پيوست (فضيلت بردبارى و فرو بردن خشم)
دانستى كه حلم آرامش نفس است به طورى كه غضب به آسانى آدمى را حركت ندهد و ناملايمات او را بزودى آشفته و مضطرب نسازد. و حلم ضدّ حقيقى غضب است، زيرا مانع از پديد آمدن يا هيجان آن است. و كظم غيظ (فرو بردن خشم) نيز غضب را ضعيف و دفع مى‏كند و از اين جهت ضدّ آن است. و ما اكنون به فضيلت و شرافت حلم و سپس به فوائد و منافع كظم غيظ اشاره مى‏كنيم، تا كسى كه در پى از ميان بردن غضب است با اتّصاف به حلم جلوى خشم خود را بگيرد، و با اتّصاف به كظم غيظ هيجان آن را دفع كند.
امّا (حلم) - اشرف كمالات نفسانى بعد از علم است، بلكه علم بدون آن
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 361
سود نمى‏بخشد، و از اين روست كه هر گاه از ستايش علم سخن مى‏رود حلم نيز با آن ذكر مى‏شود. پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:«اللّهم أغننى بالعلم و زيّنّى بالحلم»
«خداوندا مرا به سبب علم بى‏نياز كن و با حلم زينت بخش». و نيز فرمود: «پنج چيز از روش مرسلين است» و حلم را يكى از آنها شمرد. و فرمود:«ابتغوا الرّفعة عند اللَّه»
«مرتبه بلند را نزد خدا بجوئيد»، پرسيدند: چيست آن؟ فرمود:
«تصل من قطعك، و تعطى من حرمك، و تحلم عمّن جهل عليك»
«هر كه دوستى تورا قطع كند با او پيوند كن، و هر كه از نيكى خود تورا محروم سازد با او نيكى كن، و هر كه به نادانى با تو رفتار كند حلم بورز».
و فرمود:«انّ الرّجل المسلم ليدرك بالحلم درجة الصّائم القائم»
«مرد مسلمان به واسطه حلم به مرتبه كسى مى‏رسد كه روزها روزه گيرد و شبها را به عبادت به سر برد».
و فرمود:«انّ اللَّه يحبّ الحيىّ الحليم، و يبغض الفاحش البذىّ»
«خداوند بنده با حياى بردبار را دوست دارد، و فحش گوى بى‏شرم را دشمن دارد».
و فرمود:«ثلاث من لم تكن فيه واحدة منهنّ فلا تعتدّوا بشي‏ء من عمله: تقوى تحجزه عن معاصى اللَّه، و حلم يكفّ به السّفيه، و خلق يعيش به في النّاس».
«سه چيز است كه هر كه يكى از آنها را نداشته باشد هيچ عملى او را فايده نمى‏بخشد: تقوايى كه وى را از گناه باز دارد، و حلمى كه با آن سبكى سبكسران را كوتاه كند، و اخلاقى كه با آن در ميان مردم زندگى كند.» و فرمود: «چون خلايق در روز قيامت گرد آيند منادى ندا كند كه اهل فضل كجايند؟ گروهى برخيزند و به سوى بهشت شتاب كنند، ملائكه به ايشان برخورند و گويند: چرا به شتاب به سوى بهشت مى‏رويد؟ گويند: ما اهل فضيلت هستيم. پرسند: فضيلت شما چيست؟ گويند: وقتى به ما ظلمى رسيد صبر كرديم، و چون به ما بدى كردند عفو كرديم، و اگر به ما سبكسرى شد حلم نموديم. فرشتگان گويند: به بهشت درآئيد كه پاداش اهل عمل چه نيك است.» و نيز فرمود:
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 362
«ما أعزّ اللَّه بجهل قطّ، و لا أذلّ بحلم قطّ.»
«هرگز خدا به نادانى كسى را عزيز نكرد و هرگز با حلم كسى را ذليل نساخت».
