علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 317
پيوست كوشش در امر به معروف و نهى از منكر
ضدّ كوتاهى و مسامحه در امر به معروف و نهى از منكر، سعى و اهتمام در آنهاست. و اين خود بزرگترين مراسم دين و امر مهمّى است كه خدا پيامبران را بر آن برانگيخت، و بعد از ايشان جانشينان و اوصياء منصوب كرد، و نائبان ايشان را بهترين نفوس قدسى از علماء قرار داد. بلكه مدار و محور گردش آسياى همه آيينها و اديان است، و اختلال در آن به سقوط و بر افتادن آنها از گردش و دوران خواهد شد. و از اين رو در مدح و ترغيب به آن آيات و اخبار بيشمار رسيده است، و خداى سبحان مىفرمايد:
«وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ امَّةٌ يَدْعُونَ الَى الْخَيْرِ وَ يأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَنْكَرِ وَ اولئِكَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ» 3: 104(آل عمران، 104) «بايد از شما جمعى باشند كه به نيكى بخوانند و به معروف وا دارند و از منكر باز دارند و آنها رستگارانند».
و نيز مىفرمايد:«كُنْتُمْ خَيْرَ امَّةٍ اخْرِجَتْ لِلنّاسِ، تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» 3: 110(آل عمران، 110) «شما بهترين امّتى هستيد كه براى مردم پديدار شدهايد، كه به نيكى وامىداريد و از بدى باز مىداريد».
و مىفرمايد:
«فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ أنْجَيْنَا الَّذينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذينَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئيسٍ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ» 7: 165(اعراف، 164) «و چون آنچه را كه بدان اندرزشان داده بودند فراموش كردند كسانى را كه از بدى نهى مىكردند نجات داديم و كسانى را كه ستم كردند به سزاى فسق و عصيانى كه مىكردند به عذابى سخت دچار كرديم».
و مىفرمايد:
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 318
«لا خَيْرَ فى كَثيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلا مَنْ امَرَ بِصَدَقَةٍ اوْ مَعْرُوفٍ اوْ اصْلاحٍ بَيْنَ النّاسِ، وَ مَنْ يَفعَلْ ذلِكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أجْرا عَظيما» 4: 114(نساء، 114) «در بسيارى از راز گوئى آنها خيرى نيست مگر آنكه به صدقه دادن يا كار نيكو يا اصلاح ميان مردم فرمان دهد، و هر كه به طلب خشنودى خدا چنين كند، پاداشى بزرگ به او خواهيم داد».
و مىفرمايد:«يا ايَّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامينَ بِالْقِسْطِ» 4: 135(نساء، 135) «شما كه ايمان آوردهايد عدل و انصاف را بر پا داريد».
و بر پا داشتن عدل و انصاف، امر به معروف و نهى از منكر است.
و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«ما أعمال البرّ عند الجهاد في سبيل اللّه إلا كنفثة في بحر لجّىّ، و ما جميع أعمال البرّ و الجهاد في سبيل اللّه عند الأمر بالمعروف و النّهى عن المنكر إلا كنفثة في بحر لجّىّ» [1]
«كارهاى نيك نسبت به جهاد در راه خدا نيست مگر ترشح آب دهان (پف نمى) نسبت به درياى ژرف، و همه اعمال نيكو و جهاد در راه خدا نسبت به امر به معروف و نهى از منكر نيست مگر پف در جنب درياى ژرف».
و فرمود: «از نشستن در راهها بپرهيزيد» گفتند: گاهى از اين كار چاره نداريم، كه مجالس گفتگوى ما در راههاست. فرمود: «اگر اين را ترك نمىكنيد، پس حقّ راه را ادا كنيد»، گفتند: حق راه چيست؟ فرمود: «چشم پوشى، و خوددارى از آزار، و جواب سلام، و امر به معروف و نهى از منكر».
