علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 387
و از آنهاست مزاح و شوخى كردن
مزاح در اصل مذموم و مورد نهى است، و سبب آن يا سبكى و كم وقارى نفس است، كه در اين صورت از رذائل قوه غضبيّه به شمار مىرود، يا تمايل و خواهش نفس به آن است، يا شاد و خندان ساختن بعضى از اهل دنيا به طمع مال آنهاست، كه در اين صورت از رذائل قوه شهويّه مىباشد.
مزاح از آن رو مذموم است كه موجب سقوط مهابت و وقار مىشود، و بسا باعث دشمنى و قهر و كينه مىگردد، و يا به هرزگوئى و استهزاء مىانجامد.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«لا تمار أخاك، و لا تمازحه»
«با برادر خويش مراء و ستيزه مكن، و با او مزاح مكن».
يكى از بزرگان به فرزند خود گفته است: «پسرم، با مردم شريف شوخى مكن كه كينه تو را در دل مىگيرند، و با مردم پست و فرومايه نيز شوخى مكن كه به تو جرأت پيدا مىكنند».
و ديگرى گفته است: «زنهار از شوخى بپرهيزيد، كه موجب كينه و جدائى خواهد شد».
و ديگرى گويد: «شوخى آبرو را مىبرد، و دوستان را جدا مىكند».
و نيز گفتهاند: «هر چيزى تخمى دارد، و تخم دشمنى شوخى است».
و از مفاسد شوخى اين است كه: سبب هرزه خندى مىشود، و حال آنكه از خنده نهى شده است.
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 388
خداى تعالى مىفرمايد:
«فَلْيَضْحَكُوا قَليلا وَ لْيَبْكُوا كَثيرا» 9: 82(توبه، 82).
«بايد كم بخندند و بسيار بگريند» [1].
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «گاهى مرد كلمهاى مىگويد كه همنشينان را بخنداند، و بدان سبب به فاصله بيشتر از ثريّا سقوط مىكند».
و فرمود: «هر گاه آنچه من مىدانم مىدانستيد بسيار مىگريستيد و كم مىخنديديد». و اين روايت دلالت دارد بر اينكه خنده نشانه غفلت از آخرت است.
يكى از بزرگان گفته است: «هر كه بسيار بخندد هيبتش مىرود، و هر كه شوخى كند سبك مىشود، و هر كه زياد به كارى پردازد به آن شناخته شود، و هر كه پرگو باشد لغزشش بسيار باشد، و هر كه بسيار بلغزد شرمش كم شود، و هر كه حيائش كم شود ورع و تقوايش كم شود، و هر كه ورعش كم شود دلش مىميرد».
عارفى خود را مورد خطاب قرار داد و گفت: «آيا مىخندى و حال آنكه شايد كفن تو اكنون از دست گازر بيرون آمده باشد؟» مردى به برادرش گفت: «آيا به تو رسيده است كه به آتش داخل مىشوى؟ گفت: آرى گفت: آيا دانستهاى كه از آن خارج مىشوى؟ گفت: نه، گفت: پس براى چه مىخندى؟ بعد از آن كسى وى را تا هنگام مرگ خندان نديد».
و نيز بزرگى به جمعى كه در روز فطر در حال خنده بودند گفت: «اگر اينها آمرزيده شدهاند اين كار شاكران نيست، و اگر بخشوده نشدهاند اين فعل خائفان نيست».
بايد دانست كه خنده مذموم قهقهه است، امّا تبسّم كه دندانها نمايان
__________________________________________________
[1] درست است كه خنده بسيار، دل را تاريك مىكند و مىميراند و آبرو و وقار را از ميان مىبرد، اما اين آيه درباره منافقان است (نه اينكه حكم كلى تكليفى باشد) كه به سزاى اعمالى كه مىكردند (تخلف از جهاد و منع ديگران از حركت بسوى ميدان نبرد) بايد كم بخندند و زياد بگريند:
«... قل نار جهنم أشد حرا لو كانوا يفقهون. فليضحكوا قليلا و ليبكوا كثيرا جزاء بما كانوا يكسبون». م.
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 389
شود ولى صدائى شنيده نشود مذموم نيست، بلكه پسنديده است به دليل فعل نبّى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم«».
|