علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 182
فصل 27 آنچه شايسته بخشنده است‏
از آنچه براى عطا كننده سزاوار است:
1 - يكى اين است كه عطيّه خود را كوچك شمارد تا در نزد خدا بزرگ باشد، كه اگر آن را بزرگ شمارد در نزد خدا كوچك خواهد بود.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: «دريافتم كه نيكى جز با سه خصلت شايسته نخواهد بود: كوچك شمردن آن، و پنهان داشتن آن، و شتاب كردن در آن. پس اگر آن را كوچك شمرى در نزد آن كه براى او داده‏اى بزرگش داشته‏اى، و اگر پنهانش دارى به كمالش رسانده‏اى، و چون در دادنش شتاب كنى گوارايش ساخته‏اى، و اگر غير از اين باشد نابودش كرده‏اى».«» و بزرگ شمردن عطا و بخشش غير از منّت و ايذاء است، زيرا مالى كه مثلا خرج ساختن مسجد مى‏شود ممكن است بزرگ شمرده شود ولى منّت و ايذاء در آن نيست.
2 - ديگر آنكه بهترين و محبوب‏ترين و بى‏شبهه‏ترين مال را بدهد، كه خداوند پاك است و جز پاك را نمى‏پذيرد، و چيز پست و نامرغوب را انفاق كردن نسبت به خداى تعالى بى‏ادبى است، زيرا خوب و مرغوب را براى خود و خانواده خود
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 183
نگاه داشتن، و پست و وازده را در راه خدا دادن به معنى ترجيح غير خدا بر خداست.
و اگر چنين كارى نسبت به مهمانى انجام شود و غذاى پست‏تر خانه را براى او آورند دلتنگ و شكسته خاطر مى‏گردد.
اين در صورتى است كه به خدا نظر داشته باشد و براى خدا صدقه بدهد بدون انتظار عوض براى خويش در آخرت، و اگر به خود و ثواب آخرت نظر دارد، شكّى نيست كه عاقل ديگرى را بر خود ترجيح نمى‏دهد، و از مال جز آنچه از پيش مى‏فرستد بهره ندارد كه يا انفاق مى‏كند و برايش باقى مى‏ماند و يا مى‏خورد و از ميان مى‏رود. دليل بزرگى و اهميّت فايده انفاق بهترين و محبوب‏ترين مال، و قبح و زشتى انفاق چيز پست و وازده، اين قول خداى تعالى است:
«أنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وِ مِمَّا أخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الأَرْضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذيهِ إِلا أنْ تُغْمِضُوا فيهِ» 2: 267(بقره، 267) «از پاكيزه‏ها و خوبهاى آنچه به دست آورده‏ايد و آنچه براى شما از زمين بيرون آورده‏ايم انفاق كنيد و پست آن را كه خودتان جز به كراهت و اغماض نمى‏گيريد براى انفاق منظور مكنيد».
پس آنچه را كه جز با كراهت و خجالت نمى‏گيريد - و معنى اغماض همين است - براى پروردگار خود اختيار مكنيد. و نيز مى‏فرمايد:
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبّونَ» 3: 92(آل عمران، 92) «هرگز به نيكى نمى‏رسيد مگر از آنچه دوست مى‏داريد انفاق كنيد».
و فرمود:
«وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ» 16: 62(نحل، 62) «چيزى را كه دوست ندارند براى خدا مى‏گذارند».
و در حديث است كه «گاه يك درهم از صد هزار درهم پيش افتد». و سبب آن اين است كه انسان يك درهم را از مال حلال و خوب خود بدهد، و از روى خشنودى و شادى بذل كند، و آن صد هزار درهم را از چيزى كه دوست ندارد بدهد، و اين دليل است بر اينكه خدا را به آنچه خود دوست دارد ترجيح نمى‏دهد.
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 184
3 - ديگر اينكه سزاوار است كه اگر بتواند آنقدر به فقير بدهد كه بى‏نياز گردد، كه در خبر آمده است كه وقتى به فقير چيزى مى‏دهى او را بى‏نياز كن، و دست خود را بعد از دادن صدقه ببوس، كه اين انفاق نخست در دست خداى تعالى قرار مى‏گيرد.
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: «چون چيزى به سائل دهيد آن كه چيزى داده است دست خود را نزديك دهان برد و ببوسد، كه خدا صدقات را مى‏گيرد».
و پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله فرمود: «صدقه مؤمن به دست سائل نمى‏رسد تا به دست خدا برسد»، آنگاه اين آيه را تلاوت كرد:
«أَ لَمْ يَعْلَمُوا أنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ» 9: 104(توبه، 105) «مگر ندانستند كه خداست كه توبه بندگان خود را مى‏پذيرد و صدقات را مى‏گيرد».
و حضرت صادق عليه السّلام فرمود: «خداى تعالى مى‏فرمايد: هيچ چيز نيست مگر اينكه ديگرى را به گرفتن آن گمارده‏ام بجز صدقه كه به دست خود مى‏گيرم، تا آنجا كه انسان خرمائى يا نصف خرمائى صدقه مى‏دهد آن را پرورش مى‏دهم همچنانكه مردى اسب و كره اسبى را پرورش مى‏دهد، و در روز قيامت آن را مثل كوه احد و بزرگتر از آن بيابد».«» 4 - ديگر اينكه از فقير التماس دعا كند، كه دعاى فقير در حقّ او مستجاب مى‏شود، چنانكه روايت است كه حضرت على بن الحسين عليهما السّلام به خادم فرمود:
«اندكى دست نگه دار تا دعا كند، كه دعاى سائل فقير رد نمى‏شود». و نيز روايت شده كه آن حضرت خادم را مى‏فرمود كه چون به سائل چيزى دهد از او بخواهد كه دعاى خير كند.
