علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 70
فصل 6 نكوهش و ستايش مال چگونه با هم سازگارند
بايد دانست كه همچنانكه آيات و اخبار در مذمّت مال رسيده در ستايش آن نيز آيات و اخبارى وارد شده، و خداوند در مواضعى آن را خير ناميده است، مانند:
«... إنْ تَرَكَ خَيْرا الْوَصِيَّةُ...» 2: 180(بقره، 180) «... اگر خير (مالى) به جاى مىگذارد وصيّت كند..».
و در مقام بر شمردن نعمتها و نيكىهاى خود مىفرمايد:
«وَ يُمْدِدْكُمْ بِأمْوالٍ وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهارا» 71: 12(نوح، 12) «و شما را به اموال و فرزندان يارى مىكند و برايتان بهشتها و جويبارها پديد مىآورد». و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:«نعم المال الصّالح للرّجل الصّالح»
«چه نيك است مال شايسته براى مرد شايسته». و همه اخبارى كه در ثواب و پاداش صدقه و مهمانى و سخاوت و حج و ديگر چيزهايى كه وصول به آنها جز به مال ممكن نيست در واقع ستايش مال است.
و نحوه جمع و سازش ميان آيات و اخبار مدح كننده و ذم كننده مال اين است كه: مال گاهى وسيله رسيدن به مقصود صحيح يعنى سعادت اخروى است، زيرا وسائل وصول به آن در دنيا سه چيز است: فضائل نفسانى، و فضائل بدنى، و فضائل خارجى كه وابسته به مال است. و گاهى وسيله رسيدن به مقاصد فاسد است، كه مانع انسان
علماخلاقاسلامى ج : 3 ص : 71
از علم و عمل است. بنابراين مال نسبت به اين دو هدف ستوده و نكوهيده است. و آيات و اخبارى كه دلالت بر ذمّ آن مىكند بر اين صورت كه وسيله براى مقاصد فاسد است حمل مىشود، و آنچه دلالت بر مدح آن مىكند بر اين صورت كه وسيله براى مقاصد صحيح است حمل مىشود. و چون طبع آدمى به پيروى از شهوات، كه راهزن او در سير به سوى خداست، مايل است و مال و ثروت هموار كننده راه شهوات و آلت و وسيله آنهاست، زائد بر قدر كفايت آن خطرى بزرگ در بردارد، و بدين جهت انبياء و اولياء از شرّ آن به خدا پناه مىبردند، تا آنجا كه پيامبر ما صلى اللّه عليه و آله فرمود:«اللّهمّ اجعل قوت آل محمّد كفافا»
«خدايا روزى آل محمّد را به قدر كفاف ده». و گفت:«اللّهمّ أحينى مسكينا و أمتنى مسكينا»
«پروردگارا مرا در زندگى مسكين دار و مسكين بميران».
|