علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 297
فصل 8 (فرق بين آرامش دل و ايمنى از مكر خدا)
ضدّ خوف مذموم، اطمينان و آرامش دل است. و شكّى نيست كه اين اطمينان فضيلت و كمال است، زيرا آرامش و بى‏تشويشى دل نسبت به چيزهائى كه عقل به عدم احتراز از آنها حكم مى‏كند صفت كمال است و نقيض آن نقص و رذيلت است.
و امّا ضدّ خوف ستوده ايمنى از مكر خداست، و آن از مهلكات است و در آيات و اخبار از آن نكوهش شده است، چنانكه خداى سبحان مى‏فرمايد:
«فَلا يَأمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إلا الْقَومُ الْخاسِرُونَ» 7: 99(اعراف، 99) «جز گروه زيانكار از مكر خدا ايمن ننشينند».
و به تواتر رسيده است كه ملائكه و انبياء از مكر خدا در خوف بوده‏اند چنانكه در روايت آمده كه: وقتى شقاوت ابليس ظاهر شد جبرئيل و ميكائيل به گريه افتادند. خداوند به آنها وحى كرد كه از چه مى‏گرييد؟ گفتند: خداوندا از مكر تو ايمن نيستيم، و خداوند فرمود: چنين باشيد و از مكر من ايمن و آسوده نمانيد. و روايت شده است كه: «پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جبرئيل از خوف خداى تعالى مى‏گريستند. خدا به آنان وحى كرد كه چرا مى‏گرييد كه شما را در امان قرار دادم؟ گفتند: خدايا چه كسى مى‏تواند از مكر تو ايمن باشد؟» گويا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جبرئيل آسوده خاطر نبودند كه قول خدا كه «شما را در امان قرار دادم» براى ابتلا و آزمايش نباشد، تا اينكه خوف آنها آرام گيرد و آشكار شود كه از مكر خدا
علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 2 ص : 298
ايمن‏اند و به قول خود (كه از مكر خدا ايمن نيستيم) وفا نكرده باشند. چنانكه وقتى إبراهيم عليه السّلام را در منجنيق نهادند گفت: خدا مرا كافى است. و اين سخن از دعاوى بزرگ بود. پس امتحان شد و جبرئيل در هوا خود را به وى عرضه كرد و گفت: آيا حاجتى دارى؟ إبراهيم گفت: به تو نه. و اين پاسخ وفا به قولش بود، و خداى تعالى از اين وفاى او خبر مى‏دهد:
«وَ إبراهيمَ الَّذى وَفَّى» 53: 37(نجم، 37) «و إبراهيم كه وفا كرد».
و بالجمله: مؤمن را نسزد كه از مكر خدا ايمن باشد، چنانكه ملائكه و انبيا ايمن نيستند، و چون از مكر خدا ايمن نبود پيوسته از او خائف خواهد بود.
)