بغى (ستم و سركشى)
بغى كه بذخ (گردنكشى) نيز ناميده مى‏شود، و آن سركشى از فرمان كسى است كه اطاعت او واجب است. و گاه به مطلق علوّ و گردنكشى گفته مى‏شود، خواه با عدم انقياد از كسى كه اطاعت او واجب است واقع شود يا در ضمن يكى از كارهاى كبر آميز، يا در ضمن ستم و تجاوز به ديگرى تحقّق پذيرد. و به هر حال بغى بدترين انواع كبر است. زيرا اطاعت نكردن كسى كه اطاعت او واجب است - مانند پيغمبران و اوصياى ايشان - به كفرى كه موجب هلاك ابدى است منجر مى‏شود. و بيشتر طوايف كفّار، مانند يهود و نصارى و كفّار قريش و غير آنها، به اين جهت هلاك شدند. و همچنين است ظلم و تعدّى بر مسلمان و ذليل كردن او از راه قهر و غلبه كه از مهلكات بزرگ است، و از اين رو در ذمّ آن روايات متعدّدى رسيده است:
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:«انّ أعجل الشّرّ عقوبة البغى»
«عقوبت بغى زودتر از عقوبت هر بدى ديگرى مى‏رسد».
و فرمود:«حقّ على اللَّه عزّ و جلّ ألا يبغى شي‏ء على شي‏ء الا أذلّه اللَّه، و لو أنّ جبلا بغى على جبل لهدّ اللَّه الباغى منهما.»
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 445
«بر خدا حقّ است كه هر چيز كه بر چيزى ستم و تجاوز كند او را خوار گرداند، و اگر كوهى به كوهى تجاوز نمايد خداوند گردنكش متجاوز را درهم مى‏شكند».
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود:«ايّها النّاس انّ البغى يقود أصحابه إلى النّار و انّ اوّل من بغى على اللَّه عناق بنت آدم، فأوّل قتيل قتله اللَّه عناق، و كان مجلسها جريبا في جريب و كان لها عشرون اصبعا في كلّ اصبعا ظفران مثل المنجلين فسلّط اللَّه عليها أسدا كالفيل و ذئبا كالبعير و نسرا مثل البغل، فقتلنها و قد قتل اللَّه الجبابرة على أفضل أحوالهم و آمن ما كانوا».
و امام صادق عليه السّلام فرمود:«يقول ابليس لجنوده: ألقوا بينهم الحسد و البغى فإنّهما يعدلان عند اللَّه الشّرك.»
«شيطان به سپاه خود مى‏گويد: بين آدميان حسد و ستم (و سركشى) بيفكنيد، كه اين دو در نزد خدا معادل شركند.» و به يكى از اصحاب خود نوشت:
«انظر ألا تكلّمنّ بكلمة بغى أبدا، و ان اعجبتك نفسك و عشيرتك»
«مواظب باش كه هرگز سخنى به ستم و سركشى نگوئى هر چند از خود و فاميلت خوشت آيد».
علاج بغى اين است كه اوّلا اخبارى را كه در ذمّ و بدى آن وارد شده به ياد آورد و ثانيا آنچه را كه در مدح ضدّ آن - يعنى تسليم و انقياد نسبت به كسى كه اطاعت و پيروى او واجب است - رسيده متذكّر شود، مثل اين قول ايشان عليهم السّلام كه: «شيعه ما تسليم‏اند.» و آيات و اخبارى را كه در وجوب اطاعت خدا و پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و أولو الأمر و غير ايشان از علما و فقهائى كه در زمان غيبت نايبان ايشانند وارد شده به ياد داشته باشد. و خود را به اطاعت و تابعيّت كسانى كه اطاعتشان واجب است وادارد، و در گفتار و كردار براى آنان خضوع نمايد تا اين كار ملكه او شود.
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 446
و از آنهاست: