علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 419
فصل 19 (مذمّت كبر)
كبر آفتى است بزرگ و شرّ و فسادى است هولناك. اين خوى خواصّ آدميان را به هلاك افكنده تا چه رسد به عوام. كبر بزرگترين حجاب و مانع براى وصول به اخلاق مؤمنان است. زيرا در كبر عزّ و خودبينى است كه آدمى را از تواضع و كظم غيظ و پندپذيرى و استمرار در صدق، و ترك خشم و كينه و حسد و غيبت و پست شمردن مردم و مانند آن مانع مى‏شود. و هيچ خوى بد و ناپسندى نيست مگر اينكه صاحب كبر گرفتار آن است تا بدان وسيله عزّ و بزرگ بينى خود را حفظ كند، و هيچ خلق نيك و پسنديده‏اى نيست مگر اينكه از آن عاجز است از بيم آنكه مبادا عزّ خود را از دست بدهد. به همين جهت آيات و اخبار در ذمّ آن بسيار است. خداى سبحان مى‏فرمايد:
«كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ» 40: 35(غافر، 35).
«اين چنين خداوند بر قلب هر متكبّر ستمگرى مهر مى‏نهد».
و مى‏فرمايد:
«سَأَصرِفُ عَنْ آياتِىَ الَّذينَ يَتَكَبَّرُونَ» 7: 146(اعراف، 146).
«كسانى را كه بزرگى مى‏كنند از آيه‏هاى خود بر خواهم گرداند».
و مى‏فرمايد:
«وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا ايْدِيهِمْ أخْرِجُوا أَنْفُسَكُمْ» 6: 93تا قول او:«وَ كُنْتُمْ‏
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 420
عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ» 6: 93(انعام، 93) «و فرشتگان دستهاى خود گشوده كه جانهاى خويش بر آريد... و از آيه‏هاى او گردنكشى مى‏كرديد».
و مى‏فرمايد:
«ادْخُلُوا ابْوابَ جَهَنَّمَ خَالِدينَ فيها فَبِئسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ» 39: 72.
(زمر، 72) «از درهاى جهنّم داخل شويد و جاودانه در آن باشيد كه جايگاه متكبّران چه بد است».
و مى‏فرمايد:
«فَالَّذينَ لا يُؤمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ» 16: 22(نحل، 23) «آنان كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان به انكار خو كرده و بزرگى فروشانند».
و مى‏فرمايد:
«انَّ الَّذينَ يَستَكبِرونَ عَنْ عِبادَتى سَيَدخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ» 40: 60(غافر، 60) «كسانى كه از عبادت من بزرگى مى‏كنند به خوارى به جهنّم درون خواهند شد».
و مى‏فرمايد:
«انْ في صُدُورِهِمْ إلا كِبْر ما هُمْ بِبالِغيهِ» 40: 56(غافر، 56) «در دلهايشان بزرگيى است كه هرگز به آن نرسند».
و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«لا يدخل الجنّة من كان في قلبه مثقال حبّة من خردل من كبر».
«هر كه بقدر يك دانه خردل در دل او كبر باشد به بهشت نمى‏رود».
و فرمود:«من تعظّم في نفسه و اختال في مشيته، لقى اللّه و هو عليه غضبان.»
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 421
«هر كه خود را بزرگ شمارد و در راه رفتن تكبّر كند خدا را ملاقات خواهد كرد در حالى كه بر او غضبناك است».
و فرمود:«لا ينظر اللّه إلى رجل يجرّ ازاره بطرا.»
«خدا به آن كس ننگرد كه از راه تكبّر و خراميدن به فخر جامه بر زمين كشد».
و فرمود:«قال اللّه: الكبرياء ردائى و العظمة ازارى، فمن نازعنى فى واحد منهما ألقيته في جهنّم.»
«خداوند فرمود: كبريا و بزرگى روپوش من و عظمت و برترى زير پوش من است [1]، هر كه در يكى از اين دو با من ستيزه كند او را به جهنّم خواهم افكند».
و فرمود:«لا يزال الرّجل يذهب بنفسه حتّى يكتب في الجبّارين، فيصيبه ما أصابهم من العذاب».
«مردى باشد كه خود بزرگ بينى پيشه كند تا آنگاه كه در زمره گردنكشان نوشته شود، و همان عذاب به او رسد كه به آنان رسيد».
