و أهلك»
«از اين رؤسائى كه رياست را به خود مى‏بندند بپرهيزيد، به خدا سوگند كه مردى كفشها دنبال وى صدا نكند مگر اينكه هلاك شود و ديگران را هلاك كند».
و فرمود:«ملعون من ترأّس، ملعون من همّ بها، ملعون من حدّث بها نفسه»
«ملعون است كسى كه رياست را به خود بندد (رياست طلب باشد)، ملعون است كسى كه به آن همّت گمارد، ملعون است كسى كه در دل انديشه رياست بپرورد و با آن حديث نفس كند» و فرمود:«من أراد الرّياسة هلك»
«هر كه رياست طلبد هلاك گردد».
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 463
و فرمود:«أ ترى لا أعرف خياركم من شراركم؟ بلى و اللّه انّ شراركم من أحبّ أن يوطأ عقبه انّه لا بدّ من كذّاب أو عاجز الرّأى»«».
«آيا مى‏پنداريد كه من خوبان و بدان شما را نمى‏شناسم؟ چرا به خدا بدان شما آنند كه دوست دارند پشت سرشان راه روند، چنين كسى بايد دروغ پرداز يا سست رأى باشد».
و به اين مضمون اخبار بسيار است، و به سبب كثرت آفات رياست است كه بزرگان علما و اتقيا همواره از آن مى‏گريزند همچنانكه كسى از مار زنگى مى‏گريزد، تا آنجا كه يكى از ايشان هر گاه بيش از سه نفر در مجلس خود مى‏ديد برمى‏خاست و مى‏رفت، و ديگرى مى‏گريست كه نامش به مسجد جامع رسيده است، و يكى ديگر از آنان چون گروهى از مردم به دنبالش مى‏رفتند رو به آنها مى‏كرد و مى‏گفت:
«براى چه دنبال من مى‏آئيد، به خدا سوگند اگر از آنچه در خانه‏ام بر آن بسته مى‏شود (از اعمالى كه در خلوت مى‏كنم) آگاه شويد دو نفر از شما دنبال من نمى‏آئيد».
و ديگرى مى‏گويد: «من مردى را نمى‏شناسم كه دوست داشته سرشناس شود مگر اينكه دينش از دست رفته و رسوا شده است». و ديگرى گويد: «مردى كه دوست دارد كه مردم او را بشناسند شيرينى آخرت را نخواهد چشيد». و ديگرى گويد:
«به خدا قسم بنده‏اى با خدا صادق نيست مگر اينكه از گمنامى شاد باشد».
و از مفاسد حب جاه اين است كه: هر كسى كه اين صفت بر دل او غالب و مستولى شود همه همّت خود را بر مراعات جانب خلق مقصور مى‏كند، و همواره منافقانه و از روى ريا در گفتار و كردار دوستى خود را با ايشان ظاهر مى‏سازد و پيوسته متوجّه اين است كه در نظر آنان منزلتش بيفزايد، و همين توجّه تخم نفاق و ريشه فساد است، و ناگزير كارش به سهل‏انگارى و ريا كارى در عبادات و روى آوردن به انواع معاصى و محرّمات براى به دست آوردن دلها مى‏انجامد، و از اين رو رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم جاه طلبى و مالدوستى و فساد آن دو را به دو گرگ درنده
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 464
تشبيه نمود، و فرمود: «دوستى جاه و مال نفاق را در دل مى‏روياند چنانكه آب گياه را مى‏روياند»، زيرا نفاق همان مخالف بودن ظاهر با باطن در گفتار و كردار است، و هر كه در پى يافتن منزلت در ميان مردم باشد ناچار با آنها نفاق و دو روئى پيش مى‏گيرد، و به صفات و اخلاق پسنديده كه از آنها تهى است تظاهر مى‏كند، و اين همان نفاق است.