و امير مؤمنان عليه السّلام فرمود:
«ليس الخير أن يكثر مالك و ولدك، و لكنّ الخير أن يكثر علمك و يعظم حلمك.»
«خوبى آن نيست كه مال و اولاد تو بسيار باشد بلكه خير آن است كه علم تو بسيار و حلم تو عظيم باشد.» و علىّ بن الحسين عليهما السّلام فرمود:
«انّه ليعجبنى الرّجل أن يدركه حلمه عند غضبه»
«مردى كه بهنگام خشم حلمش او را دريابد مرا به شگفت مى‏آورد».
و امام صادق عليه السّلام فرمود:
«كفى بالحلم ناصرا»،
«حلم براى نصرت و ياورى هر كسى كافى است». و فرمود:«و اذا لم تكن حليما فتحلّم»
«و اگر حلم ندارى خود را به حلم وادار كن». و نيز فرمود: «وقتى ميان دو نفر نزاعى واقع شود دو فرشته فرود مى‏آيند و به سبكسر آن دو مى‏گويند: گفتى و گفتى و خود به آنچه گفتى سزاوارى و جزاى تو به تو خواهد رسيد. و به آن كه حلم ورزد گويند: صبر كردى و حلم ورزيدى اگر آن را به انجام رسانى خدا تورا خواهد آمرزيد. و حضرت سخن را چنين ادامه داد:
و اگر حليم جواب سفيه را باز گويد آن دو فرشته بالا روند.» روزى آن حضرت غلامى را براى كارى فرستاد، غلام دير كرد، به دنبال او بيرون شد، او را در ميان راه خوابيده يافت، بر بالين او نشست و او را باد مى‏زد تا بيدار شد. به او فرمود: «اى فلان اين قدر حق و اختيار ندارى كه شب و روز بخوابى، شبت از تو و روزت از ماست.» و امام رضا عليه السّلام فرمود:
«لا يكون الرّجل عابدا حتّى يكون حليما»
«مرد عابد نخواهد بود مگر آنكه حليم باشد».
امّا (كظم غيظ) - اگر چه فضيلت و شرافت آن به مرتبه حلم نمى‏رسد زيرا كظم غيظ در واقع تحلّم يعنى خود را به حلم بستن و تظاهر به حلم است، لكن اگر
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 363
كسى بر آن مداومت نمايد تا عادت كند صفت حلم طبيعى براى او پديد مى‏آيد، به نحوى كه غيظ هيجان نمى‏يابد تا به فرو خوردن آن نياز باشد. و از اين رو رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:
«انّما العلم بالتّعلّم و الحلم بالتّحلّم»
«علم به تعلّم - فرا گرفتن و آموختن - و حلم به تحلّم حاصل مى‏شود». و كسى كه طبعا حليم و بردبار نباشد ناگزير بايد در فرو بردن خشم بهنگام هيجان آن بكوشد تا صفت حلم براى او پديد آيد. و خداى سبحان فرو برندگان خشم (كاظمين غيظ) را در كتاب كريم خود ستوده، و اخبار در شرافت آن و بزرگى اجر و ثواب آن متواتر است.
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:«من كظم غيظا و لو شاء أن يمضيه أمضاه، ملأ اللَّه قلبه يوم القيامة رضا»«».
«هر كه خشمى را فرو برد كه اگر بخواهد مى‏تواند آن را اعمال كند، خدا روز قيامت دلش را از خشنودى و رضا پر مى‏كند».
و نيز فرمود:«ما جرع عبد جرعة أعظم اجرا من جرعة غيظ كظمها ابتغاء وجه اللَّه تعالى».
«هيچ بنده‏اى جرعه‏اى نياشاميد كه اجر آن بيشتر باشد از جرعة غيظى كه براى خداى تعالى فرو برده است».
و فرمود:
«انّ لجهنّم بابا لا يدخله إلا من شفى غيظه بمعصية اللَّه تعالى».