و فرمود: «از آتش دوزخ شعله‏اى بيرون خواهد آمد كه دو گوش و دو چشم و يك زبان دارد و خواهد گفت كه من بر سه گروه موكّلم: بر هر گردنكش ستيزه‏گر، و بر هر كس كه با اللّه خداى ديگرى بخواند، و بر صورت نگاران و پيكر - سازان». و فرمود: «هيچ گردنكشى و هيچ بخيلى و هيچ بدخوئى به بهشت نمى‏رود».
و فرمود:«ثلاثة لا يكلّمهم اللّه و لا ينظر اليهم يوم القيامة و لا يزكّيهم و لهم عذاب اليم: شيخ زان، و ملك جبار، و مقلّ مختال».
«خدا در روز قيامت با سه كس سخن نگويد و به آنها ننگرد و پاكشان نسازد و براى آنها عذابى دردناك خواهد بود: پير زناكار و پادشاه جبّار و فقير متكبّر».
و فرمود: «بد بنده‏اى است بنده‏اى كه تكبّر و تعدّى نمايد و جبّار أعلى را فراموش كند، بد بنده‏اى است بنده‏اى كه تبختر و فخر فروشى كند و كبير متعال را از ياد ببرد، بد بنده‏اى است بنده‏اى كه به غفلت و سهو بگذراند و گور و پوسيدن‏
__________________________________________________
[1] روپوش و زيرپوش استعاره است براى اختصاص بزرگى و عزت به خداى تعالى، چنانكه لباس رو و زير هر كسى مختص به اوست. م.
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 422
بدن را فراموش كند، بد بنده‏اى است بنده‏اى كه سركشى و ستمگرى نمايد و آغاز و انجام را از ياد ببرد».
و فرمود:«ألا أخبركم بأهل النّار: كلّ عتلّ جوّاظ جعظرىّ متكبّر».
«مى‏خواهيد شما را از دوزخيان خبر دهم: هر پرروى سركش خود خواه درشتخوى متكبّر».
و فرمود: «دشمن‏ترين شما نزد ما و دورترين شما از ما در آخرت پرگويان استهزاء كننده [1] متكبّرند». و فرمود: «متكبّران در روز قيامت به صورت مور محشور مى‏شوند، و به سبب بيقدرى و خوارى آنها در نزد خدا مردم آنها را لگدمال مى‏كنند». و فرمود: «در جهنّم و اديى است كه آن را هبهب گويند، و بر خدا حقّ است كه هر متكبّر جبّار را در آن جاى دهد». و فرمود: «در جهنّم قصرى است كه متكبّران را در آن جاى مى‏دهند و در به رويشان بسته مى‏شود». و فرمود: «وقتى امّت من متكبّرانه و با تبختر راه روند و پارسيان و روميان به خدمت آنها درآيند خداوند بعضى از آنها را بر بعض ديگر مسلّط سازد».
از كلام عيسى بن مريم عليه السّلام است كه: «همچنانكه كشت در زمين نرم مى‏رويد و در زمين سخت نمى‏رويد، همچنين حكمت در دل اهل تواضع جاى مى‏گيرد و در قلب متكبّر جاى نمى‏گيرد، نمى‏بينيد كه هر كه سر مى‏كشد كه به سقف رسد سقف سر او را مى‏شكند و هر كه سر خود را به زير افكند سقف بر سر او سايه مى‏افكند و او را مى‏پوشاند.» هنگامى كه وفات نوح عليه السّلام فرا رسيد فرزندان خود را طلبيد و گفت: «شما را به دو چيز فرمان مى‏دهم و از دو چيز نهى مى‏كنم: از شرك و كبر نهى مى‏كنم و به گفتن لا اله الا اللّه و سبحان اللّه و بحمده امر مى‏كنم.» روزى سليمان بن داود عليه السّلام به مرغان و جن و انس گفت: «بيرون آييد، پس با دويست هزار انسان و دويست هزار جنّ بيرون آمدند، سپس [بر بساط نشست و] چندان بالا رفت كه صداى تسبيح ملائكه را در آسمان‏ها شنيد، آنگاه بقدرى فرود آمد كه كف‏
__________________________________________________
[1] الثّرثارون المتشدّقون: كسانى كه در سخن بدون احتياط و احتراز پرگوئى مى‏كنند. و قيل: اراد بالمتشدّق: المستهزئ بالنّاس.
