پيوست يقين
دانستى كه ضدّ جهل مركّب و حيرت و شك، «يقين» است، و نخستين مرتبه
__________________________________________________
[1] از قضاياى بديهى و فطرى و ضرورى عقل اين است كه دو نقيض (كه يكى وجود
علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 176
يقين اعتقاد ثابت و جازم مطابق با واقع است كه با هيچ شبههاى هر چند قوى زايل نشود. پس اعتقادى كه مطابق با واقع نباشد يقينى نيست، اگر چه صاحب آن به آن جزم داشته و معتقد باشد كه مطابق با واقع است، بلكه - چنانكه اشاره شد - دچار جهل مركّب است كه از كجى سليقه يا خطاى در استدلال ناشى شده است، يا به سبب وجود چيزى كه مانع از رسيدن به حق است مانند تقليد يا تعصّب و غيره پديد آمده است. بنابر اين يقين از حيث اينكه جزم در آن هست ضدّ حيرت و شك است و از حيث اينكه مطابق با واقع است ضدّ جهل مركّب مىباشد. و علم اگر مطابقت آن با واقع اعتبار نشود فرقش با يقين آشكار است، و گر نه در مراتبى كه براى يقين ثابت شده است هر دو مساوى و شريكند.
امّا متعلّق يقين يا اجزاء و لوازم ايمان است، از واجب الوجود و صفات كماليّه او و ديگر مباحث الهى از نبوّت و عالم آخرت، يا حقايقى است كه بدون آنها ايمان كامل نيست. و بىترديد يقين به طور كلّى نيرومندترين اسباب سعادت است، و در مباحث الهى در تكميل نفس و تحصيل سعادت اخروى دخالت بيشترى دارد زيرا ايمان متوقّف بر آن و بلكه اصل و اساس آن است، و مراتب ديگر فرع و شاخه آن است. و نجات اخروى جز به وسيله يقين حاصل نمىشود و كسى كه فاقد آن است خارج از زمره مؤمنان و در حزب كافران است.
خلاصه آنكه: يقين شريفترين و مهمترين فضائل اخلاقى و افضل و اعظم كمالات نفسانى است، و كبريت احمرى است كه جز يگانههائى از بزرگان عرفا يا حكما بدان دست نيابند. و كسى كه به آن برسد به والاترين مرتبه و بزرگترين سعادت نائل شده است. سرور پيامبران - صلّى اللّه عليه و آله و سلّم - فرمود:
«أقلّ ما أوتيتم اليقين و عزيمة الصّبر، و من أوتي حظّه منهما لم يبال ما فاته من صيام النّهار و قيام اللّيل».
«كمترين چيزى كه به شما داده شده است يقين است و صبر، و كسى كه از
__________________________________________________
است و ديگرى عدم آن) جمع و رفع نمىشوند. يعنى نه با هم مىتوانند وجود داشته باشند و نه هر دو مىتوانند وجود نداشته باشند (يك چيز يا وجود دارد يا وجود ندارد). م.
علماخلاقاسلامى ج : 2 ص : 177
اين دو بهره خويش را گرفت اگر روزه [استحبابى] و نماز [نافله] شب از دستش برود باكى نيست». و فرمود:
«اليقين الايمان كلّه».
«يقين همه ايمان است». و فرمود:
«ما آدمىّ إلا و له ذنوب، و لكن من كانت غريزته العقل و سجّيته اليقين لم تضرّه الذّنوب، لأنّه كلّما أذنب ذنبا تاب و استغفر و ندم فتكفّر ذنوبه و يبقى له فضل يدخل به الجنّة».
«هيچ انسانى نيست مگر اينكه گناهانى دارد، ولى كسى كه غريزه او عقل و خوى و خصلت او يقين باشد گناهان به وى زيانى نرساند، زيرا هرگاه مرتكب گناهى شود ندامت و توبه و استغفار كند و گناهانش پوشيده مىشود و برايش اضافهاى مىماند كه به وسيله آن به بهشت مىرود». و امام صادق عليه السّلام فرمود:
«انّ العمل الدّائم القليل على اليقين أفضل عند اللّه تعالى من العمل الكثير على غير يقين».
«عمل كم و دائم همراه با يقين برتر است از عمل بسيار بدون يقين». و نيز از آن امام روايت شده كه:
«انّ اللّه تعالى بعدله و قسطه جعل الرّوح و الرّاحة في اليقين و الرّضا، و جعل الهمّ و الحزن في الشّكّ و السّخط».
«خداى تعالى بر حسب عدل خود لطف و راحت را در يقين و خشنودى، و غم و اندوه را در شك و ناخشنودى قرار داده است». و در وصيّت لقمان به پسرش آمده است: «پسرم جز به وسيله يقين توانائى بر عمل به دست نيايد و آدمى جز به قدر يقينش كار نتواند كرد و سستى و كوتاهى در عمل به سبب نقص در يقين پيدا مىشود».
|