علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 425
فصل 20 (تكبر بر خدا و بر مردم)
تكبّر گاه نسبت به خداست، مثل تكبّر نمرود و فرعون، و سبب آن طغيان و جهل محض است، و اين زشتترين انواع كبر است، و بزرگترين افراد كفر به شمار مىرود، و از اين رو در ذمّ آن آيات مكرّر آمده است، مانند اين آيه شريفه:
«انَّ الَّذينَ يَستَكْبِرُونَ عَن عِبادَتى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ» 40: 60(غافر، 60) «آنان كه از بندگى و پرستش من بزرگى كنند به خوارى به جهنّم وارد خواهند شد».
و آيه شريفه:
«وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسيَحشُرُهُمْ الَيهِ جَميعا.» 4: 172(نساء، 172) «و هر كه از بندگى و پرستش خدا ابا ورزد و بزرگى كند همه را در پيشگاه خويش محشور خواهد كرد».
و آيه شريفه:
«ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِن كُلِّ شيعَةٍ أيّهُمْ أشَدّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيّا» 19: 69(مريم، 69) «آنگاه از هر گروه هر كدام به خداى رحمان گردنكشتر است جدا مىكنيم».
و آيه شريفه:
«فَالَّذينَ لا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكبِرُونَ» 16: 23(نحل، 23) «آنان كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان به انكار خو كرده و بزرگى فروشانند».
تكبّر گاهى نسبت به پيامبران و فرستادگان الهى است به اين نحو كه خود را
علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 426
بالاتر داند كه از ايشان اطاعت و انقياد كند، مثل كسانى كه مىگفتند:
«أ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَينِنا» 6: 53(انعام، 53) «آيا اينانند كه خدا از ميان ما برايشان منّت نهاده (و موهبت پيامبرى داده)» و مىگفتند:
«أ نُؤمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثلِنا» 23: 47(مؤمنون، 47) «آيا به دو انسان (موسى و هارون) مانند خود ايمان بياوريم».
«إِنْ أنْتُمْ إلا بَشَرٌ مِثلُنا» 14: 10(إبراهيم، 10) «شما جز آدميانى مثل ما نيستيد».
«وَ لَئِنْ أطَعْتُمْ بَشَرا مِثْلَكُمْ إنَّكُمْ إِذا لَخاسِرُونَ» 23: 34(مؤمنون، 34) «و اگر مطيع بشرى مانند خود شويد زيانكار خواهيد بود».
و مىگفتند:
«لَو لا أُنْزِلَ عَلَينَا المَلائِكَةُ أَو نَرى رَبَّنا لَقَدِ استَكبَرُوا في انْفُسِهِمْ وَ عَتَوا عُتُوّا كَبِيرا» 25: 21(فرقان 21) «چرا فرشتگان به ما نازل نمىشوند يا پروردگار خويش را نمىبينيم، همانا خود را بزرگ شمردند و سخت گردنكشى كردند».
اين نوع تكبّر در بدى و زشتى نزديك است به تكبّر درباره خدا، اگر چه فروتر از آن است.
و گاه تكبّر درباره بندگان خداست كه خود را بزرگ ببيند و آنان را كوچك شمارد. اين گونه تكبّر اگر چه در بدى و زشتى از دو قسم اول كمتر است، لكن از اين جهت كه به مخالفت با خداى سبحان منجر مىشود از مهلكات بزرگ است، زيرا متكبّر وقتى حقّ را از كسى مىشنود از قبول آن استنكاف مىكند و با انكار خود نفرت و اكراه نشان مىدهد، و نيز از اين رو كه عزّت و عظمت و برترى مختصّ ذات خداوند علىّ أعلى است. پس هر بندهاى كه تكبّر نمايد در صفتى از صفات خدا با او ستيزه كرده است، و لذا خداى سبحان مىفرمايد: «عظمت زيرپوش من و كبريا روپوش من است، و هر كس با من در اين دو منازعه كند او را درهم خواهم شكست.»
|