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 423
پايش به دريا رسيد، در اين موقع صدائى شنيد كه مى‏گويد: اگر در دل صاحب شما (سليمان) ذرّه‏اى كبر مى‏بود او را بيشتر از آنچه بلند كردم به زمين فرو مى‏بردم».
امام باقر عليه السّلام فرمود:«الكبر رداء اللّه، و المتكبّر ينازع اللّه رداءه»
«بزرگ منشى روپوش خداست، و متكبّر با روپوش خدا ستيزه دارد».
و فرمود:«العزّ رداء اللّه، و الكبر ازاره، فمن تناول شيئا منه اكبّه اللّه في جهنّم.»
«عزّت روپوش خدا و بزرگ منشى زيرپوش اوست، پس هر كه به آنها دست‏درازى كند خداوند او را در دوزخ سرنگون كند».
امام صادق عليه السّلام فرمود:«انّ في جهنّم لواديا للمتكبرّين يقال له:
سقر، شكا إلى اللّه شدّة حرّه و سأله أن يأذن له أن يتنفّس، فتنفّس فأحرق جهنّم.»
«در جهنّم واديى است براى متكبّران به نام سقر، كه از شدّت حرارت خود به خدا شكايت كرد و اجازه خواست كه نفس بكشد، چون نفس كشيد جهنّم شعله‏ور شد».
و فرمود:«انّ المتكبّرين يجعلون في صور الذّرّ، يتوطّأ هم النّاس حتّى يفرغ اللّه من الحساب.»
«متكبّران [در روز قيامت‏] به صورت مور درآيند، و مردم آنها را پايمال كنند تا خدا از حساب آنها فارغ شود».
و فرمود:«ما من رجل تكبّر أو تجبّر الا لذلّة وجدها في نفسه.»
«هيچ كسى تكبّر نمى‏كند يا لاف بزرگى نمى‏زند مگر اينكه در خود پستى و ذلّتى مى‏بيند (و مى‏خواهد آن را به تكبّر بپوشاند)».
و فرمود:«انّ في السّماء ملكين موكّلين بالعباد، فمن تواضع رفعاه، و من تكبّر وضعاه.»
«در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته‏اند كه هر كه تواضع كند بلند مرتبه‏اش كنند و هر كه تكبّر نمايد پست و خوارش سازند».
و فرمود:«الجبّار الملعون من غمص النّاس و جهل الحقّ.»
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 424
«گردنكش ملعون كسى است كه مردم را خوار و حقير شمارد و به حقّ جاهل باشد».
راوى گويد: من گفتم:«امّا الحقّ فلا اجهله، و الغمص لا ادرى ما هو، قال: من حقّر النّاس و تجبّر عليهم فذلك الجبّار.»
«نسبت به حقّ نادانى نكنم، امّا خوار شمردن را نمى‏دانم چيست، فرمود:
كسى كه مردم را كوچك شمارد و بر آنها گردنكشى كند، جبّار است».
و فرمود:«ما من عبد الا و في رأسه حكمة و ملك يمسكها، فإذا تكبّر قال له: اتّضع وضعك اللّه فلا يزال أعظم النّاس في نفسه و اصغر النّاس في أعين النّاس و اذا تواضع رفعه اللّه - عزّ و جلّ - ثمّ قال له: انتعش نعشك اللّه، فلا يزال اصغر النّاس في نفسه و أرفع النّاس فى اعين النّاس.»
«هيچ بنده‏اى نيست مگر بر سرش لگامى است و فرشته‏اى كه آن را نگه مى‏دارد، هر گاه تكبّر كند، فرشته به او گويد: فروتنى كن - خدا پستت كند - پس او در پيش خود از همه كس بزرگتر و در چشم مردم از همه كس كوچكتر باشد، و هر گاه تواضع كند، خداى عزّ و جلّ او را بالا برد و فرشته به او گويد: سرافراز باش - خدا بلند مرتبه‏ات كند - سپس همواره نزد خود كوچكترين مردم و در چشم مردم بالاترين آنها باشد.»