علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 152
فصل 20 مذمت بخل
بخل از پىآمدها و نتايج دنيا دوستى است، و از صفات پليد و زشت و اخلاق رذيله به شمار مىرود، و از اين رو آيات و اخبار بسيار در ذم آن رسيده است. خداى سبحان مىفرمايد:
«الَّذينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبُخْلِ وَ يَكْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه...» 4: 37(نساء، 36) «كسانى كه بخل مىورزند و مردم را به بخل وا مىدارند و آنچه را خدا از كرم خويش به آنان داده نهان مىكنند..».
و نيز مىفرمايد:«وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرُّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ» 3: 180.(آل عمران، 180) «كسانى كه به آنچه خدا از فضل و كرم خود به آنان داده بخل مىورزند اين را خير خويش مپندارند بلكه شرّشان است و به زودى در روز قيامت آنچه را بخل كردهاند طوق گردنشان شود».
و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:«إيّاكم و الشّحّ، فإنّه اهلك من كان قبلكم، حملهم على أن سفكوا دماءهم و استحلّوا محارمهم».
«از بخل بپرهيزيد، كه پيشينيان شما را هلاك كرد و آنها را به خونريزى و
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 153
حلال شمردن حرامها واداشت».
و فرمود:«لا يدخل الجنّة بخيل، و لا خبّ، و لا خائن، و لا سىّء الملكة».
«بخيل و حيلهگر و خائن و بد خوى به بهشت نمىروند».
و فرمود:«البخيل بعيد من اللّه، بعيد من النّاس، بعيد من الجنّة، قريب من النّار. و جاهل سخىُّ أحبّ إلى اللّه من عابد بخيل. و أدوى الدّاء البخل»«»
«بخيل از خدا دور است، و از مردم و از بهشت دور است و به آتش نزديك است. و نزد خدا جاهل سخى از عابد بخيل محبوبتر است. و بدترين بيمارىها بخل است».
و فرمود:«الموبقات ثلاث: شحّ مطاع، و هوى متّبع، و إعجاب المرء بنفسه»
«سه چيز هلاك كننده است: بخلى كه اطاعت شود، و هواى نفسى كه پيروى شود، و عجب آدمى به خود».
و فرمود:«انّ اللّه يبغض الشّيخ الزّانى، و البخيل المنّان، و المعيل المختال»
«خداوند پير زناكار و بخيل منّت گذار و عيالمند متكبّر را دشمن دارد».
و فرمود: «از بخل بپرهيزيد، كه پيشينيان شما به سبب بخل هلاك شدند، بخل آنان را به دروغ وادار كرد پس دروغ گفتند و به ستم فرمان داد و ستم كردند و به بريدن از خويشاوندان وادارشان كرد و از خويشاوندان بريدند».
و فرمود: «بخل درختى است كه ريشه آن در آتش است، و به دوزخ نمىرود مگر بخيل».
و فرمود: «بخل از دشمنى او (خدا) آفريده شده، و درختى است كه ريشه آن به ريشه درخت زقّوم فرو رفته است، و بعضى از شاخههايش به دنيا آويخته است، پس هر كه به شاخى از آن چنگ زند او را به آتش مىكشد. بدانيد كه بخل ناشى از كفر است، و كفر در آتش است».
مردى از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم در جهاد كشته شد، زنى بر او گريست
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 154
و گفت: وا شهيداه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «چه مىدانى كه او شهيد است، شايد بيهوده گو بوده، يا نسبت به آنچه از زندگى او كم نمىشده بخل مىورزيده».
و فرمود: «خداوند زندگى بخيل و مرگ سخى را دشمن دارد».
و فرمود: «سخّى جاهل نزد خدا از عابد بخيل محبوبتر است».
و فرمود: «بخل و ايمان در يك دل جمع نمىشوند».
و فرمود: «دو خصلت در مؤمن فراهم نشود: بخل و بدخوئى».