«جهنّم را درى است كه فقط كسانى كه خشم خود را به گناه خدا فرو نشانده باشند از آن داخل مى‏شوند».
و فرمود: «هر كه خشم خويش فرو برد در حالى كه مى‏تواند آن را به اجرا در آورد خداوند در روز قيامت در برابر خلائق او را بخواند تا هر حور بهشتى كه خواهد برگزيند». و فرمود:
«من أحبّ السّبيل إلى اللَّه تعالى جرعتان: جرعة غيظ يردّها بحلم، و جرعة مصيبة يردّها بصبر.»
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 364
«محبوبترين راه به سوى خداى تعالى نوشيدن دو جرعه است: جرعه خشمى كه با بردبارى فرويش برد، و جرعه مصيبتى كه با صبرش پائين كشد».
حضرت سيّد الساجدين عليه السّلام فرمود:«و ما تجرّعت جرعة أحبّ إلىّ من جرعة غيظ لا أكافى بها صاحبها».
«هيچ جرعه‏اى محبوبتر از جرعه خشمى كه طرف را بدان كيفر ندهم ننوشيده‏ام».
و امام باقر عليه السّلام فرمود:«من كظم غيظا و هو يقدر على امضائه، حشا اللَّه تعالى قلبه أمنا و ايمانا يوم القيامة».
«هر كه خشمى را فرو خورد كه بتواند آن را اعمال كند، خداى تعالى روز قيامت دلش را از ايمنى و ايمان پر كند».
و به يكى از فرزندان خود فرمود«»:«يا بنىّ ما من شي‏ء أقرّ لعين أبيك من جرعة غيظ عاقبتها صبر و ما يسرّنى أنّ لي بذل [2] نفسي حمر النّعم».
«پسرم چيزى مانند جرعه خشمى كه به صبر پايان يابد چشم پدرت را روشن نخواهد كرد و شاد نخواهم شد كه در برابر فروتنى‏ام (يا مدارايم) شتران سرخ مو داشته باشم».
و امام صادق عليه السّلام فرمود:«نعم الجرعة الغيظ لمن صبر عليها، فإنّ عظيم الأجر لمن عظيم البلاء، و ما أحبّ اللَّه قوما الا ابتلاهم».
«نيكو جرعه‏اى است خشم براى كسى كه بر آن صبر كند، كه پاداش بزرگ در برابر بلاى بزرگ است، و خدا مردمى را كه دوست دارد مبتلاشان مى‏سازد».
و نيز فرمود:«ما من عبد كظم غيظا إلا زاده اللَّه عزّ و جلّ عزّا في الدّنيا و الآخرة، و قد قال اللَّه عزّ و جلّ:
«وَ الكاظِمينَ الغَيْظَ وَ العافينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ» 3: 134
__________________________________________________
[2] الذلّ: اللين و التواضع، و الذلّ: الرحمة و الرفق (المنجد).
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 365
(آل عمران، 134) و أثابه اللَّه مكان غيظه ذلك».
«هيچ بنده‏اى خشمى فرو نخورد مگر اينكه خداى عزّ و جلّ عزّت او را در دنيا و آخرت بيفزايد، و خداى عزّ و جلّ مى‏فرمايد: «و آنها كه خشم فرو خورند و از مردم بگذرند، و خدا نيكوكاران را دوست مى‏دارد» و خدا او را به جاى فرو خوردن خشمش اين پاداش دهد».
و امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود:«اصبر على اعداء النّعم، فانّك لن تكافى من عصى اللَّه فيك بأفضل من أن تطيع اللَّه فيه.»
«بر دشمنان نعمتها (يعنى حسودان) صبر كن، كه كسى را كه درباره تو خدا را نافرمانى كرده هرگز نمى‏توانى بهتر از اطاعت خدا درباره او تلافى كنى». و از آنهاست: