كفّاره غيبت - بعد از توبه و پشيمانى براى آنكه ذمّه‏اش از حق خداوند بيرون رود - اين است كه از عهده حقّ شخصى كه غيبت او را كرده برآيد. و راهش اين است كه اگر از دنيا رفته و يا در دسترس او نيست، براى او بسيار استغفار و دعا كند، تا اين دعا و طلب آمرزش در قيامت از حسنات وى به شمار رود و جبران سيّئه غيبت را بنمايد. و اگر زنده و در دسترس او باشد و از غيبت با خبر نشده، و در شنيدش احتمال دشمنى و فتنه رود، برايش بسيار دعا و طلب آمرزش نمايد و وى را با خبر نكند، و اگر خبر آن به او رسيده و يا نشنيده ولى در اظهار آن احتمال فتنه و عداوت نمى‏رود، از او حلّيّت بطلبد و عذرخواهى كند و اظهار تأسّف نمايد و در ستايش و دوستى
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 417
وى مبالغه كند و به اين شيوه چندان ادامه دهد تا دلش خوش شود و حلالش كند، و اگر قلبا راضى نشد و حلال ننمود همين عذرخواهى و اظهار دوستى حسنه‏اى است كه در قيامت برابر سيّئه غيبت قرار مى‏گيرد.
و دليل اين بيان قول امام صادق عليه السّلام است: «اگر غيبت كردى و به گوش آن غيبت شده رسيد، از او حلّيّت بخواه، و اگر نشنيده به او مرسان و استغفار كن» [1]، و اين براى آنست كه در حلّيّت خواستن در صورتى كه به گوش او نرسيده فتنه انگيزى و كينه توزى است، و كسى كه با خبر نشده در حكم كسى است كه به او دسترسى نيست يا در گذشته يا غايب است، و بنا بر اين قول پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم: «كفّاره غيبت كسى اين است كه براى او استغفار كنى»، بر صورتى حمل مى‏شود كه به وى دسترسى نباشد، و يا اگر در دسترس باشد آگاهانيدن و حلّيّت خواستن موجب فتنه انگيزى و عداوت گردد. و نيز اين قول آن حضرت صلى اللّه عليه و آله و سلّم: «هر كه از برادرش مظلمه‏اى در آبرو يا مال به گردن دارد، از او حلّيّت بخواهد پيش از آنكه روزى بيايد كه درم و دينارى نيست، از حسنات او برگيرند، و اگر حسناتى نداشته باشد از سيّئات آن شخص بردارند و بر سيّئات او افزايند»، بر اين صورت حمل مى‏شود كه به گوشش رسيده يا اگر نرسيده اعلام و استحلال موجب فتنه و عداوت نخواهد شد.