و فرمود: «سزاوار نيست كه مؤمن بخيل و يا ترسو باشد».
و فرمود: «ممكن است كسى از شما بگويد: بخيل از ستمكار معذورتر است، لكن در نزد خدا چه ظلمى بالاتر از بخل است؟ خداوند به عزت و جلال خود سوگند ياد كرده كه آزمند و بخيل را داخل بهشت نكند».
و فرمود: «خدايا من از بخل به تو پناه مىبرم».
و روايت است كه آن حضرت به طواف خانه خدا مشغول بود، مردى را ديد كه پرده كعبه را گرفته و مىگويد: خدايا به حرمت اين خانه مرا بيامرز رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: گناه تو چيست؟ گفت: گناهم بزرگتر از آن است كه برايت توصيف كنم. فرمود: واى بر تو گناه تو بزرگتر است يا زمينها؟ گفت: گناه من يا رسول اللّه. فرمود: واى بر تو گناه تو بزرگتر است يا كوهها؟ گفت: گناه من يا رسول اللّه. فرمود: گناه تو بزرگتر است يا آسمانها؟ گفت: گناه من يا رسول اللّه.
فرمود: گناه تو بزرگتر است يا عرش خدا؟ گفت: گناه من يا رسول اللّه. فرمود:
گناه تو بزرگتر است يا خدا؟ گفت: خدا اعظم و اعلى و اجلّ است. فرمود: واى بر تو گناه خود را برايم وصف كن. گفت: يا رسول اللّه، من مردى ثروتمندم و هر وقت سائلى رو به من مىآيد كه از من چيزى بخواهد گويا شعله آتشى رو به من مىآورد.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: از من دور شو و مرا به آتش خود مسوزان قسم به آن كه مرا به هدايت و كرامت برانگيخته است اگر ميان ركن و مقام بايستى و دو هزار هزار سال نمازگزارى و چندان بگريى كه نهرها از اشكهاى تو جارى شود و درختان از آن سيراب گردند و آنگاه با بخل و لئامت بميرى خدا تورا سرنگون به جهنّم
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 155
مىافكند واى بر تو مگر نمىدانى كه خدا مىفرمايد:
«وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ» 47: 38(محمد (ص)، 38) «و هر كه بخل كند تنها بر خود بخل مىكند».
«وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فأوُلئِكَ هُمُ الْمُفْلِحونَ» 59: 9(حشر، 9. تغابن، 16) «و آنان كه از بخل نفس خويش محفوظ مانند رستگارانند».
و امير مؤمنان عليه السّلام فرمود:«يأتي على النّاس زمان عضوض، يعضّ المؤمن (الموسر) على ما في يديه، و لم يؤمر بذلك. قال اللّه تعالى:
«وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ» 2: 237
(بقره، 237) «بر مردم زمانى بسيار گزنده مىآيد، كه مؤمن (يا توانگر) آنچه را در دست دارد مىگزد (در مال خود بخل مىورزد) و به اين كار مأمور نشده. خداى تعالى مىفرمايد:
«بزرگوارى و نيكوكارى را ميان خود فراموش مكنيد».
و روايت است كه: «هيچ بامدادى نيست مگر آنكه خداى تعالى دو فرشته را موكّل مىكند كه ندا دهند: خداوندا مال هر بخيل را تباه كن، و هر كه انفاق كند عوض به او ده» و اخبار در مذمّت بخل بيشمار است، علاوه بر اينكه اين صفت متضمّن مفاسد دنيوى و اخروى است كه وجدان به آن حكم مىكند و نيازى به دليل و برهان ندارد، تا آنجا كه نگاه كردن به روى بخيل دل را سخت و سياه مىكند، و هر كه داراى صفاى درون است دلش از ديدار بخيل گرفته و تاريك مىشود، و گفتهاند: «بخيلترين مردم نسبت به مال خود بخشندهترين آنهاست نسبت به آبروى خويش».
|