تتميم زهد حقيقى‏
مپندارى كه هر كه مال دنيا را ترك كرد زاهد است، زيرا ترك مال و ثروت و تظاهر به سختى و تنگى در معاش و پستى و درشتى در خوراك و پوشاك بر كسى كه دوست دارد به زهد شناخته و ستايش شود آسان است. چه بسيار رهبانان و رياكارانى كه دست از مال دنيا برداشتند و هر روز با قوت و خوراكى اندك به خويشتن رياضت دادند، و به هر مسكنى در هر جائى قناعت نمودند و غرضشان از اين روش اين بود
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 102
كه مردم آنان را به زهد بشناسند و بستايند. اينان مال را براى نيل به جاه ترك كرده‏اند.
امّا زهد حقيقى ترك مال و جاه بلكه همه لذّت‏ها و بهره‏هاى دنياست. و نشانه اين آنست كه فقر و غنا و ذمّ و مدح و ذلّت و عزت در نزد انسان مساوى باشد و اين حالت به سبب غلبه انس به خداست. زيرا مادامى كه انس و حبّ به خدا بر دل غالب نباشد محبّت دنيا به كلّى از دل بيرون نمى‏رود، كه دوستى خدا و دنيا در دل مانند آب و هوا در ظرف است كه اگر يكى داخل شد ديگرى خارج مى‏شود، و بنا بر اين نه هر دو با هم جمع مى‏شوند و نه هر دو رفع و نفى مى‏گردند. پس دل آكنده از دوستى دنيا تهى از دوستى خدا است، چنانكه دل مشغول به محبّت و انس به خدا خالى و فارغ از حبّ دنيا است، و به هر اندازه كه يكى بيرون رود ديگرى داخل مى‏شود و بر عكس. و از آنهاست: