علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 375
پيوست (راههاى اكتساب خوشخوئى)
دانستى كه ضدّ سوء خلق، حسن خلق (به معنى اخصّ) است. و يكى از راههاى علاج بدخوئى اين است كه آدمى بر ضدّ آن يعنى خوشخوئى مواظبت كند تا آثار كج خلقى بكلّى برطرف شود. و نيرومندترين انگيزه بر كسب آن و مواظبت بر آن اين است كه متذكّر شرافت و ستودگى آن در نزد عقل و شرع باشد:
امّا حكم عقل بر ستودگى آن چنان آشكار است كه نيازى به بيان ندارد.
و امّا دليل نقلى، اخبارى كه در اين باره رسيده از حدّ شمار بيرون است، و ما بخشى از آنها را به عنوان پند و يادآورى براى كسانى كه پند مىپذيرند ذكر مىكنيم:
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«ما يوضع في ميزان امرء يوم القيامة أفضل من حسن الخلق.»
«در ترازوى اعمال آدمى در روز قيامت چيزى بهتر از حسن خلق گذاشته نمىشود.» و فرمود:
«يا بنى عبد المطّلب انّكم لن تسعوا النّاس بأموالكم، فالقوهم بطلاقة الوجه، و حسن البشر.»
«اى فرزندان عبد المطّلب شما نمىتوانيد با اموال خود به همه مردم گشايش دهيد پس با آنها با گشادهروئى و خوشروئى برخورد كنيد».
و فرمود:«انّ اللّه استخلص هذا الدّين لنفسه، و لا يصلح لدينكم إلا السّخاء و حسن الخلق، ألا فزيّنوا دينكم بهما.»
«خداوند اين دين را خاصّ خود كرده است، با دين شما جز سخاوت و خوش خلقى سازگار نيست، دين خود را به اين دو صفت آرايش دهيد».
و فرمود:«حسن الخلق خلق اللّه الأعظم»
«نيكخوئى خلق بزرگ خداوند است».
از آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدند: كدام مؤمن برترين ايمان را دارد؟ فرمود:
«أحسنهم خلقا»
«خوشخوترين آنها».
علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 376
و فرمود:«انّ احبّكم إلىّ و اقربكم منّى مجلسا يوم القيامة أحسنكم خلقا.»
«محبوبترين و نزديكترين شما به من در روز قيامت خوشخوترين شماست».
و فرمود:«ثلاث من لم تكن فيه واحدة منهنّ فلا يعتدّ بشيء من علمه: تقوى تحجزه عن محارم اللّه، و حلم يكفّ به السّيّئة، و خلق يعيش به في النّاس».
«سه چيز است كه در هر كه يكى از آنها نيست چيزى از علم او قابل توجّه و اعتماد نيست: تقوايى كه جلوگير او از محرّمات خدا باشد، و حلمى كه با آن بدى را از خود باز دارد، و اخلاقى كه به وسيله آن با مردم زندگى كند».
و فرمود: «حسن خلق گناه را مىگدازد همچنانكه خورشيد يخ را مىگدازد.» و فرمود: «بنده به وسيله خوش خلقى به درجات بزرك آخرت و برترين مراتب نائل مىشود...» و به امّ حبيبه (همسر خود) فرمود: «آدم خوش خلق خوبى دنيا و آخرت را به دست آورده است». و به او، بعد از آنكه پرسيد اگر زنى در دنيا دو شوى كرده باشد و در آخرت هر دو شوهر به بهشت بروند اين زن از آن كدام يك است؟ فرمود: «او از آن خوش خلقتر است».
و فرمود:«انّ حسن الخلق يبلغ بصاحبه درجة الصّائم القائم.»«»
«خوش خلقى صاحبش را به مقام روزهدار نمازگزار مىرساند».
و فرمود:«اكثر ما يلج به امّتى الجنّة تقوى اللّه و حسن الخلق».
«بيشتر چيزى كه امّتم را به بهشت مىبرد، تقواى خدا و حسن خلق است».
و نيز فرمود:«أفاضلكم أحسنكم أخلاقا، الموطّئون أكنافا الّذين يألفون و يؤلفون.»
«بهترين و برترين شما كسانىاند كه اخلاقشان نيكوتر است، مردم دور آنها جمع و به آنها نزديك مىشوند، آنها با مردم انس مىگيرند و مردم با آنها انس مىگيرند».
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود:«المؤمن مألوف، و لا خير فيمن لا يألف
علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 377
و لا يؤلف»
«مؤمن الفت گير است و كسى كه الفت نگيرد و با او الفت نگيرند خيرى ندارد.» شكّى نيست كه طبع مردم از بدخو متنفّر است، و بنا بر اين با وى الفت نمىگيرند. امام باقر عليه السّلام فرمود:«انّ أكمل المؤمنين ايمانا أحسنهم خلقا.»