و از يكى از آن دو امام عليهما السّلام روايت شده: «هر گاه فقيران را چيزى مى‏دهيد، ياد دهيد كه دعا كنند كه دعاى ايشان درباره شما مستجاب مى‏شود، اگر چه درباره خودشان مستجاب نشود». امّا اينكه گفته‏اند كه بعضى از صاحبدلان (عرفا) از فقير توقّع دعا نمى‏كنند زيرا اين توقّع شبيه پاداش خواستن است، و
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 185
اگر چيزى براى فقير مى‏فرستادند، به فرستاده سفارش مى‏كردند كه دعاى وى را به خاطر بسپرد تا همان را در حقّ او دعا كنند، اين سخن خلاف طريقه ائمّه ما عليهم السّلام است، و در نزد ما اعتبارى ندارد.
5 - و نيز سزاوار است كه صدقات را صرف كسى كند كه اجر و پاداش بيشتر برد، نظير اهل علم و تقوى، و پارسايان و راستگويان و درستكاران، و كاملان در ايمان و تشيّع. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «غذاى تو را جز اهل تقوى نخورد» و فرمود:
«طعام خود را به اهل تقوى بخورانيد». و فرمود: «كسى را به غذاى خود مهمان كن كه براى خدا دوستش دارى». و ليكن بهتر است كه از زكات واجب و صدقات، كه چركهاى اموال است، به ايشان ندهد بلكه با هديه و صله ايشان را وسعت دهد.
در خبر است: «مستحقّان زكات مستضعفان شيعه محمّد و آل او هستند كه چندان بصيرتى نداشته باشند، امّا كسانى كه بصيرتشان قوى شده و معرفتشان در دوستى و ولايت به اولياء خود و برائت از دشمنان ايشان به مرتبه نيكو و والا رسيده، اينان برادران دينى شما هستند، بلكه از پدران و مادران مخالفتان به شما نزديكترند، پس زكات و صدقه به آنان ندهيد، كه دوستداران و شيعيان ما با ما مثل يك تن واحدند، و بر ما زكات و صدقه حرام است. و لكن به برادران بينادل و بصير خود از وجوه برّ و هدايا بدهيد و از زكات و صدقات مدهيد و آنها را از چرك اموالتان پاك و بر كنار داريد.
آيا يكى از شما دوست دارد كه چرك بدن خود را بشويد و بر سر برادر مؤمن خود بريزد؟ چرك گناهان از چرك بدن بدتر است، پس برادرانتان را چركين مكنيد..».
تا آخر حديث.
6 - و شايسته نيست كه انسان زكات و صدقات خود را به كسى دهد كه پيوسته چشم به دست مردم مى‏دوزد، بلكه سزاوار است كه صرف كسى كند كه به مقام توحيد رسيده و نعمت را از خدا مى‏داند و به وسائط نمى‏نگرد. زيرا كسى كه درون خود را از توجّه به واسطه‏ها، مگر از اين جهت كه واسطه و اسبابند، پاك نسازد از نوعى شرك خالى نيست.
امام صادق عليه السّلام درباره اين قول خداى تعالى:
«وَ ما يُؤْمِنْ اكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَ هُمْ مُشْرِكونَ» 12: 106(يوسف، 106)
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 186
«و بيشترشان به خدا ايمان نياورند مگر آنكه [در همان حال‏] مشركند».
فرمود: «اين مثل كسى است كه مى‏گويد: اگر فلانكس نبود من هلاك مى‏شدم يا اگر فلان نمى‏بود آن چيز به دستم نمى‏رسيد و اگر فلان نمى‏بود عائله من تباه مى‏شد مگر نمى‏بينى كه اين گوينده براى خدا در ملكش شريك قرار داده، كه گوئى روزى رسان يا بلا گردان اوست؟» راوى پرسيد: جايز است كه گفته شود: اگر خدا به وسيله فلانكس بر من منّت نمى‏نهاد هلاك مى‏شدم؟ فرمود: «بلى اين اشكال ندارد».
و از جمله كسانى كه بذل و انفاق به ايشان بهتر است، كسانى‏اند كه حاجت خود را پنهان مى‏دارند، اينان اهل مروّت و مردانگى‏اند كه بر حاجت خود پرده فرو مى‏نهند و جامه آبرو و عزت به خود مى‏پوشند، و حال آنكه ممكن است به سبب عيال وارى يا بيمارى يا تنگى معيشت يا اصلاح دل يا سببى ديگر در راه خدا و در طريق آخرت گرفتار و محصور باشند.
و نزديكان و خويشان و بستگان فقير و محتاج اولى و احقّ از ديگران هستند، كه انفاق بر آنان هم صدقه است و هم صله رحم، و ثواب صله رحم بر كسى پوشيده نيست. امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: «اگر با يكى از برادرانم به درهمى بپيوندم، دوستتر دارم كه بيست درهم صدقه بدهم، و اگر به بيست درهم صله رحم كنم، براى من محبوب‏تر است كه صد درهم صدقه دهم، و اگر به صد درهم صله رحم به جا آرم بيشتر دوست دارم تا بنده‏اى آزاد كنم». و در خبر ديگر آمده است: «صدقه كسى مقبول نيست كه خويش او محتاج باشد [و او به ديگرى دهد]، صدقه به ده [برابر است‏] و قرض به هجده و صله برادران به بيست و صله رحم به بيست و چهار». و در خبر است: «بهترين صدقه‏ها و صله‏ها عطا كردن به خويشاوندى است كه دشمن توست»، گوئى اين كار مخالفت با هواى نفس و ناشى از خلوص نيّت و تقوى است.