تتميم (ثبات و پايدارى اخصّ از بزرگى نفس است)
ثبات و پايدارى اخصّ از بزرگى نفس است، و آن ملكه اقدام و تحمّل در كارهاى هول انگيز و مقاومت در برابر سختيها و رنجهاست، به طورى كه انكسار و شكستگى در آدمى راه نيابد، هر چند مشكلات سخت و زياد باشد. و ضدّ آن اضطراب بهنگام سختيها و شدايد است. و از نمونه‏هاى ثبات، ثبات در ايمان است، و آن اطمينان و آرامش نفس در عقايد است به نحوى كه با شبهات متزلزل نشود، خداى تعالى مى‏فرمايد:
«يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَولِ الثّابِتِ فِى الحَيوةِ الدّنيا وَ فِى الآخِرَةِ» 14: 27(إبراهيم 27) «خداوند كسانى را كه ايمان آورده‏اند به گفتار [و اعتقاد] استوار بر جاى و ثابت قدم مى‏دارد، هم در زندگانى دنيا و هم در آخرت».
و اين اطمينان و آرامش از شرايط كسب كمال و اعمال فاضله است، زيرا تا نفس بر معتقدات خود درباره مبدأ و معاد بر جاى و مستقر نباشد عزمى كه او را به تحصيل نتايج آنها مى‏رساند حاصل نخواهد شد. پس كسى كه چنين پايدارى و ثباتى ندارد او را بر هيچ يك از اعمال فاضله ثابت قدم نخواهى يافت، بلكه او:
«كَالَّذِى اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطينُ فِى الأرضِ حَيْرانَ» 6: 71.(انعام 71) «همچون كسى (است) كه شيطانها او را در زمين از راه بيرون برده‏اند و سرگردان مانده».
و كسى كه به چنين صفتى متّصف باشد همواره بدون سستى بر آنها مواظبت خواهد نمود. و عدم اين ثبات و استقامت به سبب عدم بصيرت و يا ضعف نفس است. پس
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 322
وجودش با معرفت و قوّت نفس حاصل خواهد شد، و آن از فضائل قوه عاقله و قوه غضب است. و عدم آن از رذائل يكى از آن دو يا هر دوى آنهاست. و از آنهاست: