علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 401
فصل 15 ذمّ غيبت‏
اكنون كه حقيقت معنى غيبت و اسباب و انگيزه‏هاى آن را شناختى، اين را نيز بدان كه آن از بزرگترين مهلكات و بدترين گناهان است كه خداى سبحان به صراحت در كتاب خود آن را مذمّت كرده و غيبت كننده را به خورنده گوشت مردار تشبيه فرموده است:
«وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضا أَ يُحِبُّ أحَدُكُمْ أنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أخيهِ مَيْتا فَكَرِهْتُمُوهُ» 49: 12.(حجرات، 12) «كنجكاوى [احوال مردم‏] مكنيد، و بعضى پشت سر بعضى بدگوئى نكنند، مگر يكى از شما دوست دارد كه گوشت مرده برادرش را بخورد؟ همه اين را ناخوش مى‏داريد».
و مى‏فرمايد:
«لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ الا مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَميعا عَليما» 4: 148.(نساء، 147) «خدا آشكار كردن سخن بد را دوست ندارد مگر از كسى كه ستم ديده است و خدا شنوا و داناست».
و مى‏فرمايد:
«ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ الا لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ» 50: 18.(ق، 18)
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 402
«[انسان‏] سخنى ادا نكند مگر اينكه نزد وى مراقبى آماده است».
و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «المسلم على المسلم حرام دمه و ماله و عرضه». «خون و مال و آبروى مسلمان بر مسلمان حرام است». و غيبت (بدگوئى) پشت سر كسى باعث مى‏شود آبروى مسلمانى از بين برود.
و فرمود: «ايّاكم و الغيبة، فانّ الغيبة أشدّ من الزّنا، فإنّ الرّجل قد يزنى و يتوب فيتوب اللّه عليه، و انّ صاحب الغيبة لا يغفر له حتّى يغفر له صاحبه».
«از غيبت بپرهيزيد كه غيبت از زنا بدتر است زيرا مردى كه گاهى زنا مى‏كند و توبه مى‏كند خدا توبه‏اش را مى‏پذيرد، و غيبت كننده آمرزيده نمى‏شود تا آن كه غيبت او را كرده از وى بگذرد».
و فرمود: «در شب معراج به مردمى گذشتم كه روهاى خود را با ناخن‏هاى خود مى‏خراشيدند، از جبرئيل پرسيدم: اين‏ها كيستند؟ گفت: غيبت كنندگان مردم، و كسانى كه آبروى مردم را مى‏ريزند».
روزى آن حضرت خطبه‏اى خواند به گونه‏اى كه زنان در خانه‏ها شنيدند، و فرمود: «اى گروهى كه به زبان ايمان آورده‏ايد و به دل مؤمن نشده‏ايد مسلمانان را غيبت مكنيد، و به عيب جوئى آنها مپردازيد، كه هر كه عيب جوئى برادر خود كند خداوند عيب او را ظاهر مى‏سازد تا آنجا كه در اندرون خانه‏اش رسوايش مى‏كند».
و روز ديگر آن حضرت خطبه‏اى ايراد كرد و از ربا و بزرگى گناه آن سخن گفت و فرمود: «يك درهم كه كسى از ربا به دست آورد بدتر است از سى و شش زنا، و آبروى برادر مسلمان را ريختن از ربا بدتر است».
خداى تعالى به موسى عليه السّلام وحى فرمود: «هر غيبت كننده‏اى كه با توبه از دنيا برود واپسين كسى است كه به بهشت رود، و هر غيبت كننده‏اى كه بى‏توبه بميرد پيشين كسى است كه به دوزخ رود».
و پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «هر كه به دنبال غيبت و كشف عيب برادر مؤمن خود برود اول گامى كه مى‏نهد در دوزخ است، و خداوند عيب و بدى او را بر همگان
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 403
آشكار خواهد كرد. و هر كه مسلمانى را غيبت كند روزه‏اش باطل و وضويش شكسته خواهد شد، و اگر با اين حال بميرد در حالى مرده است كه حرام خدا را حلال شمرده است».
و فرمود:«الغيبة أسرع في دين الرّجل المسلم من الآكلة في جوفه».
«غيبت دين مسلمان را زودتر از ميان مى‏برد كه خوره درون او را»«».
و فرمود: «نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است، تا پديده‏اى پيش نيايد»، پرسيدند: يا رسول اللّه، آن پديده چيست؟ فرمود: «غيبت».
