بى‏غيرتى و بى‏حميّتى‏
و آن عبارت است از كوتاهى و اهمال در محافظت آنچه نگاهبانى آن لازم است، از دين و عرض (ناموس و آبرو) و اولاد و اموال. و آن از نتايج كوچكى و ضعف نفس است و از مهلكات بزرگ به شمار مى‏رود. و گاه به ديّوثى و قيادت منجر مى‏شود.
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:«إذا لم يغر الرّجل فهو منكوس القلب»،
«دل مرد بى‏غيرت سرنگون است». (يعنى بر خلاف خوى انسانى است) و نيز فرمود:
«اگر مردى درباره همسر خود چيزى منافى غيرت ببيند و به غيرت نيايد خداوند مرغى را مى‏فرستد كه آن را قندر گويند و چهل روز بر در خانه او مى‏نشيند و بانگ برمى‏آورد كه خدا غيور است و هر صاحب غيرت را دوست دارد. اگر آن مرد به غيرت آمد و آنچه منافى غيرت است از خود دور كرد كه خوب، و گر نه پرواز مى‏كند و بر سر او مى‏نشيند و فرياد مى‏كند و پرهاى خود را بر چشمهاى او مى‏زند و مى‏پرد، و بعد از اين روح ايمان از آن مرد جدا مى‏شود و ملائكه او را
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 324
ديّوث مى‏نامند.» و نيز فرمود: «إبراهيم غيور بود و من از او غيورترم، و خداوند بينى كسى را كه بر مؤمنين و مسلمين غيرت نورزد قطع خواهد كرد.» و امير المؤمنين عليه السّلام (هنگامى كه در عراق بود) فرمود: «اى اهل عراق شنيده‏ام كه زنان شما در راهها با مردان برخورد مى‏كنند (و در جاى شلوغ به يكديگر شانه مى‏زنند كه راه بدهند) آيا شرم نمى‏كنيد؟» و باز فرمود: «شرم نمى‏كنيد و به غيرت نمى‏آئيد كه زنان شما به بازارها مى‏روند و [در محل ازدحام‏] با مردهاى كفّار شانه به هم مى‏زنند كه راه بيابند؟»