علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 223
فصل 33 كميابى و دشواريابى حلال‏
كسى كه طالب نجات است بايد از حرام بگريزد همچنانكه از شير درنده و مار سياه گزنده فرار مى‏كند. و در امثال زمان ما كجا اين حال دست مى‏دهد كه جز آب فرات و علف بيابان حلالى نمانده، و غير از آن را دستهاى دشمن آلوده كرده و معاملات را به فساد كشانده هيچ درهمى نيست مگر آنكه دستهاى غاصبان پى - در پى به آن رسيده، و هيچ دينارى نيست مگر اينكه مكرر از دست صاحبش به زور بيرون رفته. بيشتر آب‏ها و زمين‏ها مغصوب است، و چگونه مى‏توان به حلّيّت خوردنى‏ها يقين حاصل كرد و حال آنكه اكثر دامها و حيوانات از صاحبان آنها به غارت گرفته شده، و از كجا مى‏توان به حلّيّت گوشتها و لبنيّات و چربى‏ها باور نمود. بسيار بعيد است هيچ تاجرى را نمى‏يابى مگر اينكه معامله او با ظالمان است، و هيچ كارمند و كارگرى نيست مگر اينكه شريك اهل جور و ستم از عمّال سلاطين است.
بالجمله: حلال در امثال زمان ما مفقود و راه وصول به آن مسدود است. و قسم به جان خودم كه فقدان حلال آفتى است كه از زيان آن خانه دين ويران و از آتش آن بوستان خلق سوزان است. و ظاهر اين است كه حال اكثر اعصار چنين بوده. و از اين رو حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود:«المؤمن يأكل في الدّنيا
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 224
بمنزلة المضطرّ»
«خوراك مؤمن در دنيا خوراك شخص مضطر است».
مردى به امام كاظم عليه السّلام عرض كرد: «از خداى - جلّ و عزّ - بخواهيد كه حلال روزى من كند، فرمود: مى‏دانى حلال چيست؟ گفت: كسب پاك. فرمود:
على بن الحسين عليهما السّلام مى‏فرمود: حلال روزى برگزيدگان است، و لكن بگو:
خدايا روزى فراخ و گسترده تو را مسئلت مى‏كنم».
با اين همه مؤمن نبايد از تحصيل حلال مأيوس باشد و بين اموال فرق نگذارد، كه خداى سبحان اجلّ و اعظم است از اينكه بندگان خود را به خوردن حلال مكلّف سازد امّا راه تحصيل آن را بر آنان ببندد.