و فرمود: «هر كه مرد مسلمان يا زن مسلمانى را غيبت كند خداوند چهل شبانه روز نماز و روزه او را قبول نمى‏كند، مگر اينكه شخص غيبت شده از وى بگذرد».
و فرمود: «هر كه در ماه رمضان مسلمانى را غيبت كند اجرى براى روزه او نخواهد بود».
و فرمود: «هر كه مؤمنى را به چيزى غيبت كند كه در او باشد، خداوند در بهشت هرگز بين آنها جمع نخواهد كرد، و هر كه مؤمنى را به چيزى غيبت كند كه در او نباشد، عصمت (نگاهدارى از گناه) از بين آنها قطع خواهد شد، و غيبت كننده هميشه در آتش خواهد بود و بد سرانجامى است».
و فرمود: «كسى كه گوشت مردم را به غيبت مى‏خورد و مى‏پندارد حلال‏زاده است پندار نادرستى دارد. پس، از غيبت بپرهيز كه آن خورش سگان جهنّم است».
و فرمود: «هيچ مجلسى با غيبت آباد نمى‏شود مگر اينكه دين را ويران مى‏كند، پس گوشهاى خويش را از شنيدن غيبت نگاه داريد، كه گوينده و شنونده هر دو در گناه شريكند».
و فرمود: «آتش كه در كاه افتد زودتر آن را نمى‏سوزاند و از ميان نمى‏برد كه
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 404
غيبت حسنات بنده را«»».
و امام صادق عليه السّلام فرمود:«من قال في مؤمن ما رأته عيناه و سمعته اذناه فهو من الَّذين قال اللّه عزّ و جلّ:(انَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِى الّذين آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ اليمٌ) 24: 19»
«هر كه درباره مؤمنى آنچه را كه ديده يا شنيده بگويد، او از كسانى است كه خداى عز و جل درباره آنها فرموده: كسانى كه دوست دارند كه امر ناشايست و قبيح درباره آنان كه ايمان آورده‏اند فاش شود ايشان را عذابى است دردناك».
و فرمود:«من روى على مؤمن رواية يريد بها شينه و هدم مروءته ليسقط من أعين النّاس أخرجه اللّه من ولايته إلى ولاية الشّيطان، فلا يقبله الشّيطان».
«هر كه عليه مؤمنى چيزى بگويد كه او را عيبناك كند و آبرويش را بريزد تا از چشم مردم بيفتد خداوند او را از دوستى و سرپرستى خود به دوستى و سرپرستى شيطان مى‏راند و شيطان هم او را نمى‏پذيرد».
و فرمود:«من اغتاب أخاه المؤمن من غير ترة بينهما فهو شرك شيطان«»».
«هر كه برادر مؤمن خود را بى‏آنكه دشمنى و كينه‏اى بين آنها باشد غيبت كند شيطان در نطفه وى شريك است».
و فرمود:«الغيبة حرام على كلّ مسلم، و انّها لتأكل الحسنات كما تأكل النّار الحطب».
«غيبت بر هر مسلمانى حرام است، و آن حسنات را مى‏خورد همچنان كه آتش هيزم را مى‏خورد».
و اخبارى كه در مذمّت غيبت وارد شده بى‏شمار است، و آنچه ذكر كرديم
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 405
براى بيدارى طالبان كفايت مى‏كند. و عقل نيز حكم مى‏كند كه آن خبيث‏ترين رذائل است، و بزرگان پيشين عبادت را در نماز و روزه نمى‏دانستند، بلكه در خوددارى از ريختن آبروى مردم مى‏دانستند، كه اين را افضل اعمال مى‏شمردند، و خلاف آن را صفت منافقان مى‏ديدند، و معتقد بودند كه وصول به مراتب عالى در بهشت متوقّف بر ترك غيبت است، به دليل روايتى كه از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم رسيده كه فرمود:
«من حسنت صلاته، و كثرت عياله، و قلّ ماله، و لم يغتب المسلمين، كان معى في الجنّة كهاتين».
«هر كه نماز او نيكو، و عائله او بسيار، و مال او كم باشد، و مسلمانان را غيبت نكند با من در بهشت خواهد بود همانند اين دو (انگشتان سبّابه و وسطى)».
و چقدر زشت است كه مرد مسلمان از عيوب خود غافل باشد و در جستجوى عيوب برادران [دينى‏] خود برآيد و آنها را ميان مردمان آشكار كند، خارى را در چشم ديگران ببيند و شاخ درختى را در ديده خود مشاهده نكند.