و فرمود: «خداى هيچ پيغمبرى را مبعوث نكرد مگر اينكه براى او خواص و ياران برگزيدهاى هستند و آن پيغمبر در ميان آنان بقدرى كه خدا خواهد مىماند، به كتاب خدا و به امر او عمل مىكند تا خدا آن پيغمبر را قبض روح كند، آن خواص
__________________________________________________
[1] اين حديث در «نهج البلاغه»: باب المختار من حكم امير المؤمنين عليه السلام، نيز به اين صورت آمده:
«و ما اعمال البر كلها و الجهاد في سبيل اللّه عند الامر بالمعروف و النهى عن المنكر الا كنفثة فى بحر لجى»
(يعنى بدون قسمت اول حديث متن). م.
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 319
مىمانند و به كتاب خدا و امر او و سنّت پيغمبرشان عمل مىكنند. و چون منقرض شدند، بعد از ايشان كسانى مىآيند كه بر منبرها نشينند كه قولشان معروف و عملشان منكر است. پس هر گاه شما چنين زمانى را دريابيد بر هر مؤمنى واجب است كه با دست خود با آنها جهاد كند و اگر نتواند با زبان خود و اگر نتواند با دل خود با آنها پيكار كند، و به غير از اين اسلامى نخواهد بود».«» و امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: «هر كه ببيند كه به تجاوز و بدى و فساد عمل مىشود و به كار زشت و منكر دعوت مىشود و با دل خود آن را انكار كند و ناپسند شمرد، همانا سالم و پاك مىماند، و هر كه آن را با زبان انكار كند اجر مىبرد و از اوّلى برتر است، و هر كه با شمشير به انكار آن برخيزد تا كلمه خدا و الا و كلمه ستمكاران زبون باشد، پس اين شخص است كه به هدايت راه يافته و بر طريق حق ايستاده و نور يقين در دلش تابيده است».«» و فرمود: «بعضى اشخاص منكر را با دل و زبان و دست خود انكار مىكنند، چنين شخصى خصال نيك را به كمال رسانده. و بعضى منكر را با زبان و دل خود انكار مىكنند، چنين شخصى به دو خصلت خير چنگ زده و يك خصلت را ضايع نموده. و بعضى منكر را با دل انكار مىكنند و انكار آن را با دست و زبان وامىگذارند، چنين كسى دو خصلت شريفتر را ترك كرده و به يكى تمسّك نموده. و بعضى انكار كار بد را با زبان و دل و دست خود ترك مىكنند، چنين فردى مردهاى است در ميان زندگان. و همه اعمال نيك و جهاد در راه خدا نسبت به امر به معروف و نهى از منكر جز پف نمى در جنب درياى پهناور و ژرف نيست، امر به معروف و نهى از منكر اجل كسى را نزديك نمىكند و روزى را نمىكاهد، و بهتر از اين سخن عدل [يا حق] در پيش حاكم جائر است».
در خبر جابر از امام محمّد باقر عليه السّلام آمده است: «امر به معروف و نهى از منكر طريقه پيامبران و شيوه شايستگان است، فريضه بزرگى است كه ديگر فرائض
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 320
بواسطه آن به پا داشته مىشود و راهها امن مىگردد، و كسبها حلال و مظالم به صاحبانش رد مىشود، و زمين آباد مىگردد، و تمام حق از دشمنان گرفته مىشود و كارها استقامت و استوارى بهم مىرساند. پس با دلهاى خود بديها و كارهاى زشت را انكار كنيد، و با زبان بگوئيد، و بر روهايشان بزنيد، و در راه خدا از ملامت كسى نترسيد. پس اگر پند پذيرفتند و به حق بازگشتند راه تعرّضى بر آنها نيست:
«انَّمَا السَّبيلُ عَلَى الَّذينَ يَظْلِمُونَ النّاسَ وَ يَبْغُونَ فِى الارْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ اولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ» 42: 42(شورى، 42) «راه [تعرض] بر كسانى است كه به مردم ستم مىكنند و در زمين به ناحق سركشى مىنمايند، آنها عذابى دردناك دارند».
با اين كسان با بدنهاى خود جهاد كنيد، و با دلهاى خود آنان را دشمن داريد، بىآنكه سلطه طلب و يا در جستجوى مال باشيد و يا از راه ظلم پيروزى بخواهيد، تا اينكه آنها به امر خدا باز گردند و به طاعت او در آيند».«»
|