«كاملترين مردم از لحاظ ايمان خوشخوترين آنانند.» و فرمود: «مردى به خدمت رسول خدا آمد و گفت: يا رسول اللّه مرا وصيّتى كن. حضرت او را چند وصيّت فرمود و از جمله آنها اين بود كه: با برادر [مؤمن] خود با روى گشاده ملاقات كن».
و امام صادق عليه السّلام فرمود:«ما يقدم المؤمن على اللّه - عزّ و جلّ - بعمل بعد الفرائض أحبّ إلى اللّه تعالى من أن يسع النّاس بخلقه.»
«مؤمن پس از واجبات، عملى محبوبتر از اين به پيشگاه خدا تقديم نمىدارد كه مردم را به وسيله خلقش گشايش دهد».
و فرمود:«البرّ و حسن الخلق يعمران الدّيار و يزيدان في الأعمار»
«نيكوكارى و حسن خلق خانهها را آباد و عمرها را دراز مىكند».
و فرمود:انّ اللّه تبارك و تعالى ليعطى العبد من الثّواب على حسن الخلق كما يعطى المجاهد في سبيل اللّه يغدو عليه و يروح.»
«خداى تبارك و تعالى بنده را به حسن خلق ثواب كسى مىدهد كه هر صبح و شام در راه خدا جهاد كند».
و فرمود:«ثلاث من أتى اللّه بواحدة منهنّ أوجب اللّه له الجنّة:
الانفاق من إقتار، و البشر لجميع العالم، و الانصاف من نفسه.»
«سه چيز است كه هر كه يكى از آنها را به پيشگاه خدا آورد، خدا بهشت را براى او واجب مىكند: انفاق در تنگدستى و خوشروئى براى همه مردم و انصاف دادن از خود (به اينكه حق را بگويد اگر چه به زيانش باشد)».
و فرمود:«صنايع المعروف و حسن البشر يكسبان المحبّة و يدخلان الجنّة، و البخل و عبوس الوجه يبعّدان من اللّه و يدخلان النّار.»
«كارهاى نيك و خوشروئى جلب محبّت مىكنند و آدمى را به بهشت در
علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 378
مىآورند، و بخل و ترشروئى از خدا دور مىكنند و به دوزخ در مىآورند».
هر كه در اين اخبار بينديشد و به وجدان خويش و به تجربه مراجعه كند، و احوال مردم بدخو و خشخو را مورد مطالعه قرار دهد، در مىيابد كه بد اخلاق از خدا و رحمت او دور است، و مردم او را دشمن دارند و از او متنفّرند، و بنابر اين از نيكى و پيوند با آنها محروم است. و هر خوش خلقى نزد خدا و خلق محبوب است، و پيوسته مورد رحمت و فيوضات الهى است، و چون مردم از او منتفع مىشوند و خيرش به آنها مىرسد مرجع ايشان است و مقاصد و خواستههاى آنان از او برآورده مىشود. و از اين رو خداى سبحان هيچ پيغمبرى را بر نينگيخت مگر اينكه اين فضيلت در او تامّ و كامل بود، بلكه خوش خلقى برترين صفات پيغمبران و شريفترين اعمال صدّيقان است، و از اين جهت خداى تعالى در مقام مدح و ثناى حبيب خود و يادآورى نعمت خويش مىفرمايد:
«وَ انّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ» 68: 4(قلم، 4) «و تو خلقى عظيم دارى».
و به سبب بزرگى شرافت اين صفت فاضله رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به آخرين درجه آن دست يافت، و به اوج و نهايت آن رسيد، تا آنجا كه روايت شده است:
«روزى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مسجد نشسته بود كه كنيز يكى از انصار داخل شد و انصارى هم ايستاده بود. كنيز خود را به آن حضرت رسانيد و گوشه جامه او را گرفت، پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چون مطّلع شد [به گمان اينكه كارى دارد] از جاى برخاست ولى او سخنى نگفت و حضرت نيز با او چيزى نفرمود تا سه بار اين كار تكرار شد، بار چهارم برخاست و كنيز پشت سرش بود، آنگاه كنيز رشتهاى از جامه حضرت را برگرفت و بازگشت. مردم به او گفتند: خدا تورا چنين و چنان كند سه بار رسول خدا را برخيزانيدى و چيزى نگفتى از پيغمبر چه مىخواستى؟ زن گفت: ما بيمارى داريم. اهل خانه مرا فرستادند كه پارهاى از جامه حضرت را برگيرم كه آن را به بيمار بندند تا شفا يابد. امّا هر بار كه خواستم برگيرم مرا ديد و برخاست و من شرم كردم كه از او خواهش كنم كه پارهاى از جامه به من بدهد.»
علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 379
و از آنهاست:
|