پس اى دوست من، چون خواهى كه عيوب ديگران بگويى، عيوب خود را ياد كن، و به يقين بدان كه به حقيقت ايمان نخواهى رسيد مگر اينكه مردم را به عيبى كه در خود تو هست عيب جوئى نكنى و به اصلاح آن عيب بپردازى. و چون مشغول عيوب خويش باشى به كار خود پردازى و ديگر فرصتى براى اشتغال به عيوب مردم نخواهى داشت، و در اين حال محبوبترين بندگان در نزد خدا خواهى بود به دليل گفتار پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم كه فرمود:«طوبى لمن شغله عيبه عن عيوب النّاس».
«خوشا آن كه مشغول عيوب خود باشد و به عيوب مردم نپردازد».
و بدان كه هر گاه عيبى را كه ياد مى‏كنى امرى اختيارى باشد ناتوانى ديگران از اجتناب از آن عيب و دشوارى بر طرف كردن آن همانند عجز تو از آن است، و اگر غير اختيارى و مربوط به خلقت و طبيعت باشد، مذمّت او براى آن عيب مذمّت خالق تعالى است، كه هر كه ساخته‏اى را مذمّت كند در واقع سازنده آن را ذم نموده است. شخصى به يكى از حكما گفت: اى زشت روى گفت: «خلقت صورتم
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 406
به دست خودم نبود تا آن را زيبا بسازم». و اگر فرض كنيم كه از همه عيوب پاك و برى هستى، بايد خدا را سپاس گويى، و خود را به بزرگترين عيبها آلوده نسازى زيرا خوردن گوشت مردگان بدترين و زشت‏ترين عيبهاست، علاوه بر اينكه اگر خود را از همه عيوب خالى بدانى نادانترين مردم خواهى بود، و هيچ عيبى بزرگتر از اين گونه جهل و نادانى نيست.
و سزاوار است كه غيبت كننده بداند كه غيبت حسنات او را از ميان مى‏برد و به سيّئات او مى‏افزايد، زيرا در اخبار بسيار ثابت شده است كه غيبت حسنات غيبت كننده را در قيامت به دفتر اعمال شخصى كه غيبت او شده منتقل خواهد كرد، و اگر حسنه‏اى نداشته باشد از گناهان شخص غيبت شده به دفتر اعمال او نقل مى‏شود.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «در قيامت يكى از شما را مى‏آورند و در پيشگاه خداى تعالى نگاه مى‏دارند و نامه اعمال او را به دست او مى‏دهند، چون مى‏نگرد از حسنات خود چيزى نمى‏بيند، و مى‏گويد: خدايا اين نامه عمل من نيست، كه من از طاعات خويش هيچ در آن نمى‏بينم، خطاب مى‏رسد: پروردگار تو خطا و سهو نمى‏كند، عمل تو به غيبت مردم رفت. سپس ديگرى را مى‏آورند و كتاب او را به دستش مى‏دهند، در آن طاعات بسيار مشاهده مى‏كند و مى‏گويد: اين كتاب من نيست، كه من اين طاعات را انجام نداده‏ام، خطاب مى‏رسد: فلان شخص تو را غيبت كرد و اين طاعات اوست كه به تو داده شده است». و در اين معنى اخبار ديگرى نيز رسيده است. و بى‏شك آدمى در حالى به جهنّم مى‏رود كه كفّه سيّئاتش سنگين‏تر باشد، و ممكن است با انتقال يك گناه از نامه عمل شخصى كه غيبت او را كرده به نامه عمل وى كفّه سيّئاتش بچربد و به سبب همان داخل دوزخ شود. و دست كم ثواب اعمال صالح وى نقصان مى‏يابد، و اين بعد از تحمّل مخاصمه و سؤال و جواب و سختگيرى در حساب است. نقل شده است كه: «به مردى گفتند: فلان شخص از تو غيبت كرده، وى طبقى از خرماى تازه برايش فرستاد، و گفت: به من خبر رسيده كه قسمتى از حسنات خود را به من اهداء كرده‏اى، خواستم پاداشى به شما داده باشم، مرا معذور دار كه نتوانستم به نحو كامل جبران نمايم».
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 407
حاصل آنكه: عاقل بايد تأمّل كند كسى را كه غيبت مى‏كند اگر دوست اوست، اظهار عيوب و لغزشهاى او از مروّت و انصاف دور است، و اگر دشمن اوست، كشيدن بار گناهان و خطاهاى او و دادن حسنات خود به وى نهايت حماقت و نادانى است.